به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، به نقل از Healthline، خود من مدت زیادی اهل مطالعه بودم كه به طور خودجوش كتاب های متفاوتی می خواندم، اما این مساله به یكباره متوقف شد.
در دوران مدرسه، من یك كودك اهل كتاب بودم، از گذراندن وقت در كتابخانه لذت می بردم و روزی یك كتاب را به طور كامل می خواندم و علاوه بر این، خواندن و نوشتن آنقدر برای هویت من مهم بودند كه نمی توانستم حتی یك روز را بدون خواندن كتاب تصور كنم.

زمانی كه دانشگاه را آغاز كردم، همه چیز تغییر كرد و من زمان كمتری برای مطالعه كردن داشتم و بیشتر مشغول خواندن كتاب های آكادمیك خود بودم و دیگر علاقه ای به خواندن یك كلمه بیشتر هم نداشتم.

بیشتر بخوانید

- كنترل استرس؛ گام مهمی برای سخنرانی مطلوب سلامتی ذهنی من تقریباً در همان زمانی كه عشقم به خواندن كمتر شده بود، كاهش یافت، اما مدت ها طول كشید تا متوجه شدم بین این دو مورد تفاوت وجود دارد.

لذت مطالعه همیشه با من بود و حتی وقتی در حالت افسردگی بودم، هیچ چیز، شادی و نشاط زیادی برای من ایجاد نمی كرد؛ به طوری كه هر چقدر بیشتر تلاش می كردم، بازده كمتری داشتم.

با گذشت ترم های دانشگاه، وضعیت سلامت ذهنی من دچار مشكل شد و سرانجام، مبتلا شدنم به اختلال استرس پس از سانحه باعث شد تا از دانشگاه انصراف دهم.

اگرچه زمانی كه از ادامه تحصیل در دانشگاه انصراف دادم، زمان و انرژی بیشتری برای مطالعه آزاد داشتم، اما نمی توانستم این كار را انجام دهم و این موضوع بسیار تعجب برانگیز بود.

مشكل من این نبود كه نمی توانستم كلمات را بخوانم چراكه توانایی این كار را داشتم و در آن زمان به عنوان نویسنده كار می كردم، مشكل این بود وقتی چیزی از متنی كه می خواندم متوجه نمی شدم تا مدت زیادی یك بند را چندین و چند بار، بدون این كه كلمه ای از آن را متوجه شوم می خواندم و اگر هم چیزی می فهمیدم بعد از خواندن چند صفحه خیلی خسته می شدم.

وقتی درباره این مشكل از دیگران پرس و جو كردم، متوجه شدم تعداد زیادی از دوستانم كه با بیماری های ذهنی دست و پنجه نرم می كنند، به این مشكل دچار شده اند؛ به طوری كه یكی از دوستانم بعد از دوران دانشگاه مطمئن بود كه بخاطر اختلال استرس پس از سانحه، این مشكل را داشته است.

با این حال، همه ما یك وجه مشترك داشتیم و آن هم مقصر دانستن خودمان برای داشتن این مشكل بود و اغلب ما خودمان را تنبل و كندذهن خطاب می كردیم؛ به طوری كه خود من بر این باور بودم كه فقط ادعا می كردم خواندن و نوشتن را دوست دارم، اما در واقعیت، حتی نمی توانستم چند صفحه از كتابی كه خریده ام را بخوانم.

به همین دلیل، معلوم شد كه یك دلیل روانشناسی برای این مشكل وجود دارد و آن هم این است كه ما قطعا تنها نیستیم و به گفته روانشناسان، این موضوع بسیار رایجی است كه بیماری های روانی بر توانایی خواندن فرد تأثیر می گذارند.

آلیسا ویلیامسون، روان درمانگر متخصص در زمینه تروما می گوید: "تروما كاملا بر توانایی شناختی، تمركز، توانایی یادگیری و حتی توانایی خواندن نیز تأثیر می گذارد. من معمولاً بیمارانی دارم كه فكر می كنند دارای ADD یا ADHD یا اضطراب هستند و در بسیاری از مواقع با آسیب هایی روبه رو هستند. "



وقتی احساس خطر می كنیم بدنمان حالتی مثل پرواز یا یخ زدن پیدا می كند تا بتوانیم از خود در برابر خطر محافظت كنیم و در آن لحظه، قشر جلوی پیشانی، كه بخشی از مغز ما و مسئول خواندن، ریاضیات و سایر كار های عمیق اندیشه ای است، متوقف می شود.

ویلیامسون می گوید: " اگر كسی به اختلال استرس پس از سانحه مبتلا شود، این مكانیسم متوقف می شود. بدن دیگر اعتقاد ندارد كه شما ایمن هستید و در این میان، مهم نیست كه چقدر از نظر شناختی این موضوع را با اهمیت می دانید چراكه مغز به گونه ای رفتار می كند كه گویی واقعه خطرناك بار ها و بار ها اتفاق می افتد، باعث ایجاد فلاش بك، انواع علائم جسمی و خاموش شدن قشر جلوی پیشانی می شود كه این موضوع می تواند برای دانشگاهیان و افراد اهل مطالعه اتفاق افتد. "

تروما (ضربه روحی) نیز می تواند بر نحوه ارتباط ما با دیگران تأثیر گذارد و از آن جا كه خواندن، غالبا به همدلی نیاز دارد و ما هم ممكن است خود را جای شخصیت ها تصور كنیم، كنترل این مشكل هنگام استفاده از تروما بسیار دشوار است.

