دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳

وحشت اجتماعی از كرونا
 
وحشت اجتماعی از كرونا
"ایران" در گفت و گو با كارشناسان از افزایش اضطراب و وسواس در دوران كرونا گزارش می دهد
وحشت اجتماعی از كرونا

مهسا قوی قلب
خبرنگار
بیش از 14 ماه از شروع بیماری كرونا در جهان می گذرد. در طول این مدت، سبك زندگی همه مردم به طور جدی تغییر كرده، حالا با هرخرید وسایل خانه از خوراكی گرفته تا بقیه لوازم را باید تك به تك ضدعفونی كرد و علاوه بر رعایت فاصله گذاری اجتماعی و تحمل تنهایی و دوری از اجتماعات به دلیل ترس از ابتلا به كرونا، باید تمامی پروتكل های اعلامی از سوی وزارت بهداشت را هم رعایت كنیم؛ این در حالی است كه گروهی از مردم حتی قبل از اینكه بیماری كرونا پایش به زندگی بشر باز شود، وسواس های بیمارگونه و اضطراب از بیمار شدن داشتند، به نحوی كه هم زندگی خود و هم زندگی اطرافیان خود را با اختلال مواجه می كردند. این دسته از افراد كه به وسواسی بودن معروف هستند، به طور دائم تمامی وسایل خانه را شست و شو می دادند و وسواس های شدید داشتند، اما حالا با شروع این بیماری نه تنها رفتار های بیمارگونه افراد استرسی و اضطرابی بیشتر شده، بلكه بر تعداد آنها هم به نحو چشمگیری اضافه شده است. سابق بر این افراد وسواسی یا استرسی ممكن بود بیماری های روانی با زمینه های ژنتیكی داشته باشند و در نهایت منجر به یك بیمار وسواسی شده باشند، اما در حال حاضر بسیاری از افراد جامعه كه قبلاً به صورت یك شهروند عادی در حال زندگی بودند و علائمی از وسواس نداشتند، دچار اختلال وسواس شدید و اضطراب ناشی از ابتلا به كرونا یا همان «فوبیای كرونا» شده اند. بر اساس پژوهش های انجام شده و تحلیل های گسترده در این حوزه، در طول شش ماه نخست شیوع بیماری كرونا 9 تا 11 درصد استرس، اضطراب، افسردگی شدید و متوسط گزارش شده و در حال حاضر این رقم به 16 درصد رسیده است، در این میان تنها 17 كشور از 116 كشور جهان، بودجه های مربوط به خدمات سلامت روان را افزایش داده اند، بر اساس افزایش مشكلات روان و به نوعی شیوع فوبیای كرونا لازم است كه تحلیل ها و پژوهش ها و خدمات سلامت روان بیشتری در كشور ارائه شود و همچون بحث سلامت جسمی و پیشگیری از افزایش شیوع ابتلا به كرونا از افزایش بیماری های روانی ناشی از كرونا نیز جلوگیری شود.

كاهش افكار كرونا زدگی
فرشاد نجفی پور، روانشناس با اشاره به این كه این روزها حملات وحشت از كرونا یا به قولی كرونا زدگی در جامعه به وجود آمده به «ایران» می گوید: این حملات، غیر قابل پیش بینی، ناگهانی و شدید هستند؛ اكثر این افراد در ظاهر حالشان خوب است ولی درصدی دچار مشكل مزمن هستند، در حدی كه زندگی آنها مختل می شود تا جایی كه می توان گفت، این افراد بیمار هستند. 70 درصد كسانی كه بیش از هفته ای یك بار دچار این حملات استرسی می شوند، مشكلات روانی دیگری كه اغلب افسردگی، میل به خودكشی و اعتیاد هستند هم دارند، البته خوشبختانه این بیماری درمان پذیر است.
به گفته او، اكثر این قبیل افراد فكر می كنند كه كرونا دارند و قبل از تشخیص، چند بار به پزشك و اورژانس و بیمارستان مراجعه كرده اند. برای درمان این بیماران باید در وهله اول مطمئن شد كه كرونا ندارند، بعد تحت درمان با دارو قرار گیرند و سپس روان درمانی شامل ریلكسیشن، مواجهه با موقعیت و بازسازی فكر آغاز شود، البته افرادی كه دچار فوبیای شدید كرونا می شوند، ممكن است در زمان كودكی، خجالتی و عصبی بوده اند و پدر و مادرهایی سختگیر داشته اند. افراد مختلفی می توانند دچار وسواس و فوبیای كرونا شوند، تشدید اضطراب در یك موقعیت تنش زا می تواند باعث شود فرد خود را مبتلا به كرونا حس كند و این فكر سبب وحشت می شود، این دسته از افراد با اصلاح فكر درمان می شوند.
