دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳

ضرورت توجه به رویكرد ادغام اجتماعی در مددكاری و توانمندسازی
 
رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت: توجه به رویكرد ادغام اجتماعی در مددكاری زمینه را برای مشاركت بیشتر مردم در امور اجتماعی، كاهش هزینه ها، مسؤولیت پذیری بیشتر مردم و فراهم می آرورد.
ضرورت توجه به رویكرد ادغام اجتماعی در مددكاری و توانمندسازی رییس انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت: توجه به رویكرد ادغام اجتماعی در مددكاری زمینه را برای مشاركت بیشتر مردم در امور اجتماعی، كاهش هزینه ها، مسؤولیت پذیری بیشتر مردم و فراهم می آرورد.

به گزارش خبرگزاری مهر، سید حسن موسوی چلك رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران در همایش كنكاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران گفت: تجربه زیسته در جهان كنونی نشان می دهد كه شاهد افزایش مسائل و مشكلات اجتماعی هستیم كه همین شرایط زمینه را برای بهره گیری از ظرفیت متخصصین مختلف از جمله مددكاران اجتماعی و همینطور ضرورت بازنگری در سیاستگذاری های اجتماعی و برنامه ریزی های اجتماعی و پژوهش ها و… را بیش از پیش فراهم كرده است. غلبه اقدامات نظری و عملی در حوزه های اجتماعی و سازمان های ارائه كننده خدمات اجتماعی مبتنی بر رویكرد ادغام اجتماعی نبوده و بیشتر مبتنی بر مركز مداری و اقدامات فردی است.

وی ادامه داد: این در حالی است كه نیك می دانیم تقویت رویكردهای ادغام اجتماعی كه در برخی از سیاستگذاری های اجتماعی از قبیل توانبخشی مبتنی بر جامعه برای افراد داری معلولیت كه در قانون حمایت از حقوق افراد دارای معلولیت به آنها اشاره شد و سابقه خوبی هم در ایران داریم، مدارس تلفیقی برای دانش آموزان دارای نیازهای ویژه، باز ادغام اجتماعی زندانیان و مجرمین، ادغام اجتماعی افراد دارای سو مصرف مواد مخدر و روانگردان ها و آسیب دیدگان اجتماعی، بی خانمان ها، ادغام اجتماعی بیماران روانی و بیماران خاص و صعب العلاج و… بخشی از این سیاستگذاری های انجام شده است كه توسعه ابعاد نظری ادغام اجتماعی در حوزه توانمندسازی اجتماعی یك فرصت ارزشمندی برای نهادینه شدن و فراگیر شدن این رویكرد باشد و این نیازمند تبیین علمی ادغام اجتماعی و آثارش برای مدیریت اجتماعی و توانمند سازی افراد است.

رئیس انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت: تقویت این رویكرد می تواند زمینه را برای مشاركت بیشتر مردم در امور اجتماعی، كاهش هزینه ها، مسؤولیت پذیری بیشتر مردم و جامعه و تقویت رویكردهای محله محوری و اجتماع محوری و افزایش سرمایه اجتماعی فراهم كند كه اتفاقاً برای تحقق عملی ادغام اجتماعی می بایست به سمت مردم و توانمند سازی های مبتنی بر جامعه حركت كنیم. هم در عرصه سیاستگذاری اجتماعی هم در عرصه عمل بدون شك مددكاران اجتماعی با توجه به دانش و انباشت اطلاعاتی كه در حوزه اجتماعی دارند، می توانند نقش بی بدیلی در سیاستگذاری های اجتماعی و در عرصه های اجرایی برای نهادینه شدن این رویكرد در كنار سایر متخصصین اجتماعی داشته باشند.

عباسعلی یزدانی عضو هیأت مدیره انجمن مددكاران اجتماعی ایران هم در خصوص سیاستگذاری اجتماعی برای ادغام اجتماعی افراد بی خانمان با رویكرد مددكاری اجتماعی گفت: ادغام اجتماعی به معنای پرهیز از جداسازی برخی از اعضای جامعه از بدنه اصلی است. افراد بی خانمان از جمله گروه هایی اند كه به واضح ترین شكل ممكن از جامعه جدا افتاده اند و نمی توان در جستجوی یك جامعه یكپارچه بود و به این گروه توجه نكرد.

وی ادامه داد: ادغام اجتماعی فرایندی است كه طی آن، شرایط برای تعامل بهنجار و ورود به تركیب اصلی جامعه فراهم می شود مددكاران اجتماعی، مأموریت دوگانه ای برای خود تعریف كرده اند و تلاش می كنند تا تعادلی بین حفظ ثبات اجتماعی و حفاظت از افراد در حاشیه قرار گرفته و محروم مانده برقرار نمایند. بر این اساس، مددكاران اجتماعی در عین درك اهمیت ثبات در جامعه، ساختارهایی كه فقر و محرومیت می زایند یا امكان دسترسی همه مردم جامعه به امكانات و فرصت های برابر را ایجاد نمی كنند برنمی تابند و برای تغییر به نفع ایجاد عدالت اقدام می كنند. بی خانمانی نه یك پدیده جدید و نه مختص یك موقعیت جغرافیایی خاص است. آمارها نیز نشان می دهند كه به جز دو مورد، تا كنون هیچ كشوری نتوانسته است رشد صعودی آمار بی خانمانی را متوقف كند.

