دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

استرس شغلی؛ سندرومی كه گریبان اغلب افراد شاغل را گرفته است
 
استرس شغلی، یكی از بحران های اغلب افراد شاغل است كه برای آن ها نگرانی های مزمنی را به دنبال دارد.


به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، یكی از تكالیف روانی - اجتماعی زندگی انسان ها، كار یا شغل است و به عبارت بهتر افراد باید در حوزه شغلی خود موضع خاصی را اتخاذ كنند و این موضوع ابعاد دیگری را در بر می گیرد كه از آن جمله می توان به رضایت شغلی، فرسودگی شغلی، خودپنداره شغلی، اعتیاد به كار، انگیزش شغلی، استرس شغلی و بیكاری اشاره كرد. این موارد نشان می دهند كه نباید به شغل تنها به عنوان منبع درآمد نگاه كرد، چراكه بیشتر اوقات زندگی افراد در حیطه كاری آن ها می گذرد و این واقعیت را می توان در ساعات كاری آن ها و زمان هایی كه با خانواده شان می گذرانند مشاهده كرد، به طوری كه با نگاهی به زندگی امروز افراد می توان دریافت كه آن ها بیشترین زمان های مفید خود را صرف شغل شان می كنند تا اینكه بخواهند با خانواده خود سپری كنند.

اگرچه برخی از مطالعات نشان می دهند كه مداخلات رفتار درمانی شناختی استاندارد در درمان نشانه های شاغلانی كه مبتلا به سندروم استرس شغلی هستند، موثر است، اما این مداخلات برای افرادی كه از نشانه های مبهم، گنگ و پیچیده ای رنج می برند راهگشا نیست و افراد زیادی هستند كه به دلیل مشكلات ناشی از استرس شغلی خود به مراكز خدمات روانشناسی بالینی سلامت شغلی مراجعه می كنند.

برخی از كارشناسان بر این باور هستند كه افراد, مشاغل خود را بر مبنای صفت، ارزش ها و ترجیحات خود و در اصل، بر مبنای شخصیت شان انتخاب می كنند.

شاغل معتاد به كار

معتاد بودن به كار را می توان نوعی " اعتیاد " تعریف كرد كه در حوزه كار نمایان شده است و باعث اختلال چشمگیری در طول عمر فرد می شود و شاغلان معتاد به كار، معمولا مستعد فرسودگی شغلی و عزت نفس پایین هستند و ممكن است در زندگی این افراد مشكلاتی به وجود آید، زیرا احتمال دارد كه شریك زندگی شان به دلیل دسترس نبودن و ناتوانی فرد مقابل خود در برقراری تعادل بین كار و زندگی خانوادگی، خسته شوند و این موضوع می تواند منجر به ناهماهنگی زناشویی و در نهایت، طلاق شود.

بیشتر بخوانید

- چگونه با استرس كاری خود مقابله كنیم؟ فرد شاغل سخت كنترل گر

افرادی كه سخت درگیر كنترل كردن دیگران هستند به افرادی كه كارمند یا در حقیقت، زیردست آن ها هستند كمتر اجازه خودمختاری و استقلال می دهند و برای آن ها دشوار است كه امور را به دیگران واگذار كنند یا اجازه دهند كه فردی در نبود آن ها تصمیم گیری كند و در واقع، این افراد هنگام پیگیری كار ها به دیگران اعتماد نمی كنند و می خواهند كه از جزء جزء و تمامی ابعاد روند پیشرفت هر كاری اطلاع پیدا كنند و این افراد در مقام مدیریت, ممكن است كه با زورگویی استرس چشمگیری به افراد زیردست خود وارد كنند و در حقیقت, رفتارهای آن ها حتی باعث كاهش بهره وری سازمانی می شود.

اگر افرادی كه جزء شاغلان سخت كنترل گر هستند، در جایگاه و مقامی قرار گیرند كه دست آن ها برای اجرای كنترل گری باز باشد و پاسخگوی هیچ فردی نباشند, تبدیل به " دیوانگان كنترل " می شوند كه این افراد با وجود اینكه قدرت را در اختیار دارند، اما همچنان در موقعیت خود احساس ناامنی می كنند و برای اینكه بتوانند دیگران را كنترل كنند و سلطه گری داشته باشند به اطمینان خاطر مداوم و بی وقفه نیاز دارند.

اگر شاغلان سخت كنترل گر مورد انتقاد قرار گیرند و یا از آن ها ایراد گرفته شود، باورهایشان به دلیل كمبودهای درونی كه دارند فعال می شود و ممكن است این رفتار دیگران را نشانه كمبود داشتن آن ها و بدخواه و حسود بودنشان بدانند و این نوع رفتار را تهدیدی محض برای قدرت خود به حساب آورند و بر این باور هستند كه در یك مبارزه مستقیم با این افراد هستند كه باید آن ها را شكست دهند، به همین دلیل, ممكن است تلاش كنند كه به منظور كاهش اعتماد به نفس آن ها و غلبه روانشناسانه بر آن ها, در مقابل این افراد دست به اعمال آزارگرانه ای بزنند كه اگر این اعمال نتایجی دلخواه را برای فرد شیفته كنترل به همراه نداشته باشد ممكن است برای اینكه به قدرت و كنترل دست پیدا كند، به تدابیر آزارگرانه شدیدتری روی آورد و همكارانش را نیز ترغیب كند تا فرد قربانی را مورد آزار و اذیت قرار دهند.

