دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
چهارشنبه ۱۱ مهر ۱۴۰۳

مشكلات زیرپوستی حاشیه نشینی/مشكل حلقه بسته مدیران آسیبهای اجتماعی
 
معضل حاشیه نشینی؛ به سبب مشكلات اقتصادی رخ می دهد و سبب بروز پدیده های زیادی با عنوان آسیب های اجتماعی كه ناشی از توزیع ناعادلانه خدمات اجتماعی است می شود اما حل این معضل چطور ممكن است؟
مشكلات زیرپوستی حاشیه نشینی/مشكل حلقه بسته مدیران آسیبهای اجتماعی معضل حاشیه نشینی؛ به سبب مشكلات اقتصادی رخ می دهد و سبب بروز پدیده های زیادی با عنوان آسیب های اجتماعی كه ناشی از توزیع ناعادلانه خدمات اجتماعی است می شود اما حل این معضل چطور ممكن است؟

خبرگزاری مهر؛ گروه جامعه_ فاطمه میرزاجعفری: حاشیه نشینی همواره یكی از معضلات جوامع شهری به حساب می آیند كه با خود مشكلات بی شماری را از نظر امنیت، اشتغال و مسائل فرهنگی و اجتماعی را به بار می آورد. افرادی كه از روستاها و یا شهرهای كوچك تر مهاجرت می كنند، به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی كه دارند به خصوص در زمینه گرانی مسكن نمی توانند در مراكز شهرها سكونت داشته باشند از این رو به شهرهای اقماری یا شهرك هایی كه فاصله اندكی با شهرها دارند، سكنی می گزینند كه این خود مشكلات بسیاری را برای جوامع شهری رقم می زند؛ حاشیه نشینی همواره می تواند به عنوان پایگاهی برای تولید آسیب های اجتماعی مانند قاچاق، دزدی، طلاق، خودكشی و … باشد، چراكه حاشیه نشینان به دلیل شرایط نامناسبی كه دارند مستعد انجام هریك از موراد یاد شده را دارند برای مثال بسیاری از تظاهرات و یا اغتشاشات ابتدا از این مناطق بروز و ظهور پیدا می كنند.

در این خصوص با محمدرضا محبوب فر، جامعه شناس و پژوهشگر آسیب های اجتماعی به گفت و گو پرداختیم كه شرح آن در ذیل آمده است:
حاشیه نشینی چیست و به چه مناطقی گفته می شود؟
زمانی كه سكونت غیر رسمی خارج از محدوده تعریف شده شهری شكل بگیرد و تعریف شود به شكلی كه در این محدوده های سكونت گاهی خدمات توزیع ناعادلانه ای دارد و بافت غیرشهری هم نسبت به محدوده اصلی شهری دچار محرومیت ها و فقر زیادی از لحاظ امكانات و كاربری های مختلف است ما از این مسئله تحت عنوان حاشیه نشینی یاد می كنیم؛ نكته مهم در این خصوص این است كه بد مسكنی، محرومیت و فقر از خصوصیات حاشیه نشینی نسبت به سایرمناطق یك شهر است یعنی اگر یك شهر مسكن های مناسب دارد حاشیه شهر دارای مسكن های نامناسب است اگر خود شهر دارای امكانات و توزیع عادلانه خدمات است در بخش حاشیه نشینی امكاناتی وجود ندارد ما بر حسب این خصوصیات به منطقه ای حاشیه نشین می گوئیم.