نجفی پور، در ادامه در مورد گروه دیگر توضیح می دهد: اضطراب سبب می شود آدم ها تند تر نفس بكشند. این كار باعث سرگیجه و متعاقباً وحشت از تنگی نفس كرونایی می شود. اینها باید درست نفس كشیدن را یاد بگیرند. از سویی، یك اتفاق ناگوار سبب تپش قلب، عرق كردن و لرزیدن زانو می شود. این حالت شرطی شده و افزایش ضربان قلب به هر دلیلی وحشت ایجاد می كند. این افراد نیز باید چند بار افزایش ضربان قلب را تجربه كنند و ببینند كه اتفاق خاصی هم نمی افتد. در این ایام كه همه ما با كرونا دست و پنجه نرم می كنیم، تقریباً نیمی از آنهایی كه فوبیای این بیماری را دارند، شدیداً می ترسند از خانه خارج شوند، چون فكر می كنند خارج از خانه حالشان بدتر می شود. غالباً اولین حمله كرونازدگی، پس از مرگ در اثر كرونا یا ابتلای یك نفر به كرونا كه می شناخته اند رخ می دهد، اما خیلی از حمله ها هیچ زمینه ای ندارد. اواسط دهه سوم زندگی، زمان مناسبی برای آغاز این بیماری است، هرچند وحشت زدگی می تواند جنبه ارثی هم داشته باشد. داروها حتی در بهترین شرایط بیش از 30 درصد بیماران كرونا زده را درمان نمی كنند و بسیاری از این داروها اعتیاد آور هستند و عوارض جانبی دارند، عود پس از درمان با دارو زیاد است، پس بهترین درمان برای این بیماران، كاهش افكار منفی، باورهای غیر منطقی و قضاوت های غلط به همراه مواجهه با موقعیت و در عین حال همراه با حمایت، ریلكسیشن و كسب اعتماد به نفس است.
نجفی پورمی افزاید: به یاد داشته باشیم بعضی از این بیماران به فكر خود كشی می افتند، این افراد را باید بلادرنگ به بخش تخصصی سلامت روان برد و جلوی هرگونه حادثه غیرقابل جبرانی را گرفت.
فوبیای كرونا در بین خانواده ها و راهكارهای آن
فهیمه نظری، مدرس و پژوهشگر اجتماعی نیز با بیان این كه ویروس كرونا همچنان به یكه تازی خود ادامه می دهد و اپیدمی آن در حال گسترش بیش از پیش است، به «ایران» اظهار می كند: زندگی پس از كرونا به نوعی مختل شده است و در این بین وظیفه هریك از ما این است «آگاهانه بیندیشیم و عاقلانه عمل كنیم». آنچه مسلم است، در شرایط فعلی احتمال مبتلا شدن هریك از ما به این ویروس در صورت عدم رعایت پروتكل های بهداشتی بیشتر از گذشته است.
به همین دلیل در بسیاری از افراد كه تاكنون به این ویروس مبتلا نشده اند، نوعی استرس و اضطراب دیده می شود، بویژه اگر آنها شخصیت وسواس گونه هم داشته باشند، ترس شان بیشتر احساس می شود. چنانچه این ترس بیش از حد باشد، می تواند تبدیل به نوعی از ترس به نام ترس مرضی شود كه در صورتی كه در فرد نهادینه شود، تبدیل به«فوبیا» می شود. فوبیا، همان ترس شدید یا هراس است، نوعی رفتارغیرمنطقی و بیمارگونه كه به دلیل تأثیرگذاری بسیار بالا، می تواند علاوه بر خود شخص، سایر افراد و اعضای خانواده یا دوستان دیگرش را نیز درگیر كند. این نوع ترس و وحشت ایجاد شده از این بیماری كاذب بوده و بسیار شدیدتر از خود بیماری است.
