مشكلات همسران ناموفق در زندگی مشترك چیست؟

در بیشتر مواقع ارتباط نادرست همسران ناموفق در زندگی باعث افزایش مشاجره آنها می شود، بیشترین تمركز این گروه از همسران در مشاجره و دعوا برنده شدن است و فكری برای حل كردن مشكلات خود نمی كنند این اتفاق نارضایتی از زندگی زوجی و كاهش ارتباط سازنده را به دنبال دارد.

به گزارش خبرنگار ایمنا، خانواده اصلی ترین پایه گذار شخصیت و سبك زندگی فرزندان در آینده است، هر گونه اختلاف و تعارض در خانواده تأثیر مخربی بر روحیه فرزندان و رشد عاطفی آنها به دنبال دارد، چرا كه خانواده به شیوه های گوناگون بر رشد زیستی، روانی، هیجانی و اجتماعی كودكان تأثیر می گذارد.

برقراری پیوندهای صمیمی در خانواده، سلامت روحی و روانی كودكان را افزایش می دهد و در مقابل عوامل مختلفی مانند تعاملات خانوادگی نامطلوب، تعارضات خانوادگی، جدایی، فقر، مشكلات رفتاری و بیماری های جسمی و روانی والدین سلامت روانی، تحصیلی، هیجانی، رفتاری و اجتماعی فرزندان را به خطر می اندازد.

هنگامی كه دو فرد وارد زندگی مشترك می شوند و زیر یك سقف قرار می گیرند، به تدریج تفاوت هایشان مشخص می شود. اغلب اوقات، این تفاوت ها نه آنقدر شدید است كه بلافاصله به طلاق منجر شوند و نه آنقدر ضعیف كه به این سادگی ها دست از سر آنها بردارند. در نتیجه تعارض بین آنها ایجاد می شود و توجه آنها به تشابه ها را تحت تأثیر منفی قرار می دهد. به همین دلیل لازم است زوج ها با راهكارهایی برای مدیریت كردن این قبیل تعارض ها آشنا شوند. در حقیقت با شناسایی تعارضات زناشویی در مراحل مختلف می توان مداخله، پیشگیری و درمان بهنگام را مناسب با هر مرحله طراحی كرد.

در واكاوی بیشتر این مسائل و ویژگی های این گروه از زوج ها، مهارت های ارتباطی مؤثر برای كاهش تعارضات و یادگیری تعامل صحیح با محمدعلی ناجی نیا، روانشناس و زوج درمانگر گفت وگویی داشتیم كه در ادامه می خوانید.

همسران ناموفق در زندگی زوجی با تعارض بالا چه ویژگی هایی دارند؟ نداشتن ارتباط مؤثر و پایدار، ناتوانی در مدیریت هیجان های منفی، عدم درك انتقاد سازنده از انتقاد آزارنده، مهارت جرأتمندی پایین، داشتن پرخاشگری بالا، مهارت همدلی ضعیف و ناتوانی در درك احساسات فرد مقابل، نبود درك صحیح از ویژگی های زنانه و مردانه، عدم آگاهی از ویژگی های یك گوینده و شنونده خوب، ناتوانی در ایجاد فضای مناسب برای گفت وگوی سازنده، نبود درك مفاهیم گفت وگوی سازنده و مخرب، تلاش برای برنده شدن در گفت وگو به جای تغییر سیاست برنده بازنده به برنده برنده، درگیر سایر افراد در تعارض ها، گفتمان های بین فردی به جای حل دو نفره مسائل زندگی مشترك، ناتوانی در تمركز بر روی یك مشكل و پرداختن به همه مسائل به صورت كلی، عدم تعهد به اجرای توافق های ایجاد شده در گفتمان های قبلی از ویژگی های بارز همسران ناموفق در زندگی مشترك است، این گروه از زوج ها در درك تفاوت میان مفاهیم تفاهم و توافق ناتوان هستند یعنی بسیاری از آنها بر این باورند كه تفاهم و توافق یكی است در حالی كه تفاهم از قبل وجود دارد و معمولاً شكسته نمی شود و توافق ایجاد شدنی و شكستنی است.

آموزش مهارت های ارتباطی برای كاهش تعارضات این همسران تا چه اندازه مؤثر است؟ در حال حاضر پژوهش هایی مربوط به ایالات متحده آمریكا وجود دارد كه نشان می دهد از سال 2006 به بعد زوج هایی كه یادگیری این مهارت و آموزش ها را داشته اند تا 75 درصد در برقراری ارتباط مؤثر و كاهش تعارضات آنها مفید بوده است. این پژوهش ها قابل تعمیم به همه دنیا است و به نظرم اگر زوج ها در ایران یادگیری صحیح داشته باشند این اتفاق می تواند كیفیت رابطه زوجی آنها را تا 60 درصد افزایش دهد.



