دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
سه شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۳

ضرورت بازیابی سرمایه اجتماعی در جامعه
 
ضرورت بازیابی سرمایه اجتماعی در جامعه
ضرورت بازیابی سرمایه اجتماعی در جامعه

حسین میرزایی
مردم شناس، عضو هیأت علمی دانشگاه علامه طباطبایی
سرمایه اجتماعی، به عنوان یك قدرت نرم، در هر كشوری باعث افزایش امنیت، انباشت سرمایه، توسعه، دفع تهدیدهای داخلی و خارجی و ایجاد مقبولیت و مشروعیت می شود. پایه اصلی سرمایه اجتماعی، اعتماد است. اعتماد به افراد، اعتماد به نهادها، اعتماد به حاكمیت و اعتماد به دیگری ها. این اعتماد، فراتر از جایگاه هایی از پیش تعریف شده مانند خانواده، فامیل، قوم، قبیله و... است. از دیدگاه علوم اجتماعی، اینكه اعتماد از چه راهی به دست می آید، بحث مفصلی است كه روند دراز مدت و پیچیده ای دارد. اما درباره كشورمان، اینكه سرمایه اجتماعی چه وضعیتی دارد و چه روندی را در این سال ها طی كرده، می تواند موضوع مهمی باشد.
طبق پیمایش هایی كه در سال های اخیر با هدف سنجش سرمایه اجتماعی در كشور انجام شد، شاخص های اعتماد اجتماعی همان طور كه پیش بینی می شد، در سطح كلان و میانی پایین است. در سطح خرد هم ظاهراً عمیقاً به وابستگی های خانوادگی و قومی و فامیلی مربوط است و اعتماد تعمیم یافته، یعنی آن شكلی از اعتماد كه فارغ از وابستگی ها كه به ذات انسانی روابط مربوط می شود، در سطح جامعه به نسبت پایین است. در چنین وضعیتی، برای حاكمیت، هزینه های سیاستگذاری بسیار بالا خواهد بود و در عین حال، كارآیی این ریل گذاری ها بسیار كم. دلیل آن این است كه سهم زیادی از منابع موجود صرف بی اثرسازی این بی اعتمادی های ریشه ای و نهادی می شود. این بی اعتمادی در شرایط بحرانی، مانند پاندمی كرونا شدیدتر می شود؛ زیرا هدف گذاری و سیاست ورزی ها، بیش از آنكه به موضوع های اقتصادی و تولیدی مربوط شود، به رفتارهای انسانی ارتباط پیدا می كند و این امر خواهان سطح وسیع تری از اعتماد عمومی تعمیم یافته است. مهم ترین وظیفه یك دولت در دوران فعلی این است كه تا جای ممكن، اعتماد و سرمایه اجتماعی را در همه حوزه ها بالا ببرد. این مفهوم، نه فقط جایگاه ویژه ای در تسهیل امور اقتصادی و اجتماعی و كمینه سازی هزینه ها و بیشینه سازی كارآیی ها دارد، بلكه همچنین در جامعه بهداشت روانی را ارتقا می بخشد كه در بطن خود نوعی ارزش ذاتی برای فرد و جامعه دارد. بنابراین هر قدر این اعتماد اجتماعی افزایش پیدا كند، نقش مهمی تری را می تواند در تحقق بخشی به اهداف دیگر جامعه ایفا كند. متأسفانه در دهه گذشته، این متغیر مهم، نه فقط ارتقانیافته بلكه حتی سال به سال بدتر شده است. عوامل متعددی از جمله نزول شاخص های اقتصادی و دشوار شدن شرایط زندگی مردم باعث شده امید به آینده به طور جدی روند كاهشی پیدا كند. به نظر می رسد برای بهبود وضعیت سرمایه اجتماعی نباید در جست وجوی راه حل های موقت و كوتاه مدت بود بلكه برای این كار، نیازمند نگاهی راهبردی هستیم. وقتی مسأله ریشه ای حل نشود مشكلات به شكل های مختلف در جاهای مختلف بازتولید خواهند شد.یكی از دلایل پایین آمدن میزان مشاركت در انتخابات، كه از مصادیق سرمایه اجتماعی یك كشور محسوب می شود، علاوه بر شرایط كرونا، عملكرد ناامیدكننده دستگاه های كشور در تأمین امنیت اقتصادی و روانی در یك دهه گذشته جامعه است.
گروه های اجتماعی باید بتوانند مطالبات خود را ابراز و تا رسیدن به نتیجه پیگیری كنند و نظام سیاسی و اجرایی حاكم هم باید به این مطالبات پاسخ لازم را بدهد. در این صورت است كه سرمایه اجتماعی افزایش پیدا می كند. در شرایطی كه رسانه های خارجی و معاند، بدون هیچ كنترلی افكار عمومی را در جهت اهداف خود شكل می دهند، این افكار آسیب پذیر می شوند و سرمایه اجتماعی را كاهش می دهند. اگر صداوسیما نتواند آن طور كه باید در جهت اقناع جامعه قدم بردارد قطعاً وضعیت بهبود پیدا نخواهد كرد. با تغییر سیستم اجرایی كشور، همه، چه آنها كه به رئیس جمهوری منتخب رأی داده اند و چه آنها كه رأی نداده اند، منتظر هستند تا ببینند این تغییر، سرآغاز تغییرات بزرگ در جامعه خواهد شد یا خیر. امید است با عملكرد مطلوب دولت جدید سرمایه های اجتماعی از دست رفته بازیابی شوند و اعتماد اجتماعی در جامعه ترمیم شود.
منبع خبر:
روزنامه ایران
   تاریخ: ۰۳:۵۲ - ۰۷/۰۴/۱۴۰۰   بازدید: ۱۵۲