یكی از مشكلات بزرگ حاشیه نشینی شهرهای بزرگ بروز مشاغلی است كه جزو مشاغل رسمی، معمول و رایج مناطق شهری نیستند؛ در این مناطق شاهد آسیب هایی مانند فحشاء، توزیع و مصرف مواد مخدر و كودكان كار هستیم.
مشكلات ناشی از حاشیه نشینی شهرهای بزرگ چیست؟
یكی از مشكلات بزرگ حاشیه نشینی شهرهای بزرگ بروز مشاغلی است كه جز مشاغل رسمی، معمول و رایج مناطق شهری نیستند به بیان دیگر در این مناطق ما شاهد مشاغل سیاه و كاذب هستیم اما یكی از مشكلات بزرگ تر بحث آسیب های اجتماعی است كه در این مناطق بسیار فراوان است آسیب هایی مانند فحشاء، توزیع و مصرف مواد مخدر و كودكان كار كه در این مناطق وجود دارد و اتفاقاً افرادی كه از این مناطق سرازیر مناطق شهری می شوند آسیب های اجتماعی را هم با خود به مناطق شهری و شهرهایی كه در مجاورت آن حاشیه نشین شدند انتقال می دهند و مشكلات را دوبرابر می كنند.

روی آوردن افراد به زندگی در حاشیه شهرها چه دلایلی می تواند داشته باشد؟
حاشیه نشینی دلایل مختلفی از جمله فقر، بیكاری، گرانی و تورم در مناطق روستایی و همچنین مناطق شهری دارد زمانی كه ما مسئله بیكاری و فقر را در مناطق روستایی داریم و امكانات در این مناطق به طور عادلانه توزیع نشده است بدیهی است؛ افرادی كه در روستا و شهرهای كوچك تر زندگی می كنند به صورت تنهایی و یا گروهی به مناطق شهری بزرگ تر مهاجرت می كنند مناطق شهری هم به دلیل هزینه های بالای زندگی و ناتوانی افراد در تهیه مسكن در مركز شهر و سكونت های رسمی لاجرم افراد را به سمت زندگی در مناطق حاشیه نشین سوق می دهد.
در چنین زمانی است كه افراد ترجیح می دهند در مناطقی كه جز شهر تعریف شده اند اما به صورت غیر رسمی هستند تنها به دلیل ارزان تر بودن آن قسمت ها، با ابتدایی ترین امكانات و خدمات اولیه سكنا گزینند از طرفی ما افرادی را از شهرها و روستاهایی می توانیم درنظر بگیریم كه خودشان هم با فقر و بیكاری دست و پنجه نرم می كنند و سرازیر شهرهایی با امكانات متوسط و بیشتر می شوند به این صورت افرادی كه مدت های مدیدی در شهر سكونت داشتند و در مشاغل شهری مشغول به كار بودند با توجه به بیكاری، فقر و گرانی كه به ویژه در بخش رهن، اجاره و خرید مسكن وجود دارد دچار محرومیت می شوند و از مركز شهرها به قسمتی از مناطق شهری كه به صورت غیر رسمی تعریف شده اند انتقال پیدا می كنند. به بیان دیگر این افراد تصمیم می گیرند برای اینكه هزینه و درآمدشان یكسان باشد حاشیه نشین شوند آنچه كه بسیار اهمیت دارد فقر، محرومیت، بیكاری و توزیع نامناسب امكانات است به عبارتی زمانی كه عدالت اجتماعی وجود نداشته باشد همه اینها مولد حاشیه نشینی هستند.

چرا نمی توانیم بر مشكلات ناشی از بروز پدیده ای به نام حاشیه نشینی فائق بیاییم؟
به دو دلیل ابتدا اینكه اولاً مناطق حاشیه نشین به این صورت هستند كه نظارت كافی و لازم در این مناطق توسط ارگان های دولتی صورت نمی گیرد و شاید در این زمینه نیروی انتظامی معذوریت هایی را برای حضور در این مناطق دارد؛ همین مسئله منجر به این می شود كه آسیب های اجتماعی افزایش پیدا كند.