به اعتقاد او، باید بدانیم كه كرونا یك بیماری جسمی است و در نهایت امر، كنترل شده و زمانی فروكش خواهد كرد، اما تبعات روانی ناشی از آن بسیار بیشتر از جنبه جسمی آن بوده و اختلالات روانی جدی، تضعیف سیستم ایمنی بدن، برهم خوردگی نظم زندگی و از بین رفتن آرامش فرد را به دنبال خواهد داشت. در حال حاضر بسیاری از افراد و خانواده ها در جامعه ما با این فوبیا دست و پنجه نرم می كنند. این فوبیا بیشتر نزد افراد یا خانواده هایی دیده می شود كه زمینه دلشوره، اضطراب و استرس را در خانواده خود تجربه كرده اند و وقتی كه در معرض اخبار كرونا قرار می گیرند ترس شان بیشتر می شود. او در ادامه توضیحات خود، می گوید: حال هریك از ما به عنوان یك شهروند در جامعه وظیفه داریم تا این اقدامات را انجام دهیم تا به «فوبیای كرونا» دچار نشویم، در ابتدا، جدی گرفتن توصیه های بهداشتی و درمانی، پس از آن، پیگیری اخبار و اطلاعات صحیح مربوط به كرونا از طریق مراجع رسمی خبر و توجه به توصیه و نكات بهداشتی كه سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمان نظام بهداشت و درمان كشور در اختیار عموم مردم قرار می دهد. وهله بعدی، آموختن و مهارت های صحیح پیشگیری از بیماری و درمان از طریق افرادی كه تخصص و تجربه بیشتری در این زمینه دارند باید مدنظر قرار دهیم، درخواست از دوستان و مشاوران جهت ارائه رهنمود در بروز استرس و اضطراب های اولیه جهت حفظ آرامش بیشتر خود و اعضای خانواده هم می تواند مفید باشد. گام مؤثر دیگر، حمایت و ایجاد امنیت روانی برای اعضای خانواده بویژه كودكان و سالمندان است.
نظری در ادامه می گوید: ایجاد امید و همدلی با افرادی كه در خانواده آسیب پذیرتر از دیگران هستند، از طریق گفت و گو و صحبت با یكدیگر هم رفتاری پرفایده است، در عین حال دور كردن كودكان و سالمندان خانواده در معرض قرار گرفتن اخبار بد مربوط به كرونا را هم باید لحاظ كرد. در كنار این موارد، انجام حركات بدنی و آرام سازی ذهنی (Relaxation) برای حفظ آرامش و تمدد اعصاب خود و خانواده مؤثر است.
این جامعه شناس با خطاب قرار دادن مسئولان و اصحاب رسانه درخواست می كند: ضمن ارائه اخبار و اطلاعات مربوط به آمار مبتلایان، تعداد افراد فوت شده روزانه كه در زمره وظیفه رسانه ای آنها است، به دیگر بخش های رسالت رسانه ای خود توجه نشان دهند، به عنوان نمونه روحیه دادن به اقشار و گروه های مختلف، همچون خانواده های افراد جوان، افرادی كه تنها زندگی می كنند، همچنین سالمندان توجه بیشتری نشان دهند و پخش برنامه های سرگرم كننده و شاد و برنامه هایی كه به طور غیرمستقیم به نحوه برخورد با بیماری توجه نشان می دهند مدنظر قرار بگیرند، ارائه اطلاعات مناسب و قابل فهم به دور از هرگونه انتقال استرس و اضطراب، ارائه راه های مدیریت ترس یا راهكارهای مواجهه با كرونا، تزریق اخبار اقتصادی امید بخش در شرایط بحرانی كنونی هم، می تواند در این روزها بسیار مؤثر باشد و لازم است كه به این مقوله ها توجه بیشتری داشت.
وسواس كرونایی در زنان بیشتر از مردان
مریم بهادری، فعال حوزه زنان هم درباره استرس و وسواس ناشی از كرونا به «ایران» می گوید: شستن مكرر دست ها با آب و صابون، ضدعفونی كردن دست ها با الكل و دیگر مواد ضدعفونی كننده، ضدعفونی كردن سطوح و پیگیری پروتكل های بهداشتی و همچنین ضدعفونی كردن بسته بندی های موادغذایی و شستن از همیشه بیشتر میوه ها و سبزیجات شاید دیگر تبدیل به یك امر عادی برای یكایك ما شده باشد، به نحوی كه شاید همه ما بیشتر از گذشته لباس ها را تعویض كرده و شست و شو می دهیم؛ از سویی هم بعضی از آمارها از افزایش 30درصدی مصرف آب نسبت به پیش از وقوع پاندمی كرونا خبر می دهد، اما در این میان سهم زنان از پرداخت بیشتر به مقوله بهداشت منازل و استفاده از شوینده ها و میزان مصرف آب گویا بیشتر است.
