دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

آیا به جز مشكل اقتصادی، مسائل فرهنگی و روانی هم در فرزندآوری موثر است؟
 
آیا به جز مشكل اقتصادی، مسائل فرهنگی و روانی هم در فرزندآوری موثر است؟
خرده فرهنگ های مهاجمی كه مانع فرزندآوری هستند؛
آیا به جز مشكل اقتصادی، مسائل فرهنگی و روانی هم در فرزندآوری موثر است؟

گروه اجتماعی: رسوبات فرهنگی، اختلاط نسل ها و مسئولیت گریزی از عواملی هستند كه بعضاً جوان امروزی را از قبول مسئولیت پدری یا مادری باز می دارد. به گزارش «عصر ایرانیان»، اگر سهم عمده بحران جمعیت و پیرسالی كشور معلول مسائل اقتصادی است، اما كم نیست موضوعاتی كه فارغ از مشكلات اقتصادی به این بحران پهنا می دهند. فرهنگ فرزندآوری در ایران دستخوش تغییرات شده است. اگر خانواده ایرانی در 50 سال گذشته حداقل دارای 4 یا 5 فرزند بودند اما امروز خانواده ها یا تمایلی به فرزندآوری ندارند و یا اینكه با داشتن یك یا دو فرزند دیگر نمی خواهند خانواده خود را بزرگتر كنندفرهنگ فرزند كمتر و زندگی بهتر به دو جهت وارد ایران شد، اول سیطره فرهنگ شهرنشینان غربی كه اساسا قائل به فرزندآوری نبودند و دوم انفجار جمعیت در دهه 60 كه سبب گسترش تبلیغات با هدف كاهش جمعیت شد. این تبلیغات اگرچه دیگر وجود ندارند اما رسوبات آن در فرهنگ باقی مانده است و یكی از علل مهم اجتناب زوجین جوان از فرزندآوری است. در این زمینه، مریم ظهوریان، فعال فرهنگی و كارشناس خانواده با خبرنگار اجتماعی خبرگزاری آنا گفت وگو كرد. او معتقد است كه «بسیاری از خانواده ها تمول مالی دارند اما مسائل فرهنگی زیادی هستند كه مانع فرزندآوری یا حتی ازدواج می شوند. برخی از این خانواده ها داشتن بیش از یك فرزند را عار می دانند و برخی معتقدند نباید عامل تولد یك انسان باشند.» ظهوریان معتقد است كه «بسیاری از خانواده های جوانتر به خاطر فرار از مسئولیت ها از فرزندآوری اجتناب می كنند. بنا بر فطرت هر مرد یا زنی مایل به داشتن فرزند است، اما موانع اقتصادی و فرهنگی و روانی زیادی مانع این امر می شود. مثلاً كسانی هستند كه اعتماد به نفس پذیرش این مسئولیت را ندارند. حتی كسانی از زیادی اعتماد به نفس از همسرگزینی، فرزندآوری و مسئولیت پذیری اجتناب می كنند. باید به عناصر فرهنگی، روانی، اجتماعی، اقتصادی و بسیاری موارد دیگر در مسئله فرزندآوری توجه كنیم.» ظهوریان به رسوبات فرهنگیِ ناشی از مواجهه ایران و غرب و آنچه پیشتر نشر پیدا كرده است اشاره می كند كه «این رسوبات فرهنگی به وجود آمد و مشكلات فرهنگی هم بر آن تنیده شد، مضاف بر این مشكلات روانشناختی و عزت نفس نیز سبب اجتناب جوان ها از ازدواج یا فرزندآوری شد.» باید ببینیم كه جامعه امروز چه میزان مستعد است كه فرد در آن به عزت نفس برسد. اگر جامعه بتواند انسان هایی كه به نفس خود تكیه دارند خلق كند، آن ها بی محابا وارد جامعه می شوند، تشكیل خانواده داده و اقدام به فرزندآوری می كنند. اما اگر همین انسان در جامعه ای كه انسان سرخورده بار می آورد رشد كند، نمی تواند از تكیه گاه هایی كه در زمان بلوغ به آن ها اتكا داشت عبور كند. به سختی وارد زندگی