دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳

خانواده چگونه از مساله به حلال مسائل تبدیل می شود؟
 
تهران- ایرنا- «مریم اردبیلی» كارشناس مسائل زنان و خانواده بر این باور است كه باید در كنار مدل های فردمحور و دولت محور، امكان بروز و ظهور مدل خانواده محور برای حل مسائل اجتماعی هم وجود داشته باشد. بنابراین ضرورت دارد حكمرانی بخشی از اقدامات و امكانات خود را به خانواده ها تفویض كند.
فرشته جهانی

خانواده چگونه از مساله به حلال مسائل تبدیل می شود؟ تهران- ایرنا- «مریم اردبیلی» كارشناس مسائل زنان و خانواده بر این باور است كه باید در كنار مدل های فردمحور و دولت محور، امكان بروز و ظهور مدل خانواده محور برای حل مسائل اجتماعی هم وجود داشته باشد. بنابراین ضرورت دارد حكمرانی بخشی از اقدامات و امكانات خود را به خانواده ها تفویض كند.

پنجمین همایش «كنكاش های مفهومی و نظری درباره جامعه ایران» را انجمن جامعه شناسی ایران در روزهای 25 و 26 خرداد 1401 برگزار كرد.

تارنمای انجمن جامعه شناسی ایران در این زمینه نوشته است این همایش به موضوع «دگرگونی ها و پایداری های جامعه ایران: امیدها و بیم ها» اختصاص دارد. انتظار نمی­ رود دگرگونی های وسیع و ژرف به ­یكباره متوقف شوند یا تغییر جهت دهند یا حتی از شدت آن ها كاسته شود. دگرگونی ها به شدت ادامه دارند و هم می ­توانند زمینه ­سازِ پویش ها، جنبش ها و نهادمندی هایی باشند كه جامعه را به سمت توسعه ظرفیت­ های ملی برای آفرینشِ معنی، كاهش بحران­ های اجتماعی، رفع مشكلات، تقویت ظرفیت ­های توسعه اقتصادی و اجتماعی و بهبود زندگی مردم سوق دهند، هم می ­توانند زمینه ­ساز ناتوانی جامعه از ایجاد و بسط معنی، ارزش و هنجار و موجب وقوع بحران ­هایی باشند كه همبستگی اجتماعی و ملی و خوشبختی آحاد جامعه را تهدید می ­كنند.

این انجمن مهم­ترین هدف همایش را ایجاد امكان گفت ­وگو و مُباحثه اصولیِ جمیع اهالی علوم اجتماعی، صاحب­نظران، اندیشمندان و علاقه­ مندان درباره ایران، آثار دگرگونی های اجتماعی ایران در سده اخیر و چشم ­اندازهای گوناگونِ اُمیدآفرین یا بیم ­زای آینده این دگرگونی ها معرفی كرده است.

یكی از سخنرانان این همایش مریم اردبیلی كارشناس مسائل زنان و خانواده بود كه به بحث «شهر خانواده محور؛ استفاده از ظرفیت خانواده ها در اداره بهینه شهر» پرداخت. بخشی از سخنرانی وی را در ادامه می خوانیم:

كاستی های سیاستگذاری های حكمرانی در مواجهه با خانواده

مریم اردبیلی سخنرانی خود را با بحث نسبت بین حكمرانی و خانواده آغاز كرد. وی منظور از نسبت بین حكمرانی و خانواده را آن مدل از حكمرانی می داند كه می خواهد با خانواده نسبتی داشته باشد یا بخواهد نسبت خود را با خانواده مشخص كند و اساساً خانواده جزئی از اجزای مدل حكمرانیش به حساب آید. در واقع، عنوان «خانواده و حكمرانی» در كشورهای مختلف دنیا یا در گفتمان های مختلف بسیار شنیده می شود اما اینكه در چه سطحی این تعامل و این نگاه و این رویكرد قرار دارد با هم متفاوت است و ما باید جای خود را مشخص كنیم. مریم اردبیلی: خانواده در مدل حكمرانی ما جایگاه جدی یعنی جایگاه رسمی كه در تعاملات عنصر اساسی و محوری به شمار آید، ندارد

در طول 40 سال گذشته در مدل های مختلف سند نویسی و سیاستگذاری رد پای خانواده یا حداقل خانوار در اسناد ما دیده شده است و در قانون اساسی هم وجود دارد. اما واقعیت این است كه كماكان خانواده در مدل حكمرانی ما جایگاه جدی یعنی جایگاه رسمی كه در تعاملات عنصر اساسی و محوری به شمار آید، ندارد.