اما دلیل دوم فائق نیامدن به این مشكل مسئله توسعه نیافتگی این مناطق است چراكه ما شاهد این هستیم كه آسیب های اجتماعی در این مناطق وجود دارد كه عمده ترین دلیل آن بحث مهاجرت است زمانی كه افرادی با یك فرهنگ متفاوت از شهرنشینی مهاجرت می كنند به دلیل اینكه تجربیات مختلف و تخصص ها بسیار زیاد شده است نمی توانند در مناطق شهری مشاغل مناسبی را داشته باشند و نمی توانند در مناطق شهری مشغول به كار شوند بر همین اساس لاجرم این افراد در مناطق حاشیه نشین سكونت می یابند.

آنچه كه منجر به جرم خیز بودن این مناطق می شود بحث آسیب های اجتماعی است كه دلایلی مانند محرومیت فكری، فرهنگی و نبود آگاهی لازم را دارد البته نبود نظارت كافی و لازم در این مناطق توسط ارگان های دولتی وامنیتی منجر به افزایش جرم خیزی شده است.
آیا حاشیه نشینی عاملی برای جرم خیزی است؟
آنچه كه منجر به جرم خیز بودن این مناطق می شود بحث آسیب های اجتماعی است كه با جرم خیزی رابطه مستقیمی دارد از آنجایی كه شاخص فلاكت در این مناطق بیشتر نمود پیدا می كند و دلایلی مانند محرومیت فكری، فرهنگی و نبود آگاهی لازم سبب بروز جرم خیزی می شوند برای مثال ما در همین مناطق بحث خودكشی ها را داریم كه اخیراً افزایش پیدا كرده است و به عنوان آسیب اول در حال نمود است كه بسیار مهم است همچنین در مناطق حاشیه نشین بحث قتل های ناموسی و خشونت و بهره كشی از زنان و كودكان را داریم كه همه اینها به دلیل فقر اقتصادی، فرهنگی و فكری است كه متأسفانه سبب بروز چنین مسائلی شده است به عبارت دیگر درك مناسب از زندگی مسالمت آمیز در این مناطق وجود ندارد و منجر به حاشیه نشینی شده است.

مواردی مثل حاشیه نشینی چه طور اتفاق می افتد و برخورد دولت با این پدیده چگونه است؟
متأسفانه طبق تحقیقات حاشیه نشینی به این صورت است كه افرادی كه در مناطق شهری بودند و یا ساكن شهرهای كوچك و روستاها بودند دچار محرومیت شده و اقدام به تصرف زمین های دولتی می كنند در حالی كه این زمین ها یك فرصتی برای ارائه خدمات عمومی مثل مشاوره، مددكاری، آموزش و پرورش و بهداشت بوده كه نبود آن منجر به افزایش مشكلات حاشیه نشینی شده است در حال حاضر شاهد این هستیم كه دولت روی حاشیه نشین ها فشار می آورد كه زمین های خودش را پس بگیرد در تهران، مشهد، كردستان و اصفهان شاهد این اتفاقات بودیم و نمونه هایی را در فضای مجازی مشاهده كردیم كه متأسفانه دولت به گونه ای عمل می كند كه سرپناه و جان پناه مردم را بر سرشان خراب می كند كه خود سبب بروز پدیده های جدید می شود.

ما می توانیم دو گونه با پدیده حاشیه نشینی برخورد كنیم ابتدا مبدا افراد حاشیه نشین را شناسایی كنیم و از طریق باز ساخت اجتماعی امكانات مناطق شهری را در مبدا این افراد توزیع كنیم و شرایط خوبی را از لحاظ اقتصادی و معیشتی فراهم كرده همچنین مجوز ساخت و ساز مسكن های سالم را داده تا شاهد مهاجرت معكوس باشیم.
چطور می توانیم بر مشكلات حاشیه نشینی فائق آییم و راه حل درمان این معضل چیست؟
من فكر می كنم كه باید مناطق حاشیه نشینی را بازبینی و تطبیق نظر مدیریتی كرد ما می توانیم دو گونه با پدیده حاشیه نشینی برخورد كنیم ابتدا اینكه مبدا افراد حاشیه نشین را شناسایی كنیم و آنها را باز ساخت اجتماعی كنیم به این صورت كه امكانات را از مناطق شهری در مبدا این افراد توزیع كنیم و شرایطی را از لحاظ اقتصادی، معیشتی و تولید مشاغل فراهم كنیم كه این افراد به محل های اولیه و سكونت خود برگردند و شاهد یك مهاجرت معكوس از شهرهای بزرگ و متوسط و شهرهایی كه حاشیه نشینی را در خود جای دادند باشیم.

