دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
پنج شنبه ۱۲ مهر ۱۴۰۳

فریاد از كرونا وقتی راه گوش و دهان بسته است
 
شیراز- ایرنا- می روی بانك، اداره، دفتر خدمات رسانی یا هر جایی كه كارمندانش آن طرف و تو این طرف میز هستی؛ میزهایی دراز كه جداكننده این طرف از آن طرف هستند.
غلامرضا مالك زاده

فریاد از كرونا وقتی راه گوش و دهان بسته استعكس تزئینی است شیراز- ایرنا- می روی بانك، اداره، دفتر خدمات رسانی یا هر جایی كه كارمندانش آن طرف و تو این طرف میز هستی؛ میزهایی دراز كه جداكننده این طرف از آن طرف هستند.

شیشه هایی كه عمود بر میزها كاشته شده اند فقط چند سوراخ دارند؛ نه برای تنفس كارمند و مراجعه كننده بلكه برای رساندن صدای آن طرف میز به این طرف و برعكس.
چه روزنه هایی؟ آتش افكنان بر خوشه های خشم و فراخ كننده روزنه های بینی و چرخش این پرسش در گلو از كارمند نشسته بر سریر خدمت كه چرا مرا نمی بینی؟ یا صدایم را نمی شنوی؟
چهره برافروخته كارمند آن طرف دیوار با این نگاه خشم آلود نقاشی شده است: چرا بلندتر حرف نمی زنی؟
دیر زمانی پیش از آنكه ویروس پرفریب بتواند طرحی دیگر در زندگی آدمیان دراندازد، رسمی به زندگی ادارات و مكان های خدمات رسان سنجاق شده بود؛رسم تحمیلی این بود: تو این طرف و آنان آن طرف دیوار با پادرمیانی شیشه.
كرونا كه بسیاری از رسم ها و آیین ها را دگرگون كرد و برخی عادت ها را برآفرید، با قلم موی مستبدانه خود، رنگ و لعاب جدایی را در روابط مراجعان و خدمات دهندگان ادارات و بنگاه ها بیشتر كرد.
امروز نشانه های حضور گسست افكن این ویروس سركش را در چنین مكان ها و روابطی، نخست از چهره های قاب شده در ماسك مشتریان و متولیان ادارات می بینی.سپس نایلون هایی موج دار آویخته از سقف سالن یا اتاق اداره را می بینی كه پشت شیشه ها جاگرفته اند و راه دیدار و گفتار را برای هر دو طرف بسته اند.
اندك روزنه هایی كه اجازه می دادند صداهای برخاسته از گلوها به گوش این و آن برسند با ممانعت همین پلاستیك های ناشفاف برخاسته از شرایط كرونایی به سقف بی سرانجامی می خورند.
می گویی البته این پرده های نایلونی را برای تضمین بهداشت و سلامت آدمیان این طرف و آن طرف میز آویخته اند اما بعد در می یابی نمی توان تضمین كرد سلامت روان هر دو طرف با چنین پرده هایی از نایلون آلوده به جای انگشت ها، خدشه دار نشود.
افزون بر شیشه و نایلون غبارگرفته و آلایش شده، ماسك هم راه حرف زدن شیوا و آرام را از مشتری و كارمند گرفته و سخن گفتن را با ترمز و تكرار و بدفهمی درگیر كرده است.
درخواست خود را به زبان می آوری؛ كارمند پشت شیشه و نایلون به تو نگاه هم نمی كند. بلندتر می گویی. خبری از پاسخ نیست. می خواهی به شیشه بزنی كه یادت می آید از نظر بهداشتی چنین كاری درست نیست.به نایلون هنوز اشاره نكرده ای كه كالبد پلاستیكی نازیبایش و غمزه های گریزپایش تو را پشیمان می كند. چه كار باید بكنی؟ صدایت را درحد فریاد بالا می بری. كارمند پشت شیشه و نایلون، نگاه می كند اما نگاهی كه نشانگر مهربانی باشد در چهره اش پدیدار نیست. با دست اشاره می كنی كه كار دارم. او فریاد می زند خوب حرف بزن. حرف می زنی البته با فریاد و تكرار كه فریاد و جواب هایی می شنوی به صورت فریاد و تكرار فریاد.
برخی واژه ها را درست نمی شنوی. كارمند با هوار تكرار می كند و تو همان نادرست شنیدن را به گوش و ذهن رهسپار می كنی. وانمود می كنی شنیده ای. این وانمودها گاهی دردسر ندارند و گاهی فاجعه می شوند.
زبان اشاره به كار تو و نشستگان آن سوی دیوارهای پلاستیكی و شیشه های ناشفاف نمی آید.
شماره شبا را چه طوری بگیرم؟ با زبان اشاره این را به كارمند نیمه خیز شده در آن سوی دیوار می گویی.متصدی باجه كه اینك پشت این دیوار كدر ایستاده، گمان می كند سخن از شب است؛ چراغ های تفاهم خاموش است.
تعویض كار قطعات ماشین(پیشتربه آنان تعمیركار می گفتند) تو را روانه نمایندگی تامین قطعات یدكی كرده. فروشنده دو ماسك بر چهره و پرده نایلونی بر شیشه پیشخوان كشیده. درخواست تو برپایه رهنمود تعویض كار قطعات ماشین، كاسه نمد است. از پشت ماسك خودت،خواسته ات را بر زبان می آوری. او برایت دسته راهنما می آورد. با زبان اشاره، یك كاسه و روش نمدمالی را درهوا برایش اجرا می كنی. نگاه عاقل اندر سفیه به تو می اندازد. سرانجام روی مقوایی گریسی كه پیدا می كنی، برایش می نویسی كه چه می خواهی.
به داروخانه می روی...این قضیه ادامه دارد.

برچسب ها
- ویروس كرونا
- ماسك
- قرنطینه
- شیراز
- فارس
پروندهٔ خبری
- كرونا در ایران؛ آخرین اخبار و گزارش ها
منبع خبر:
ایرنا
   تاریخ: ۰۹:۱۰ - ۱۴/۰۱/۱۴۰۰   بازدید: ۱۸۴