به گزارش خبرنگار حوزه ازدواج و خانواده گروه اجتماعی باشگاه خبرنگاران جوان، نگاهی به موضوع قتل های خانوادگی در یك سال اخیر، بالاخص قتل بابك خرمدین در روزهای گذشته، آن هم توسط پدر و مادری كه قاطعانه روی حرف خود مبنی بر درستی كارشان ایستاده اندو حتی نمی توان به اندازه ذره سوزنی، ردّی از ندامت و ناراحتی در چهره و صحبت های آن ها مشاهده كرد، خود، دلیل محكمی است كه باید به چنین معضلات اجتماعی نگاه ریشه ای و نه تیشه ای داشته باشیم تا پیامد های منفی آن، بیش از این، دامن جامعه و خانواده ها را نگیرد و به شكل عادی انگاری در نیاید.
منصوره نیكوگفتار متخصص روانشناسی اجتماعی در گفت و گو با باشگاه خبرنگاران جوان در رابطه با قتل های خانوادگی اظهار كرد: قتل های خانوادگی یك سال اخیر، اتفاقات جدیدی نیستند و منحصر و محدود به جامعه ما نیز نمی شوند، اما باید این حوادث را به منزله زنگ خطری برای رسیدگی عاجل و بهنگام و اتخاذ تدابیری پیشگیرانه برای حل مشكلات و درمان آسیب های روانی فردی و خانوادگی به شمار آورد كه این موضوع نیازمند آموزش و فرهنگسازی است.

بیشتر بخوانید

- ابتلای والدین بابك خرمدین به اختلال شخصیتی سایكوپات وی با اشاره به قتل بابك خرمدین در روزهای اخیر بیان كرد: درباره قاتل و مقتول در پرونده بابك خرمدین گمانه زنی های وسیعی در سطح شبكه های اجتماعی در حال انجام است، از بحث مفاسد اخلاقی و سوءرفتار مقتول با والدین سالمند تا سایكوپات بودن پدر در قتل و وجود سایكوز مشترك یا اختلال شخصیت وابسته مادر به دلیل مباشرت و معاونت در قتل، سلاخی و حمل جسد. با وجود اینكه پزشكی قانونی صحت عقلی قاتلین را تایید كرده است به این معنا كه قاتلین با علم و اراده و آگاهی دست به این كار زده اند و قتل در اثر توهم و هذیان و تحت تاثیر جنون آنی رخ نداده است، با این حال فرضیه فقدان سلامت روان و وجود اختلالات روانی همبود (وجود چند اختلال روانی به طور همزمان) در قاتلین به قوت خود باقی است.



این روانشناس در خصوص عمده علت های قتل های این چنینی تصریح كرد: قتل های هولناكی كه در سال گذشته رخ داده است، به ویژه قتل دلخراش و اخیر بابك خرمدین نشان دهنده انبوه مسائل حل نشده و تلنبار شده است كه گاه در خانواده ها وجود دارد و به جای استفاده از روش های مقابله ای سالم و حل مسئله و استمداد از قانون و استفاده از حمایت های اجتماعی به پنهان كاری و آبروداری و حفظ وجهه اجتماعی خانواده و در نهایت بروز خشم، آن هم به مهیب ترین شكل آن، كه قتل با طرح و نقشه و همراه با سلاخی مقتول است منتهی می شود كه در چنین شرایطی، وجود اختلالات روانی پیشرفته بسیار محتمل است. علاوه بر این، به نظر می رسد به دلیل نشر سریع اخبار و سهولت دسترسی و عدم غربالگری اولیه با هدف بیشترین بازدید و گرفتن حداكثر لایك از خوانندگان كه عطش سیری ناپذیری در دنبال كردن این نوع اخبار دارند، شبكه های اجتماعی مجازی ناخواسته مروج فرهنگ خشونت و سرایت اجتماعی پرخاشگری شده اند و انتشار جزییات هر پرونده و چت پایان ناپذیر خوانندگان، گاه الهام بخش و زمینه ساز حوادث بعدی است، گویی كه هر حادثه ای زمینه و بستر حادثه خشونت بار بعدی را در افرادی كه پتانسیل آن را دارند فراهم كرده است.