دومین نكته كه در مورد بحث كاهش حاشیه نشینی باید به آن توجه كنیم این است كه ساختارهای مدیریتی كشور كه برای تصمیم گیری و مدیریت شهری باید استفاده شود خودش مولد حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی است باید در این ساختارها تجدید نظر شود و باید به گونه ای تعریف شوند كه بیكاری و فقر را ریشه كن كرده و فاصله طبقاتی را كاهش دهند تا یك رشد عمومی را در سطح شهرهای مختلف از طریق اصلاح ساختارهای موجود شاهد باشیم.

از طرفی معتقدم كه در مناطق حاشیه نشین باید مجوز ساخت و ساز صادر كنیم و ساخت و ساز به گونه ای باشد كه حاشیه نشین ها از حالت بد مسكن بودن و سكونت در زاغه ها و مسكن های نامطلوب در مسكن های نوساز و در شأن مردم حضور پیدا كنند چرا كه زمانی كه مساكن جدید تولید می شود ما می توانیم همزمان با این ساخت و سازها امكانات یك زندگی مطلوب را در این مناطق مهیا كنیم از جمله اینكه كاربری های مختلف آموزشی، بهداشتی، درمانی و اداری را تعریف كنیم و در واقع مشاغل مختلف را می توان از آنها به وجود آورد؛ همه این موارد گفته شده در واقع منجر به این می شود كه مناطق حاشیه نشین جز مناطق شهری تعریف شوند البته برای ساخت و ساز این مسكن ها باید ضوابط فنی تعریف شود یعنی اگر این ساخت و سازها به صورت ناپایدار و سست باشند خود مولد مشكلات و آسیب های حاشیه نشینی می شوند و در واقع بعید است كه مشكل حاشیه نشینی را برطرف كند.

بحث مدیریت شهری را در خصوص رفع مشكلات ناشی از حاشیه نشینی تا چه اندازه دارای اهمیت می دانید؟
در بحث مدیریت شهری، شهرداری ها و ادارات كل راه و شهرسازی و یا مسكن و شهرسازی یا سایر نهادهای مرتبط با بحث آسیب های اجتماعی و تأمین اجتماعی افراد متأسفانه ما شاهد یك حلقه بسته مدیریتی در این ارگان ها و سازمان ها هستیم و این حلقه بسته سبب شده است تا مدیران اصلاً اعتقادی به حاشیه نشینی و آسیب های اجتماعی و از این قبیل مسائل نداشته باشند، دانش روزانه و علم مدیران قدیمی است و به روز نشده است و با واقعیات جامعه ایران منطبق نیست.

در حال حاضر این حلقه بسته مدیریتی بسیاری از سمت هایی را كه راهگشای مسائل حاشیه نشینی باید باشد را مصادره كردند و من فكر می كنم كه این حلقه بسته باید در كشور مرتفع شود به ویژه در بحث حاشیه نشینی از مدیران توانا، كاربلد، و جوان تر كه دارای تعهد و تخصص و تجربیات لازم در خصوص این موارد هستند و پاكدست هستند استفاده شود تا بحث حاشیه نشینی را قبول كنند و به عنوان یك معضل به آن نگاه شود تا بتوان معضل حاشیه نشینی را برای همیشه در كشور از بین برد.
منبع خبر:
خبرگزاری مهر
   تاریخ: ۱۱:۳۵ - ۱۲/۰۲/۱۴۰۰   بازدید: ۱۸۲