عضو هیأت مدیره انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت: با وجود این، رشد فزاینده و خارج از كنترل آمار آن در جامعه ایران امروز از یك سوی و بی توجهی قانونگذار برای پذیرفتن این پدیده به مثابه یك مسئله مستقل، و تقلیل این پدیده به یكی از اجزا حوزه اعتیاد یا جرم از سوی دیگر، امید مدیریت به موقع و كارآمد آن را كمرنگ ساخته است. این در حالی است كه بی خانمانی یك موضوع چند وجهی و مستقل است و با راهكارهای تك بعدی و خطی مانند جمع آوری یا قرنطینه كردن نمی توان آن را كنترل كرد. در این مقاله، سعی می شود تا ضمن نگاهی به سیاست های داخلی و خارجی به ویژه موضع گیری جدید سازمان ملل متحد به مقوله بی خانمانی، پیشنهادهایی برای كنترل پدیده بی خانمانی در كشور ایران ارائه شود.

رقیه بهاری عضو انجمن مددكاران اجتماعی ایران و پژوهشگر و مددكار اجتماعی حوزه كودكان گفت: افراد هر جامعه ای جز اصلی ترین منابع انسانی آن جامعه محسوب می شوند كه توجه به نیازهای زیستی و اجتماعی آنها می تواند در رشد و توسعه همه جانبه تأثیر گذار باشد در این میان كودكان بخشی از این منابع انسانی ارزشمند هستند كه لازم است مورد توجه ویژه مسئولین قرار گیرند چون هر گونه بی توجهی در رویارویی با مسائل آنها پیامدهای ناگواری را برای جوامع به همراه خواهد داشت. بنابراین ضرورت توجه به این امر؛ محقق را بر آن داشت تا در میان این گروه از اعضا جامعه؛ دست به انتخاب بزند و توجه خود را معطوف سازد به آن دسته از كودكانی كه به دلایل گوناگون اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی ممكن است مورد طرد اجتماعی واقع شوند و در معرض آسیب های اجتماعی بسیاری قرار گیرند، كودكانی كه برای تأمین نیازهای معیشتی خود و خانواده هایشان ناگزیر به انجام فعالیت اقتصادی كاذب در سطح خیابان و یا كارگاه ها هستند.

وی ادامه داد: كودكانی كه غفلت از آموزش و تعلیم و تربیت آنها و همچنین عدم توجه به پرورش قوای ذهنی و جسمی آنها خسارت های جبران ناپذیری را با خود برای جوامع به همراه خواهد داشت. مبنای انجام فعالیت ها مذكور بر اساس اصول مدیریت نوین مبتنی بر برنامه ریزی، اجرا و ارزیابی بوده است تا بتواند با رویكرد پارسونزی الگوهایی را برای ادغام اجتماعی و توانمند سازی در ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فراهم سازد.یافته های حاصل از پژوهش ها حاكی از آن است كه با تكیه بر اصل آغازین مددكاری اجتماعی كه همان پذیرش است و تمركز بر عناصر اصلی سرمایه اجتماعی (مشاركت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و اعتماد اجتماعی) می توان در راستای توانمندسازی كودكان كار و خانواده هایشان گام های مؤثری برداشت. كودكانی كه سرشار از ظرفیت های نهفته و پتانسیل های پنهان هستند آنها كه توجه به نیازها و حمایت همه جانبه شأن می توان از آلام آنها بكاهد و زمینه رشد و بالندگی آنها و در نتیجه جامعه را فراهم سازد.

مهدی سروی همپا عضو هیأت مدیره انجمن مددكاران اجتماعی ایران در خصوص ادغام اجتماعی افراد دارای معلولیت با رویكرد توانبخشی اجتماعی در مددكاری اجتماعی گفت: در گذشته های نه چندان دور افراد دارای معلولیت به حكم نظریه بقای اصلح جایی در زندگی مردم عادی جامعه نداشته و با حذف و طرد كامل مواجه می شدند. در قرن 16 نگهداری معلولین در نوانخانه ها كلید خورد و پس از آن با رشد علوم انسانی و به ویژه علم پزشكی مراكز شبانه روزی نگهداری از معلولین و خدمات توانبخشی جای نوانخانه ها را گرفت و امروزه ارائه خدمات توانبخشی به معلولین در كنار خانواده و بستر جامعه محلی با عنوان خدمات تلفیقی رواج پیدا كرده است.

