دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
پنج شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳

كنترل گری سم مهلك زندگی مشترك
 
آنچه كه باعث از هم گسیختن پیوند ازدواج می شود ناسازگاری و فقدان عشق نیست ، بلكه كنترل گری زوجین است.


لیلا ماهرروانشناس در گفت وگو با خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان گفت: افراد باید از ویژگی های شخصیتی خود و الگوهای رفتاری والدین كه مراقبان اصلی در زندگی هستند آگاه شوند. افراد به دلایل بسیار زیادی دیگران را تحت نفوذ خود قرار می دهند. برای مثال افرادی هستند با شكایت اینكه همسرشان مدام آن ها را كنترل می كنند یا باید و نبایدهایی دارند، تحت فشار قرار میگیرند و فرزندشان با دیدن چنین رفتاری از پدرش مدام به دوستان خود زور می گوید و در بازی ها حرف، حرف خودش است.

این روانشناس با ذكر مثالی درباره یكی از مراجعین خود گفت: من با همفكری همسرم، پسرمان را در كلاس زبان انگلیسی ثبت نام كردیم و بعد از مدتی پدرش اجازه رفتن به كلاس را به او نداد و اگر هم چیزی می خواستیم بخریم و یا به سفر برویم باید به نظر او توجه می كردیم.

وی در ادامه گفت: ابتدا باید مشكل كنترل گری ریشه یابی شود تا مسأله راحت تر حل شود، به عنوان مثال اگر همسرتان شما را مدام كنترل می كند شاید خودش پدر كنترل گری داشته و همسرتان این رفتار را از او یاد گرفته است و باید با كمك روانشناس فرد نسبت به این مشكل آگاهی پیدا كند و رفتارش را اصلاح شود.

بیشتر بخوانید

- كنترل گری؛ عامل تخریب گر زندگی زناشویی وی افزود: روانشناس فرد را از این كه كنترل گری چه صدماتی می تواند به رابطه و زندگی وارد كند، آگاه می كند. معایب و مزایا به فرد گفته می شود و كمك می كند كه رفتارهای متعارف تری داشته باشد و دست از كنترل بیرونی بردارد و كنترل درونی داشته باشد.

ماهر اظهار كرد: كنترل درونی و بیرونی از تئوری انتخاب ،نشات گرفته است.دراین تئوری ، افراد بسیار از كنترل گری بیرونی استفاده می كنند. به همین دلیل ، از زندگیشان ناراضی هستند و شاد نیستند.

وی تاكید كرد: متاسفانه كنترل گری بین زن وشوهر ، والدین با فرزندان و حتی روابط بین خواهر و برادران وجود دارد. افراد كنترل گر بر این باورند كه با این رفتار، خودشان را می توانند آرام كنند. در حالی كه در دراز مدت نه تنها آن ها را آرام نمی كند، بلكه اضطرابشان بالا می رود و باعث آزارمخاطبشان می شود.

وی در ادامه گفت:كسی كه كنترل بیرونی می كند، یكسری باید ها و نباید های غیر منطقی دارد. یعنی گمان می كند همه باید از او پیروی كنند و دیگران را تحت فشار خود قرار دهند و اگر این كار را نكنند اوضاع بر وفق مرادشان نیست.

این روانشناس گفت : متاسفانه یكی از علت های اصلی طلاق و جدایی ها همین كنترل گری ها است. زیرا افراد می خواهند دیگران را عوض كنند. ما بسیار شنیدیم، مردی با این طرز تفكر با دختری كه دوستش دارد ازدواج می كند كه در آینده درستش كند در حالی كه این اشتباه ترین كار است.

وی تصریح كرد: حتی در نوجوانان ، بزه كاری ، دور شدن از خانواده و مصرف كردن مواد به این دلیل است كه فرد از شرایطی كه قرار دارد راضی نیست و به جای اینكه مسئله را حل كند ، خانواده اش را تحت فشار قرار می دهد یا به چیزهایی كه به ضررش است روی می آورد.

وی در ادامه افزود: افراد برای رسیدن به خواسته هایشان از انجام هیچ كاری ابایی ندارند. یعنی به راحتی به دیگران توهین می كنند و یا ممكن است آبرو و شخصیت افراد رازیر سوال ببرند.

ابعاد مختلف كنترل گری

این روانشناس در ادامه گفت: كنترل گری را به اشكال مختلفی می توانیم طبقه بندی كنیم. در حالت اول فرد به صورت خیلی منفی سعی می كند دیگران را تحت نفوذ خود قرار دهد و او را كنترل كند. برای مثال همیشه از طرف مقابل ایراد می گیرد و یا انتقاد، تهدید و تحقیر می كند.

وی گفت: در حالت دوم فرد با ظاهر مثبت تری كنترل گری را ادامه می دهد. به عنوان مثال با طرف مقابل به صورت دوستی نزدیك می شود و در ازای چیزی كه به فرد می دهد او را مجبور به كاری كه می خواهد می كند و در موقعیت هایی پشت او را خالی می كند. از طریق دروغ گفتن هم می تواند مواردی از این قبیل باشد.

وی افزود:حالت سوم هم می تواند از طریق دشمنی و سواستفاده ،مانند باج گیری های عاطفی باشد. برای مثال فردی رابطه را می خواهد به پایان برساند. رابطه را به صورت غیر مستقیم كنترل می كند با بیان اینكه تو لیاقتت از من خیلی بیشتر است. این كنترل گری یك مدل از مكانیزم دفاعی است. عده ایی برای اینكه احساس خوبی داشته باشند این كار را انجام می دهند.

معایب كنترل گری درزندگی مشترك

این روانشناس گفت :كنترل گری باعث می شود دایره ارتباطات محدود و فرد تنها شود. اعتماد به نفس طرف مقابل پایین می آید و باعث احساس گناه خود سرزنش گری می شود وحس حقارت به او دست می دهد ، كه باعث از بین رفتن زندگی مشترك می شود.

وی اظهار كرد: فرد كنترل گر پایش را از یك چهارچوبی فراتر می گذارد و باعث نزاع و درگیری می شود. و رابطه برابر و لذت بخش و خوشایند نیست. زیرا رابطه مالك گونه می شود و افراد دچار افسردگی می شوند.این رفتار باعث رنجش طرفین مخصوصا طرف مقابل می شود.

همه ی افراد به قدرت و آزادی نیاز دارند و میزان آن از یك فرد به فرد دیگر متفاوت است . زمانی كه كنترل گری اتفاق می افتد انگار آزادی فرد را از او می گیریم.
   تاریخ: ۰۶:۰۹ - ۱۵/۰۱/۱۴۰۰   بازدید: ۲۳۹