مارك وهرمایر، روانشناس تلفیقی می گوید: "خواندن، یك فعالیت با عملكرد بالا است و ما را ملزم می كند كه در ذهن شخص دیگری جذب شویم تا ارتباط او را دریابیم. "

وهرمایر همچنین اضافه می كند: "در زمان مشكل داشتن، بسیار سخت است كه تصور كنیم فرد دیگری هستیم و یا در لحظه، آن مشكلی كه داریم را فراموش كنیم. "

به عبارت دیگر، اگر ما یك آسیب روحی را پردازش نكنیم، چنان غرق آن می شویم كه برای فكر كردن، تجزیه و تحلیل و همدلی با مردم و احساسات موردنظر، تلاش می كنیم.

ویلیامسون می گوید كه فقط اختلال استرس پس از سانحه نیست كه می تواند بر توانایی خواندن شما تأثیر بگذارد چراكه مشكلات تمركز، در انواع بیماری ها اتفاق می افتد و بیشتر ما می دانیم كه افراد مبتلا به ADD یا ADHD در تمركز مشكل دارند و در تشخیص های مختلف مشكل، تلاش می شود كه تمركز لازم انجام شود كه این می تواند شامل اختلالات خلقی مانند افسردگی و اختلال دو قطبی و تقریباً همه اختلالات اضطرابی، از جمله اختلال استرس پس از سانحه، وسواس، اضطراب عمومی یا اضطراب اجتماعی باشد.

خبر خوب این است كه بسیاری از این مشكل ها قابل درمان هستند و مشاوره روانشناسی اولین قدمی است كه اغلب مشاوران روانشناسی، آن را توصیه می كنند امّا باید گفت در حالی كه شما روی بهبود شرایط كار می كنید، چند كار وجود دارد كه می توانید برای بهبود رابطه خود با مطالعه كردن انجام دهید.

بیشتر بخوانید:

خودآگاهی؛ مهم ترین گام برای رسیدن به ازدواج موفق

دیگر هویت خود را به خواندن گره نزنید

وقتی من به این مسئله توجه كردم، متحول شدم چراكه بسیاری از ما كه به كتاب و مطالعه علاقه داریم، وقتی كمتر كتاب می خوانیم، احساس می كنیم كه داریم سر خودمان كلاه می گذاریم كه خودمان را عاشق كتاب می دانیم و به این ترتیب، فشار زیادی را تحمل می كنیم.

كتاب هایی را بخوانید كه واقعا دوست دارید

ما اغلب برای خواندن اصطلاحات كلاسیك، حتی وقتی از آن ها لذت نمی بریم، خودمان را تحت فشار قرار می دهیم چرا كه گاهی اوقات، این مطالب را می خوانیم تا در بطن مسئله جا افتیم و مردم را تحت تأثیر قرار دهیم یا هوشمندتر به نظر برسیم.

واقعیت این است كه همه افراد از كارهای كلاسیك لذت نمی برند و اگر هم بخواهند دوباره مطالعه كنند، رمان های پیچیده می توانند برای آن ها گزینه های دشواری باشند. بنابراین، باید چیزی را بخوانید كه درواقع، از آن لذت می برید حتی اگر به عنوان یك كتاب " عالی " درنظر گرفته نشود.



كتاب های صوتی را امتحان كنید

بسیاری از افراد اعتقاد دارند كه كتاب های صوتی، كتاب واقعی نیستند و افرادی كه از این نوع كتاب ها استفاده می كنند را تنبل می خوانند، اما من توصیه می كنم به این افراد توجهی نكنید و از این وسیله به بهترین شكل استفاده كنید.

در این میان، افراد زیادی هم وجود دارند كه برای درك كلماتی كه نوشته شده اند، با مشكل روبه رو می شوند و كتاب های صوتی می توانند بهترین وسیله برای آن ها باشند.

كتاب های صوتی نه تنها می توانند دوباره، عشق به كتاب خواندن را در یك فرد به وجود آورند بلكه كتاب های صوتی را می توان هنگام انجام دادن كار های دیگر هم با خود به همراه داشت.

داستان های كوتاه و مقاله های جالب بخوانید

اگر خواندن كتاب های بلند، شما را خسته می كند، می توانید از متون كوتاه تر مانند داستان های كوتاه، شعر، مقالات روزنامه یا مجله و یا مقاله های آنلاین استفاده كنید.

به هر حال، همه این نوع نوشته ها دارای كلماتی هستند كه باید در مغز ما پردازش یابند و خواندن نوشته های كوتاه تر می تواند راهی برای بازگشت به خواندن كتاب های بلند باشد.

بیشتر بخوانید

- آداب صحبت كردن با دیگران/اول فكر كنید و بعد صحبت كنید! ترجمه از فاطمه میرزایی