وی ادامه داد: مواجهه با غلبه علم پزشكی و توجه صرف به توانبخشی جسمانی، موجب شكل گیری تعریف جدیدی از معلولیت شد كه در آن به برقراری ارتباط مؤثر و كارآمد با محیط و سازگاری افراد دارای معلولیت با شرایط زندگی عادی توجه ویژه شد. در علوم اجتماعی به محرومیت های ناشی از نقص و ناتوانی پرداخته شده و هر گونه فقدان یا كاهش فرصت برای مشاركت در زندگی اجتماعی در سطحی برابر با دیگران، به عنوان معلولیت شناخته شد. همراه با این تغییر در تعریف مفهوم ادغام اجتماعی طرد شدگان و توانبخشی اجتماعی افراد دارای معلولیت در حرفه مددكاری اجتماعی مطرح و در اولویت قرار گرفت. در این مقاله به چگونگی ادغام اجتماعی و شاخص های توانبخشی اجتماعی افراد دارای معلولیت در مددكاری اجتماعی با استفاده از نتایج پروژه توانبخشی مبتنی بر جامعه شهری، پرداخته شده است.

در خصوص ادغام اجتماعی در سیاست ها و برنامه های حوزه اعتیاد امیر منصور مغنی باشی منصوریه عضو دیگر هیأت مدیره انجمن مددكاران اجتماعی ایران گفت: اختلال مصرف مواد یك مساله بهداشتی، اجتماعی و اقتصادی، امنیتی و سیاسی است و كشور ما نیز به دلایل مختلفی از جمله همسایگی با كشورهایی چون افغانستان و پاكستان كه از تولیدكنندگان اصلی مواد مخدر در جهان هستند، تحولات نسلی و فرهنگی و اجتماعی چند دهه اخیر، مسائل و تنگناهای اقتصادی، متأثر از این مسئله بوده است بطوری كه اكنون طبق آمار رسمی قریب به سه میلیون نفر در ایران درگیر سو مصرف مواد هستند.

وی ادامه داد: علیرغم تلاش های زیادی كه در حوزه های مختلف انتظامی و امنیتی، پیشگیری و درمان و كاهش آسیب اعتیاد انجام شده است شواهد و داده ها و نظرات نخبگان و كارشناسان امر نشان می دهد كه اقدامات صورت گرفته رضایت بخش نبوده است برای این عدم موفقیت دلایل مختلفی را می توان برشمرد اما اگر بخواهیم دلایل بنیادین و زیربنایی آن را بررسی كنیم باید به سراغ نوع پارادایم و دیدگاه غالب به پدیده مصرف مواد بنگریم. در پارادایم غالب چند دهه اخیر در كشور، اعتیاد امری زیرزمینی، قاچاق، مضموم و نابهنجار و مولد بسیاری از آسیب های اجتماعی دیگر اعم از طلاق، سرقت، روسپی گری و … برساخت شده است.

عضو هیأت مدیره انجمن مددكاران اجتماعی ایران ادامه داد: ردپای این دیدگاه خود را در قالب رویكردهای پیشگیرانه- اما حوزه های غیرتخصصی اعتیاد- نمایان كرده است به طور مثال برای استخدام، ازدواج، صدور پروانه های صنفی، گواهینامه رانندگی و… افراد بایستی گواهی عدم اعتیاد ارائه كنند. یا در حوزه های تخصصی درمان و كاهش آسیب اعتیاد ردپای این دیدگاه در گسترده شدن روز به روز به كارگیری درمان اجباری (مراكز موضوع ماده 16 اصلاحیه قانون اصلاح مبارزه با مواد مخدر) و از آن سو تضعیف برنامه های كاهش آسیب اعتیاد می توان یافت.

وی افزود: ناكارآمدی این دیدگاه علی الخصوص در برنامه های ریكاوری و توانمندسازی و باز پیوند اجتماعی افراد مصرف كننده سر باز می زند و در حالی كه سال ها به یك فرد مصرف كننده برچسب ها و القاب ناشایستی الصاق شده است و داغ اعتیاد بر پیشانی وی حك شده است ما به یكباره انتظار داریم او پس از دوره كوتاه بهبودی به جریان اصلی جامعه بازگردد و كاركردهای اجتماعی نرمالی را داشته باشد. مطالعات و شواهد میدانی نشان می دهد كه نه تنها دیدگاه های رایج نسبت به اعتیاد در جهان واقع كاركرد پیشگیرانه نداشته بلكه به سبب محروم كردن آنها از فرصت های شغلی، تحصیلی، زندگی عادی و حقوق طبیعی و عادی انسانی بر شدت و سرعت طردشدگی افراد مصرف كننده مواد از جریان اصلی جامعه افزوده و موجبات سلب حمایت های اجتماعی آنها را فراهم كرده است.
منبع خبر:
خبرگزاری مهر
   تاریخ: ۱۲:۵۰ - ۲۶/۰۳/۱۴۰۱   بازدید: ۱۷۳