اردبیلی توجه به خانواده را دارای یك طیف حداقلی و حداكثری عنوان كرده و این مبحث را با ذكر مصادیقی بیان داشته و می گوید: توجه به خانواده سه سطح دارد؛ یكی سطح پایه كه ما خانواده را به عنوان یك نهاد حاكمیتی یا مجموعه ای كه در طول تاریخ وجود داشته است، به رسمیت می شناسیم و می خواهیم به آن توجه كنیم. در این سطح چون دولت با ساختار مدرن و با یك نگاه محوریت حكمرانی برای عاملیت پیش فرض ما می شود نگاه ما یك نگاه حداقلی به خانواده است. در واقع همان نگاه بر این مدل رویكرد حاكم است برای نمونه آن چیزی كه تحت عنوان دوستدار خانواده تحت عنوان بخش خانواده نگاه جزیی و بخشی است در واقع همان نگاه مدرنی است كه جزء جزء و بخش بخش ما را توصیف و سعی می كند مسائل را هم بخش بخش حل و رفع كند.

این نگاه بخشی و جزیی منجر به این می شود كه ما اغلب در سیاست ها یك بند و بخش خانواده داشته باشیم و در واقع در بودجه ها و یارانه ها سعی می كنند به خانواده ها كمك كنند یا در اظهارنظرهای عمومی برخی دغدغه ها مانند پایین آمدن ازدواج جوانان، گرایش به طلاق و ... را بازگو كنند. این نگاه منتهی درجه انفعالی به خانواده است. این ها در بهترین حالت منجر به آن لایه سیاست های دوستدار خانواده می شود این دوستدار خانواده بودن ناشی از یك نوع نگاه بخشی و جزیی به مسائل است در واقع در یك حداقلی سعی می كنیم توجهات خود را به خانواده ها نشان دهیم. این نازلترین سطح توجه به خانواده است گاهی اوقات ما در این سطح سیاست هایی را اعمال می كنیم كه به جامعه القا می شود كه ما به خانواده توجه داریم اما در یك مسیر دراز مدت. این امر موجب می شود كه كاركردهای خانواده بیش از پیش از آن گرفته شود. برای نمونه، سیاستگذاری مربوط به جمعیت كه بخواهد بیش از حد در تصمیم خانواده برای فرزندآوری مداخله كند این سیاست در دراز مدت معیوب است و فایده ای ندارد و بیش از پیش فروكاهیده می شود بنابراین این سیاست در ظاهر دوستدار خانواده است اما در باطن خودش خانواده را تضعیف می كند.

به گفته اردبیلی سیاستگذاری مربوط به جمعیت كه بخواهد بیش از حد در تصمیم خانواده برای فرزندآوری مداخله كند، بیش از پیش فروكاهیده می شود

پیوست خانواده باید برای همه سیاست ها تدوین شود

یك سطح دیگر سطح سیاستگذاری یا حكمرانی با پیوست خانواده است و این زمانی است كه حكمرانی واجد یك نگاه سیستمیك می شود ؛در واقع متوجه می شود كه همه اجزای او، اقتصاد، سیاست، امنیت و حتی سیاست آموزشی می تواند بر خانواده اثر بگذارد و این تاثیر و تاثر را سیستمیك می بیند؛ این لحظه ای است كه نگاه میان رشته ای مطرح می شود. برای نمونه ما متوجه هستیم كه وقتی كار آموزشی صورت می گیرد تاثیری بر خانواده خواهد گذاشت یا وقتی سیاستگذاری شهری انجام می شود، بزرگراهی یا یادمانی برپا می شود و به طور كلی مداخلاتی در كالبد شهری پیش می آید متوجه هستیم كه این ممكن است خانواده را از خودش متاثر كند و اساسا خانواده را تحت تاثیر خودش قرار دهد اینجا لحظه ای است كه وجدان حكمرانی و مدیریت به حركت درمی آید و دوست دارد بداند چه موقعی اثر خیلی بدی روی خانواده می گذارد. این در سیاستگذاری های كلی خانواده می توان دید آنجا كه گفته می شود پیوست خانواده باید برای همه سیاست ها تدوین شود. یعنی آن كسی كه هر مدل سیاستگذاری را در هر حیطه ای انجام می دهد باید بداند این سیاست در این لحظه بر خانواده چه اثری خواهد گذاشت و این یك پله بالاتر از نگاه دوستدار خانواده است.

ضرورت نگاه فرصت محور و مشاركت محور به خانواده

در یك سطح دیگر كه بالاتر از این است باید گفت خانواده را در پیمایش ها ما جزء افق زندگی افراد در نظر بگیریم و این را مدنظر داشته باشیم كه خانواده كماكان در زمره نهادهای رسمی و نهادهای اجتماعی كشور است. اردبیلی بر این باور است كه بسیاری از كاركردهایی كه در گذشته وجود داشته است در فضای جدید و حتی خانواده می تواند فرصتی تازه پیدا كند، در فضاهای پسامدرن یك امكان بیشتری برای كنش فعال پیدا كند. این در صورتی امكان پذیر است كه ما نگاه فرصت محور، نگاه مردمی و نگاه مشاركت محور به خانواده داشته باشیم این آن لحظه ای است كه ما خانواده را نه به عنوان موجودی متاثر منفعل و آسیب دیده در این فضا ببینیم بلكه خانواده را دارای عاملیت فرض كنیم. از انفعال و عاملیت حركت كنیم و سعی می كنیم به خانواده عاملیت دهیم.

