دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

مثبت نگری سمی چیست و چرا باید از آن پرهیز كرد؟
 
همه ما احتمالاً توصیه های امیدواركننده ای از دیگران شنیده ایم كه در واقع حال مان را بدتر كردند. «خیلی فكرش را نكن، همه چیز درست می شود» یا «ناراحت نباش، بقیه همین را هم ندارند!» چنین جملاتی اصلاً كمك كننده نیستند و تنها ما را به نادیده گرفتن مشكلات و سركوب احساسات واقعی خود تشویق می كنند. مثبت ...
همه ما احتمالاً توصیه های امیدواركننده ای از دیگران شنیده ایم كه در واقع حال مان را بدتر كردند. «خیلی فكرش را نكن، همه چیز درست می شود» یا «ناراحت نباش، بقیه همین را هم ندارند!» چنین جملاتی اصلاً كمك كننده نیستند و تنها ما را به نادیده گرفتن مشكلات و سركوب احساسات واقعی خود تشویق می كنند.
مثبت نگری سمی چیست؟
روانشناسان در تعریف مثبت نگری سمی از طرز فكری می گویند كه بر اساس آن شخص همیشه باید دید مثبتی داشته باشد و از هر گونه احساس منفی ای دوری كند. كسانی كه چنین طرز فكری دارند اغلب دچار افراط می شوند. آن ها در تلاش برای پیدا كردن روی مثبت هر چیزی، به جای عبور از احساسات منفی خود، آن ها را سركوب می كنند، امری كه در نهایت باعث وخیم تر شدن وضعیت شان می شود.
چنین افرادی وقتی سعی دارند از دیگران حمایت كنند، اغلب به شیوه ای سمی رفتار می كنند. آن ها واقعاً متوجه نیستند كه چرا توصیه آن ها به ناراحت نبودن، برای دیگران آزاردهنده است. آن ها گمان نمی كنند اینكه به كسی اجازه دهند از احساسات واقعی اش بگوید راه بسیار بهتری برای برآمدن از عهده مشكل خود است.
دوری از مشكلات
وقتی كه یك شخص نه تنها احساسات واقعی خود را پشت جملات متداولی «وضع بهتر می شود»، «شادی یك انتخاب شخصی است» یا «بخند تا دنیا هم به تو بخندد» پنهان می كند، بلكه دیگران را هم به خاطر اینكه نگاه خیلی مثبتی به زندگی ندارند خجالت می دهد، می تواند نمونه ای از مثبت نگری سمی باشد. «اخراج شدی؟ چیزی نیست كه! مهم این است كه سالم هستی»، «كجای طلاق گرفتن ترسناك است؟ این زن/ مرد نشد یكی دیگر!»
چنین آدم هایی به جای پیدا كردن راهی برای برون رفت از این موقعیت دشوار، خودشان را گول می زنند. آن ها مثل بچه های كوچكی رفتار می كنند كه فكر می كنند اگر صورت شان را با دست هایشان بپوشانند دیگران آن ها را نمی بینند. «اگر به مشكلی توجه نكنی، یعنی آن مشكل اصلاً وجود ندارد.»
ممنوع كردن احساسات منفی برای خود و دیگران
نادیده گرفتن و سركوب احساسات منفی خود، نتیجه ای جز شدت گرفتن آن ها ندارد. شاید اینطور به نظر برسد كه داشتن توانایی مبارزه با احساسات «بد» خود مثل خشم، غم یا افسردگی، ویژگی یك شخصیت قوی است. با این حال، دروغ گفتن مداوم به خود درباره اینكه همه چیز خوب است در حالی در واقع برعكس است، در نهایت روی سلامت روان ما اثر می گذارد.
طرفداران مثبت نگری سمی نه احساسات منفی خودشان را می توانند بپذیرند، نه احساسات منفی دیگران را. آن ها هنگام مواجهه با اضطراب، احساس پوچی یا افسردگی دیگران، سعی می كنند احساسات منفی گوینده را كم اهمیت جلوه دهند و به این ترتیب خودشان را از احساسات درونی شان دور نگه دارند.
بی ارزش كردن احساسات دیگران
میان حمایت كردن و بی ارزش كردن نگرانی های دیگران مرز بسیار باریكی وجود دارد. گاهی حضور در كنار كسی كه حال بدی دارد و در حال رنج كشیدن است، برای آدم ها غیرقابل تحمل است. این افراد برای پنهان كردن حس ناخوشایندی كه دارند، از طرف مقابل خود می خواهند رفتار و واكنشی داشته باشد كه در توانش نیست. مثلاً می گویند: «خودت را جمع و جور كن!» یا «بی خیال، یك كم بخند. حرف های خوب بزن!» چنین توصیه هایی معمولاً تنها به احساس گناه و شرم در طرف مقابل دامن می زند.
احساس گناه كردن از نشان دادن احساسات منفی خود
با ظهور شبكه های اجتماعی، بیشتر شاهد وقوع مثبت نگری منفی در خود هستیم. در شبكه های اجتماعی آدم ها معمولاً تنها اتفاقات مثبت زندگی خود را با دنبال كنندگان شان به اشتراك می گذارند. خوش بینی یك هنجار محسوب و بدبینی تقبیح می شود. با این حال، بیشتر اوقات پشت آن عكس های خوش رنگ و لعاب یك نارضایتی عمیق درونی وجود دارد. این دائماً خود را شاد نشان دادن، شخص را در یك تله گرفتار می كند: پنهان كردن احساسات واقعی خود باعث تلنبار شدن احساسات منفی ای می شود كه منتظر فرصتی برای بیرون ریختن هستند. این امر باعث به وجود آمدن یك ناهماهنگی درونی می شود. «چرا حالم انقدر بد است؟ همه چیز كه در زندگی من خوب است.» ممنوع كردن احساسات واقعی خود در اغلب اوقات منجر به افسردگی و خود انتقادی می شود.
منبع: روزیاتو
منبع خبر:
روزنامه ابتكار
   تاریخ: ۰۰:۴۵ - ۲۰/۰۵/۱۴۰۰   بازدید: ۱۷۵