مشاوره پیش از ازدواج تا چه حد در پیشگیری از ازدواج های ناموفق مؤثر است؟ همیشه پیشگیری بهتر از درمان است، نباید افراد اجازه دهند اول ازدواج اتفاقی بیفتد بعد به مشكل برخورد كرده و به فكر راه حل باشند. به نظرم مشاوره پیش از ازدواج بهترین و مطمئن ترین راه برای پیشگیری از تعارضات زوجی است. متأسفانه تصور افراد از مشاوره این است كه مشاوره پیش از ازدواج حضور در یك جلسه در دفتر مشاوره و تأیید خوشبختی آنها است، در حالی كه مشاوره پیش از ازدواج پسر و دختر را در جنبه های مختلف اعم از مهارت ها، بلوغ، روش ها، ویژگی های اجتماعی، فرهنگی و سیاسی آنها، اهداف زندگی زوجی، نارسایی اقتصادی، بلوغ جنسی و همه موارد لازم در یك زندگی زوجی را بررسی و ارزیابی می كند. در نهایت اگر دو نفر برای همدیگر مناسب باشند اجازه ازدواج به آنها داده می شود پس اولین قدم برای كاهش تعارض در زندگی زوجی مشاوره پیش از ازدواج است.

برای حل مشكلات همسران و كاهش مشاجره چه توصیه هایی دارید؟ آموزش و مراقبت از رابطه زوجی بسیار مهم است، متأسفانه زوج ها وقتی تعارض در زندگی آنها افزایش می یابد برای حل آن به مشاور مراجعه می كنند، اگر روانشناسان و اصحاب رسانه بتوانند این موضوع را به خانواده ها بیاموزند كه اگر افراد وارد یك رابطه زوجی می شوند نباید اجازه دهند آن رابطه به آسانی خراب شود و بعد از گذشت زمان طولانی برای درمان به مشاور مراجعه كنند، بسیاری از مشكلات حل می شود، برای مثال راننده ای كه خودروی شخصی خود را به سرویس های دوره ای می برد با راننده ای كه صبر می كند تا خودرو خراب شده و بعد به تعمیرگاه می رود تفاوت زیادی بین این دو در مواجه شدن با مشكلات است، در رابطه زوجی نیز موضوع همین طور است زوج هایی كه برای كاهش مشكلات زندگی از نظر روانشناسان و مشاوران استفاده می كنند معمولاً در زندگی زوجی مشكلات كمتری نسبت به همسرانی دارند كه صبر می كنند تعارضات زندگی آنها شدت پیدا كند و با دخالت بقیه اعضای خانواده و تخریب اوضاع در شرایط خیلی سخت به مشاور مراجعه كنند.

دخالت خانواده ها در زندگی همسران می تواند كمك كننده باشد؟ مسئله دیگر دخالت خانواده ها در زندگی زوجین است، باید همسران سعی كنند هنگامی كه در زندگی با مشكلی مواجه می شوند تا حد ممكن خانواده ها را درگیر نكنند به دلیل اینكه خانواده های آنها آموزش های لازم را در این زمینه نیاموخته اند و ممكن است به اشتباه از فرزند خود جانبداری كرده و حق را به هر یك از آنها بدهند این اتفاق تعامل آنها را با طرف مقابل تخریب می كند.

برای یاد گیری تعامل صحیح به همسران چه راهكارهایی پیشنهاد می كنید؟ در كنار همه این موارد حقیقت این است علاوه بر رابطه زوجی بسیاری از اشخاص شیوه تعامل صحیح را در فضاهای دیگر مانند حرف زدن با افراد به وسیله تلفن همراه، فروشنده مغازه، صحبت كردن با همسایه ها، صحیح رانندگی كردن و مدل ارتباط اصولی را نمی دانند، بنابراین اگر همسران بدانند بعد از ازدواج لازم است شیوه تعامل با طرف مقابل را بیاموزند این اتفاق در حل تعارضات زندگی زوجی بسیار مؤثر خواهد بود، به طور یقین همسران می توانند از طریق یادگیری، مطالعه، دیدن كلیپ های آموزشی و حضور در كارگاه ها و دوره های آموزشی شیوه صحیح تعامل صحیح با یكدیگر را بیاموزند.