كارشناس مسائل زنان و خانواده: حكمرانی بخشی از امكانات خود را به خانواده ها تفویض كند دست كم در مساله ای مانند مدیریت پسماند

خانواده باید بتواند با خانواده های دیگر ناظر به یك مساله مشترك پیرامونشان اتصالات دیگر ایجاد كند؛ مانند مساله پسماند كه یك مساله مشترك محلی است. در مساله پسماند در حال حاضر حكمرانی و مدیریت شهری مبلغ كلانی خرج می كند. برای اینكه در محله پسماند جمع نشود، یك هزینه ای می پردازد برای آموزش شهروندی برای اینكه این پسماند برای نمونه بهتر تفكیك شود و كمتر آسیب زا شود یا فرهنگ مصرف تعدیل شود یك هزینه متنوعی هم می پردازد. اردبیلی بر این باور است كه اگر مسوولان یك بار در همین موضوع ساده به خانواده ها اعتماد كنند و این بودجه برای نمونه دفع پسماند به خانواده ها تفویض كنند، بهتر است چرا كه خانواده ها می توانند از فرهنگ سازی تا تفكیك و... خودشان طراحی كنند و از این زباله حتی درآمدی در محله به دست آوردند و خرج كنند اما در حال حاضر ما خانواده را از عملكردهای خودش تهی كردیم. خانواده اگر بخواهد عملكرد خود را بازپس گیرد، هم حكمرانی باید پس دهد هم خودش باید بتواند با اتصالات خانوادگی در محله حول یك مساله مشترك قابلیت پذیرش آن عاملیت را پیدا كند. به نظر من رمز نجات ما از یك فردگرایی لجام گسیخته، مشاركتی شدن، مردمی شدن، مساله محور شدن، محله محور شدن و در واقع باز پس دهی عاملیت به خانواده از سوی حكمرانی است. بنابراین از نگاه اردبیلی حاكمیت خانواده محور به معنای واقعی اگر وجود داشته باشد، بسیاری از مشكلات حل خواهد شد.

اردبیلی: رمز نجات ما از یك فردگرایی لجام گسیخته، مشاركتی شدن، مردمی شدن، مساله محور شدن، محله محور شدن و در واقع باز پس دهی عاملیت به خانواده از سوی حكمرانی است

حل مسائل اجتماعی با مدل خانواده محور

این كارشناس مسائل زنان و خانواده بر این باور است كه باید حكمرانی بخشی از اقدامات و امكانات خود را به خانواده ها تفویض كند. تاكنون اصلاً رسمیتی در این حوزه برای خانواده وجود نداشته است. برای نمونه اگر صد خانواده با قباله خودشان درخواست مدیریت محله یا مدیریت سلامت یا مدیریت آموزش بچه ها و ... را داشته باشند هیچ رسمیتی ندارد. حكمرانی ما خط كشش دولت است؛ دولت یا نهادهای دولتی را به رسمیت می شناسد یعنی نهادهایی كه به آنها مجوز داده است. در نتیجه خانواده باید خودش را در چارچوب خط كشی های رسمی دولتی و غیر دولتی بگنجاند، به خانواده فی نفسه رسمیت و عاملیت و فاعلیت تفویض نشده است. در نتیجه این مستلزم دیدگاه وسیع تر و در واقع یك نگاه سیستماتیك و یك نگاه در بازگرداندن عاملیت به خانواده است. این نگاه جنبه های مثبت نگری و فرصت محوری به اقتضائات خانواده دارد. اینجا خانواده مساله جامعه نیست اینجا خانواده حلال مسائل است.

اردبیلی پیشنهاد می كند در كنار مدل های فردمحور و دولت محور بهتر است كه امكان بروز و ظهور مدل خانواده محور برای حل مسائل اجتماعی هم وجود داشته باشد. وی بر این باور است كه در خانواده كسی كه بیش و پیش از همه حضور دارد و رمز كنش گر خانواده است، زن است؛ زنی كه اگر او منفعل و مصرفی و تاثیرپذیر باشد در واقع بیش از همه قربانی در این فضا خواهد بود و اگر عامل و مولد و اثرگذار باشد حتما خانواده خودش را هم به خانواده عامل و اثرگذار و به خانواده كنش گر حل مساله تبدیل می كند. امكان ندارد شما مادری پیدا كنید كه تولید كننده فرهنگ باشد و فرزندان وی تنها مصرف كننده باشند یا امكان ندارد مادری كارآفرین باشد و فرزندان وی ندانند كه كارآفرینی چیست. بنابراین برای بهبود بسیاری از مسائل رمز خانواده محوری عامه در رویكرد اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرد.

برچسب ها
- انجمن جامعه شناسی ایران
- سند ارتقا وضعیت زنان و خانواده
- اختصاصی ایرنا
- قانون اساسی
- علوم اجتماعی
منبع خبر:
ایرنا
   تاریخ: ۱۱:۲۰ - ۰۷/۰۴/۱۴۰۱   بازدید: ۱۵۳