او در ادامه اضافه می كند: در كنار آمارهای مصرف بیش از حد آب، چه به صورت جهانی و منطقه ای، پژوهش ها حكایت از آن دارد كه با افزایش بیش از 70 درصدی، كسانی كه از اختلال وسواس فكری رنج می برده اند، دچار وسواس شست و شو نیز شده اند و میزان قابل توجهی از این آمارها متوجه زنان و بخصوص زنان خانه دار است كه از حیث تقسیم بندی سنتی وظایف، بیشتر وقت خود را در خانه می گذرانند. همچنین انزوای اجتماعی یا همان فاصله گذاری اجتماعی و ناامنی اقتصادی نیز درست است كه روی تمامی آحاد جامعه تأثیر گذاشته ، اما به شكل قابل توجه و به صورت منفی اثر خود را بیشتر روی جامعه زنان گذاشته است. چنانچه طبق آمارها گفته شده 70 درصد از كسانی كه در طول شیوع بیماری كووید 19 شغل خود را از دست داده اند، زنان بوده اند.
به گفته بهادری، شیوع همزمان اضطراب و افسرگی، استرس، ناامنی های اقتصادی، بیشتر باقی ماندن در محیط منزل، آسیب پذیری روانشناختی بیشتر نسبت به مردان، نبود ارتباطات اجتماعی مطلوب و مؤثر، میزان تاب آوری پایین در اقشار آسیب پذیر و بویژه زنان و به دنبال آن كم تحركی و چاقی، عدم رضایتمندی از زندگی در طول شیوع ویروس كرونا و از طرف دیگر از دست رفتن جان افراد جامعه در اثر ابتلا به این بیماری و مواجهه با موقعیت سوگ ابراز نیافته در نزدیكان متوفی و ناامیدی كلیت جامعه از حل این بحران، تا حد زیادی توانسته است نه تنها نیروی اجتماعی و شخصی زنان را تحلیل ببرد، بلكه زمینه ساز بروز بسیاری از اختلالات روانشناختی شود كه البته وسواس به انحای مختلف از این جمله است.
این پژوهشگر و فعال حوزه زنان معتقد است: بیماری كرونا از طرفی به گواهی سازمان جهانی بهداشت، زمینه ساز یك اختلال اجتماعی با نام «وحشت اجتماعی» شده است كه برخی از رفتارها از جمله تهیه بیش از حد صابون ها، ضدعفونی كننده ها، پاك كننده ها و یورش بی سابقه به فروشگاه های خصوصاً بزرگ و زنجیره ای از پیامدهای آن است و جالب اینجاست كه این رفتار اجتماعی همچون بیماری كووید19 با سرایت بالایی در جامعه در حال انتشار بوده و هست، البته پس از حدود یكسال و چند ماه از همه گیری بیماری كرونا در كشورمان شاهد كم شدن قابل توجهی از وسواس ها و البته شدت گرفتن اختلالاتی همچون وسواس و اضطراب و افسردگی و بروز رفتارهای ضداجتماعی هستیم .
به نظر می رسد در جامعه ایرانی كه هنوز هم شكل سنتی رفت وآمد های خانوادگی در آن پاس داشته می شود و از سویی دیگر استفاده از خدمات روانشناسی و روانپزشكی در جامعه جانیفتاده و تا حد زیادی از آن احتراز هم می گردد، این سؤال مطرح شود كه بر فرض واكسیناسیون سراسری و رخت بربستن این بیماری از بستر اجتماع ایرانی، عواقب روانشناختی این همه گیری تا سال ها بر پیكره اجتماع همچون زخم های ناسوری بماند... مگر اینكه حاكمیت، نهادهای مدنی و آحاد ملت بر این زخم ها هرچه زودتر ضمادی سازند.
منبع خبر:
روزنامه ایران
   تاریخ: ۰۰:۲۸ - ۱۵/۰۲/۱۴۰۰   بازدید: ۱۸۹