شكل دیگری از سركشی كه نامحسوس تر است، دست زدن به رفتارهای منفعل - پرخاشگرانه است كه چنین افرادی در ظاهر خود را مطیع نشان می دهند اما به صورت پنهانی, دست به كارهایی می زنند و یا رفتارهایی از خود نشان می دهند كه تیشه به ریشه مجموعه خود می زنند و همین موضوع باعث می شود كه پاسخ های منفی از سوی همكاران خود دریافت كنند و در حالت شدیدتر, این افراد ممكن است فرد مافوق خود را به دردسر بیندازند و با ایجاد وقفه در سازمان و مجموعه كاری خود, دست به " خرابكاری " بزنند.

شاغل كم آموز

دو سبك مقابله ای اجتنابی عمده وجود دارد كه با كم آموزی رابطه دارند كه یكی شكست گریزی و دیگری موفقیت گریزی هستند؛ به طوری كه افراد شكست گریز، از ناكامی در حوزه هایی مانند شغل، مقام، درآمد و دستاورد تحصیلی در مقایسه با همكاران خود هراس دارند و به همین دلیل هم تمایلی ندارند كه به خاطر بهبود وضعیت خود، با دیگران رقابت كنند.

شكس گریز ها ممكن است تقریبا باهوش باشند و ادعا كنند كه نمی خواهند وقت خود را در این شغل هدر دهند، چراكه لیاقتشان بیشتر از این هاست و به نظر می رسد كه آن ها نمی توانند برای بهبود بخشیدن وضعیت خود تلاش كنند یا اصلا تمایلی به انجام این كار را ندارند، این در حالی است كه افراد موفقیت گریز تمایل زیادی به اجتناب از رفتار های پیشرفت گرا مانند تصمیم گیری، مسئولیت پذیری و ابتكار عمل دارند و یا به دنبال ترفیع رتبه هستند و علاوه بر این، نگران هستند كه در صورت موفقیت، نتوانند از عهده مسئولیت های محوله برآیند.

بیشتر بخوانید

- استرس؛ اپیدمی تكراری حوادث و كرونا شاغل انزواطلب

شاغل انزواطلب ترجیح می دهد كه با دیگران حشر و نشری نداشته باشد و تمام تلاشش بر این است كه تا حد ممكن خود را از همكارانش دور نگه دارد كه دیگران چنین افرادی را منزوی و كناره گیر، صمیمیت گریز و انزواطلب می دانند و رفتار اجتنابی آن ها می تواند تاثیرات نامطلوبی بر كاركرد شغلی فرد داشته باشد كه روابط بین فردی محدود آن ها، به دلیل حساسیت مفرط به طرد شدن، عزت نفس پایین، تعارض هراسی یا بدرفتاری دیگران است و این افراد، در محیط كار، از گروه های اجتماعی اجتناب می كنند.

شاغل بی اعتماد

طیف شاغلان بی اعتماد بسیار گسترده است، به طوری كه شامل افرادی می شود كه سوءظن خفیفی به نیت های دیگران دارند و یا صفات شخصیت پارانوئید را بروز می دهند. این افراد حساسیت بالایی به نشانه های منفی روابط اجتماعی دارند؛ به طوری كه به سرعت دیگران را سرزنش می كنند و به چشم شك و تردید به وفاداری و اعتماد همكارانشان نگاه می كنند و در این خصوص، اشتغال ذهنی دارند و آن ها از دردِدل كردن و نزدیك شدن به دیگران اجتناب می كنند، چراكه می ترسند هر اطلاعاتی كه امروز به همكارانشان دهند، احتمالا فردا ضدّ خودشان استفاده شود.

شاغل كمرو و خجالتی

شاغل كمرو و خجالتی، بسیاری از موقعیت ها را به عنوان شرایطی كه به طور بالقوه خطرناك و تهدیدآمیز هستند تلقی می كنند، به همین دلیل آن ها تا حد امكان از خطرپذیری دوری می كنند و تمام همّ و غمی كه دارند " بازی بی خطر " است و در حقیقت، به دنبال ثبات و پیش بینی پذیری هستند و هنگامی كه شرایطشان بدین صورت پیش نرود دچار استرس و اضطراب می شوند.

شاغلان كمرو و خجالتی نگرانی شان به حدی است كه اگر تغییرات سازمانی و ساختاری به وجود آید یا رئیس جدید مشغول به كار شود و یا تغییر شغل دهند، همیشه نگران هستند و دست از پا خطا نمی كنند و مستعد اضطراب و نگرانی های مزمن و اجتناب هستند، به همین دلیل تلاش می كنند كه از شرایط دلهره آور و ناامنی شغلی دوری كنند.
   تاریخ: ۱۹:۱۸ - ۲۸/۰۵/۱۴۰۰   بازدید: ۱۸۱