دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
جمعه ۳۰ شهریور ۱۴۰۳

گفتاردرمانی بی فایده است
 
محسن آزموده
شر وجودی و توجیه های نظری گفتاردرمانی بی فایده است محسن آزموده نخستین بار با مساله شر به عنوان یک مساله نظری و انتزاعی مواجه شدم. نوجوان بودم و تازه داشتم متونی در حوزه فلسفه اسلامی می خواندم. لابه لای مطالبی راجع به علم باری و جوهر و عرض و لابشرط مقسمی و قسمی و هل بسیط و مرکب و وجوب و امکان، ناگهان مقاله ای از آیت الله عبدالله جوادی آملی دیدم، اگر اشتباه نکنم در انتهای یکی از مجلدات شرح مفصل او از اسفار ملاصدرا که تحت عنوان «رحیق مختوم» منتشر شده. آیت الله در آن مقاله از جمله همان استدلال مشهور ارسطو در توجیه فلسفی شرور را شرح و بسط داده بود. ارسطو در آن استدلال، چیزها و امور را از حیث میزان خیر و شر آنها به پنج دسته تقسیم می کند: 1. چیزهایی سراسر خیر، 2. چیزهایی که خیرشان بیش از شرشان است، 3. چیزهایی که خیر و شر آنها یکسان است، 4. چیزهایی که شر آنها بیشتر از خیر آنهاست و 5. چیزهایی سراسر شر. بعد می گوید، نظام عقلانی و عادلانه، نظامی است که در آن دو دسته اول وجود داشته باشند و شروری هم که در دنیا هستند، از همین حیث به آن راه یافته اند. البته در همان مقاله توجیه معروف عدمی بودن شر هم ارایه شده بود، همان نظریه ای که می گوید شرور عالم، اعم از شرور طبیعی یا اخلاقی امور ایجابی و مثبت نیستند و از فقدان یا نبودن چیزی خواه در طبیعت و خواه در شخصیت انسان ناشی می شوند. در مقاله اصل تضاد در فلسفه اسلامی نوشته شهید مطهری در کتاب «مقالات فلسفی» توجیه متفاوتی برای شرور یافتم، اینکه امور منفی لازمه ظهور و بروز و شکوفایی خیرات هستند. البته دیدگاه تفصیلی استاد مطهری در این زمینه را باید در کتاب مفصل «عدل الهی» او خواند.
بعدا که کتاب ها و مقالات فلسفی بیشتری خواندم، با توجیهات نظری و فلسفی بیشتری برای مساله شر مواجه شدم، مثل توجیه معروف لایب نیتس با عنوان «بهترین جهان های ممکن» که از سوی ولتر به سختی مورد عنایت قرار گرفته یا توجیه قائلان به وحدت وجود که معتقدند اصولا عالم هستی یک کل به هم پیوسته و یگانه است و تضاد و شروری در آن نیست یا توجیهی که می گوید همه چیز به چشم انداز و منظر نگرنده باز می گردد و بسیاری از آن چیزهایی که از منظر یک فرد شر و مصیبت تلقی می شود، از دیدگاه دیگر خیر هم هست. برای آشنایی با مجموعه این توجیهات به صورت کامل و دقیق و دسته بندی شده، می توان به مقدمه جامع و خواندنی دکتر نعیمه پورمحمدی بر کتاب مفصل و ارزشمند «درباره شر: ترجمه مقالات برگزیده در فلسفه و الهیات شر» (نشر طه) مراجعه کرد و صورت بندی دقیق تر از این توجیهات به همراه اشکالات و نقدهای وارد بر هر کدام را به بیان روان و قابل فهم خواند.
واقعیت این است که هر چه از سن نوجوانی فاصله گرفتم و با واقعیت های عینی جهان بیشتر آشنا شدم، دریافتم که این توجیهات نظری و فلسفی، در برابر واقعیت شرور و رنج ها و آلامی که ناخواسته به آدمیان وارد می شود، چندان کارآمد نیست و فایده ای در بر ندارد. برای آرامش و تسلای خاطر مادری که پسرش را از دست داده یا فردی که به شکلی متفاوت از دیگران زاده شده یا آن کس که ناخواسته گرفتار قدرتی ظالم شده و از جانب آن قدرت به او و عزیزانش آسیب هایی برگشت ناپذیر وارد شده، نمی توان به گفتاردرمانی روی آورد و با او وارد بحث فلسفی شد. اگر خیلی صبور باشد، به سادگی به شما می گوید نفست از جای گرم در می آید! راست هم می گوید. تا زمانی که انسان واقعا دچار یک مصیبت و درد نشده باشد، نمی تواند عمق مساله را دریابد.
به عبارت دقیق تر، شر بیش و پیش از آنکه یک مساله نظری و فلسفی مثل سایر مسائل و معماهای نظری باشد، یک معضل وجودی است یعنی تمام وجود یک انسان را درگیر می کند. بنابراین برای مواجهه با انسانی که دچار چنین شری شده، توجیه عقلانی آوردن فایده چندانی ندارد. در وهله اول باید به او اجازه داد تا شکایت کند، ابراز ناراحتی کند، احساسات و عواطف خود را بروز دهد و به اصطلاح خودش را خالی کند. گام بعدی همدلی و همدردی است، به این معنا که با شیوه های مختلف به انسانی که دچار شرور شده، نشان دهیم که رنج و درد منحصر در او نیست، بلکه همه انسان ها به درجات دچار مصائب و سختی ها می شوند. البته که برخی به علل و دلایل مختلف بخت کمتری دارند و به دردسرهای بیشتری گرفتار می شوند. اما این کم شانسی، به هیچ عنوان باعث برتری یا فروتری انسان ها نسبت به یکدیگر نمی شود و امتیازی برای هیچ کدام فراهم نمی آورد، اگرچه نحوه مواجهه آدمیان با درد و رنج ها و شرور ناخواسته طبیعی و انسانی، متفاوت است و در بعضی موارد فرد رنج دیده این فرصت را می یابد که از رنج ناخواسته برای شکوفایی برخی ظرفیت های وجودی خود بهره ببرد، اگرچه همین هم به هیچ عنوان توجیهی برای روا داشتن آن شر بر او نخواهد شد و عدم توانایی دیگران در این زمینه، هیچ نقصی را متوجه ایشان نمی سازد.
کوتاه سخن آنکه به جای توجیهات نظری باید کوشید جلوی وقوع شرور را، اعم از شرور طبیعی یا اخلاقی یا ساختاری یا اگزیستانس یا ... گرفت یا تلاش کرد میزان آنها را در جهان کمتر کرد. روشن است که همیشه نمی شود چنین کرد. در چنین مواردی به جای بازی کردن نقش وکیل مدافع شر و توجیه گر شرور، باید به همدردی و همدلی با آسیب دیدگان پرداخت و حتی اگر این کار را هم نمی توان کرد، بهتر است سکوت کرد و زبان در کام گرفت.
منبع خبر:
روزنامه اعتماد
   تاریخ: ۰۴:۱۵ - ۲۸/۰۱/۱۴۰۲   بازدید: ۱۴۲