اجتماعی می شود و درگیری هایی كه با جامعه پیدا می كند عزت نفس او را تخریب می كند و این بی اعتمادی او را در قبول مسئولیت دچار تردید می كند. بر اساس نظر كارشناسان فرهنگی و اجتماعی، مهاجرت ها، آزادی های مفرط و اختلاط نسل ها و ملت ها عامل فرهنگ گریز از فرزندآوری است. جوان امروز تصور می كند كه به گذشته متصل نیست و مسئولیتی در قبال آینده ندارد. این عدم اتصال به آینده و گذشته بی مسئولیتی را توجیه می كند یا فقدان آن را كم رنگ جلوه می دهد. ظهوریان در همین ارتباط می گوید «كلماتی مانند تجدد یا تحول سبب رویكردهایی غیرمسئولانه شدند. خیلی از افراد فكر می كنند كه حتماً باید امكانات كاملی برای فرزندانشان تهیه كنند. خیلی از افراد گمان می كنند كه موظف هستند تمام آن چیزی را كه حسرت آن را خورده اند برای فرزندانشان تهیه كنند. در حالی كه اینها وظایف واقعی پدر و مادر نیست. همه این تفكرات در كنار یكدیگر سبب اجتناب عده زیادی از جوانان از ازدواج و فرزندآوری شده است.»بنا به نظر كارشناسان رهایی و عدم وابستگی به خانواده كه سابقاً نیاز یك جوان محسوب نمی شد امروز به یك مدل در بین جوانان تبدیل شده است؛ همچنین خانواده هایی كه با ازدواج منفك می شوند، مشكلات مالی كه پیش می آید و مثال های مشابه، سبب شد خانواده های كمتری زیر بار فرزندآوری بروند یا حداقل به فرزندان كمتری فكر می كنند و ارزش كمتری برای فرزند در خانواده قائل می شوند و جایگاه ها تغییر كرده است. ظهوریان در مورد این نكته می گوید «مادری كه تحصیل كرده است به فرزند فكر نمی كند. بلكه او می خواهد امنیت اقتصادی خود را پدید بیاورد و جایگاه اجتماعی خود را تثبیت كند و شاید تمایل داشته باشد اما در وهله اول نیازهای دیگری پیدا كرده است یا آن ها را ارجح بر فرزندآوری می داند؛ به این خاطر است كه تولید مثل در خانواده های متمول هم رو به كاهش است.» از نگاه این كارشناس حوزه خانواده و جمعیت، موضوع و مسئله مربوط به نگرانی های یك فرد نسبت به گذشته است. اگر خانواده سنتی از عضو جوان خود حمایت می كرد و در مسیر مقابله با مشكلات اقتصادی و اجتماعی حامی و مشاور او بود، امروز یك زن یا مرد جوان كه به خاطر شغل یا كار از خانواده مستقل می شود، با حجمی از نگرانی ها مواجه می شد. یك فرد كه در شهر زندگی می كند و جوان است و پشتیبانی ندارد، نگران مسكن و معیشت خود است، نگران ارتباطات خود است و موارد بسیاری كه تنش ایجاد می كنند و او باید با آنها سازگار شود. فرد با این نگرانی ها دست به گریبان است چه تنها باشد یا همراه با همسر خود؛ پس هر وقت به فرزند فكر می كند به این نتیجه می رسد كه با تولد فرزند این مشكلات چند برابر می شود؛ می داند كه به ازای اضافه شدن یك فرد به خانواده سهم بیشتری از مشكلات متحمل او خواهد داشت پس یا صرف نظر می كند یا فرزندآوری را به تعویق می اندازد. افول جمعیت جوان در كشور در قالب مشكلات معیشتی پنهان شده است و سهم بسزایی دارد و سخت می شود كه از آن چشم پوشی كرد و از آن جایی كه به عنوان یك فرهنگ شایع قابل مشاهده شده است، باید گستردگی آن را جدی گرفت.
   تاریخ: ۰۹:۴۴ - ۲۴/۰۴/۱۴۰۰   بازدید: ۲۵۴