نیكوگفتار با اشاره به نقش مهم خانواده و آموزش و پرورش و اهمیت جایگاه مشاوره در كاهش آسیب های اجتماعی گفت: مسئله اینجاست كه نهاد خانواده در كنار سایر نهاد های اجتماعی رنگ باخته و گاه به دلیل مهارت های فناوری كه كودكان از زمانی كه چشم باز می كنند با آن مشغول می شوند و به دلیل جذابیت های روزافزون فضای مجازی و هجمه فرهنگی به صورت زیرپوستی، بتدریج زبان مشترك والدین و فرزندان رو به زوال می رود و والدین عملا خلع سلاح می شوند و سنگر خود را به حریفی قدرتمند یعنی فضای مجازی واگذار می كنند و به جای تلاش برای كسب مهارت های لازم و ایجاد فهم مشترك با فرزندان از پایین ترین سن از طریق دریافت آموزش های لازم در خصوص ویژگی های تحولی و اقتضائات سنی و توسعه خود (self-development) از سوی دیگر، به موضوع مهارت های زندگی و آداب اجتماعی و اخلاق عمومی كه از مسائل بنیادین و ریشه ای است در جامعه ما در سطح و به شكلی متظاهرانه پرداخته شده است.

از جمله گنجاندن درس مهارت های زندگی در مواد درسی مدارس كه صرف نظر از اینكه سیستم آموزشی و اركان تعلیم و تربیت كه معلم و مدیر و ناظم و مربی پرورشی و ... هستند تا چه اندازه عالم و عامل به این مهارت ها هستند و این درس كم و بیش در ردیف دروس درجه چندم و نازل قرار گرفت غافل از اینكه پیش از طرح جدی این موضوع در سیلابس درسی لازم بود در فضای آموزشی و متولیان آن دانش و نگرش لازم شكل بگیرد و آنان مجهز به این مهارت ها شوند تا دانش آموزان در هر حركت و ری اكشن معلم جغرافی، معلم ریاضی، معلم فارسی و ... درس هایی به صورت غیر مستقیم در این زمینه بگیرند ولی در جامعه ما جاذبه ویترین چنان شدید است كه سیاستگزاران نظام آموزشی نتوانستتد از وسوسه بالا بردن علم این درس و در قاب نمایش گذاشتن آن صرف نظر كنند بی آنكه دستاورد و نتیجه محلی از اعراب داشته باشد.

وی با اشاره به راهكارهایی به منظور مقابله با آسیب های اجتماعی اینچنینی ادامه داد: به نظر می رسد در چنین شرایط ملتهبی كه احساسات جامعه از قتل هولناك بابك خرمدین جریحه دار شده است بازار اظهار نظر و تحلیل های غیر كارشناسی داغ می شود و تعمیم دادن هم از عوارض ناخواسته چنین شرایطی است كه تصور كنیم خانواده در جامعه ما در آستانه فروپاشی است و روابط خانوادگی دستخوش اضمهلال قرار گرفته است.

این جامعه شناس افزود: بدیهی است هر حادثه ای دارای مجموعه پیچیده ای از علل و عوامل پیشایند و زمینه ای است كه بدون شناخت و درك این عوامل، تحلیل ما از آن رخداد راه به جایی نخواهد برد این عوامل شامل زمینه های اجتماعی، عوامل روانشناختی، فضای اجتماعی و سیاسی و رویكرد اقتصادی است و نباید یك رخداد جنایی منحصر بفرد را به كل ساختار جامعه تعمیم داد.

وی در پایان خاطرنشان كرد: با این حال، عقل سلیم حكم می كند كه چنین حوادثی زنگ خطر را برای موضوع بی ثباتی و نا امنی روانی جامعه به صدا در آورد و قدم های جدی و عملی برای كاهش ناكامی در جامعه برداشته شود كه به طور بالقوه هر ناكامی می تواند سنگی بر گوری باشد.

بیشتر بخوانید

- چرا برخی به مرگ عزیزان خود راضی می شوند؟ گزارش از فاطمه میرزایی دُخت