به گزارش جام جم آنلاین، حتماً با تبلیغات پاپ آپ (Pop-up) یا بالاپَر در صفحات اینترنتی برخورد كرده اید. البته امروزه بلاكرهایی برای این تبلیغات وجود دارند كه ما را از شر این مزاحمت ها رها كرده اند. اما قبلاً زمانی كه هنوز این بلاكرها وجود نداشتند، شما در اینترنت مشغول جستجوی موضوع مدنظرتان بودید كه ناگهان یك تبلیغ مزاحم روی اسكرین تان ظاهر می شد.بیشتر اوقات پاپ آپ ها اسپم هستند و واقعاً نمی خواهید به آن ها توجهی بكنید بنابراین فوراً آن علامت ضربدر كوچك بالای سمت راست صفحه تبلیغ را پیدا كرده و رویش كلیك می كنید. وقتی موفق شدید این صفحه مزاحم را از جلوی دیدتان بردارید، می توانید به كاری كه قبل از آن مشغول بودید ادامه دهید.

همه ی این ها را شرح دادیم كه بگوییم با افكار مزاحمتان هم می توانید مثل آگهی های پاپ آپ رفتار كنید.

با افكار مزاحمتان نجنگید بیشتر افراد تلاش می كنند افكار خود را تغییر دهند. آن ها در تله این توصیه گرفتار می شوند كه «فقط مثبت فكر كن» یا «واقع گرایانه تر فكر كن»؛ اما افكار شما می توانند لجوج باشند؛ هر چه بیشتر سعی كنید با آن ها بجنگید، نادیده شان بگیرید یا سركوبشان كنید، آن ها بیشتر درگیرتان می كنند.

دكتر مارینا هریس كه در زمینه اختلالات خوردن و روانشناسی ورزشی فعالیت می كند، در این مورد می گوید: من پیش از اینكه این مهارت را یاد بگیرم، زمان زیادی را سعی می كردم با افكارم بجنگم. هر وقت فكر می كردم یك «احمق» یا «بازنده» ام، انرژی و وقت زیادی صرف این می كردم كه افكارم را تجزیه و تحلیل كرده و دلایلی برای خود بیاورم كه احمق یا بازنده نیستم، یعنی تلاش می كردم خودم را متقاعد كنم. كار بسیار خسته كننده ای بود و من در نهایت فقط انرژی و وقت خود را تلف كرده بودم. در نهایت فهمیدم كار راحت تر این است كه دست از مبارزه با افكارم بردارم و با آن ها صلح كنم. من متوجه شدم این شیوه خیلی بهتر جواب می دهد و فضای آزادی در ذهنم باز می شود.

افكار خود را همان طوری كه هستند بپذیرید افكارتان را همان طوری كه هستند بپذیرید. خیلی از افرادی كه اضطراب دارند به افكارشان چسبیده اند. ما به اشتباه تصور می كنیم چون فكری در سرمان است پس حتماً درست است؛ اما آیا آن زمان كه فكر می كردید همسرتان ممكن است تصادف كند، این اتفاق افتاد؟ یا خیلی مثال های دیگر كه حتماً آن ها را تجربه كرده اید. واقعیت این است كه بیشتر مواقع نگرانی های ما هرگز روی نمی دهند.

اضطراب ما فریبمان می دهد، جوری كه فكر می كنیم این افكار واقعی هستند، در صورتی كه فقط فكر هستند، درست مانند جرقه های الكتریسیته كه توسط نورون های ما زده می شوند. ما به راحتی در تله ی افكارمان می افتیم و تصور می كنیم نشان دهنده ی واقعیت هستند؛ اما این اصلاً به نفع ما نیست.

علم هم این ایده را پشتیبانی می كند. پذیرفتن افكار همان طوری كه هستند می تواند استرس را كاهش داده، خودسرزنش گری را كمتر كند و مهربانی نسبت به خود را تقویت نماید. پذیرفتن افكارمان به ما اجازه می دهد با وجود همین افكار به روال عادی زندگی خود ادامه دهیم.

حالا چگونه باید مهارت پذیرفتن افكارمان را یاد بگیریم؟ یاد گرفتن این مهارت آن طور كه به نظر می رسد راحت نیست اما یك شیوه ی بسیار مفید برای هركسی است كه مدام در جدال با افكار خود به سر می برد.

شما می توانید با انجام هر كاری كه فاصله ای بین شما و افكارتان ایجاد می كند، مهارت ِ پذیرفتن افكارتان را تمرین كنید و یاد بگیرید. روش های بسیار گوناگونی برای انجام این كار وجود دارد كه در این مطلب فقط به چند مورد آن اشاره می كنیم و قطعاً این لیست، بسیار ادامه دار است. شما می توانید راه های مناسب و مخصوص خود را برای فاصله گرفتن از افكارتان خلق كنید.

روی فكر بودن فكرتان تأكید كنید زمانی كه در مورد افكارتان حرف می زنید از عبارت «من فكر می كنم» استفاده كنید. همین تفاوت زبانی نامحسوس و ظاهراً كوچك می تواند تأثیر بزرگی بگذارد. بین گفتن این جمله كه «من یك بازنده ام» و گفتن این جمله كه «من فكر می كنم كه یك بازنده ام» تفاوت بزرگی وجود دارد.

همین فاصله كم می تواند حجم زیادی از فشار افكار منفی را از دوشتان بردارد و تسكینتان دهد.

همچنین می توانید از این شیوه برای احساسات یا تمایلاتتان استفاده كنید. مثلاً می توانید بگویید «من متوجهم كه الان احساس اندوه می كنم»؛ این طرز بیان می تواند فاصله ای را كه نیاز دارید، بین شما و فكرتان ایجاد نماید.

فكرتان چند ساله است؟

بیشتر ما سال ها یك الگوی فكری یكسان را داریم. عوض كردن افكارمان كار سختی است؛ زیرا اگر ساده بود، در حال حاضر این كار را انجام داده بودید.

یك فكر ممكن است یك سال، پنج سال یا بیست سال با شما باشد، ولی به این معنی نیست كه باید همچنان آن را نگه دارید و باورش داشته باشید. وقتی متقاعد شدید كه فكری درست است، مكث كنید و از خودتان بپرسید «این فكر چند سال است كه با من است؟». از خودتان بپرسید آیا لازم است همچنان ادامه اش دهید و همین الگوی فكری را دنبال كنید صرفاً به این دلیل كه همیشه آن را داشته اید؟

مطمئناً پاسخ منفی است! اینكه همیشه این طور فكر می كرده اید دلیل نمی شود بهترین راه باشد. البته مهم است بدانید كه شما می توانید این افكار را داشته باشید و به رفتارهای منطقی تان هم ادامه دهید، فكرتان هرچند ساله كه می خواهد باشد.

با افكارتان مثل تبلیغات بالاپر برخورد كنید این هم یك روش جالب و مؤثر دیگر. این مهارت به شما یاد می دهد افكارتان را همان طوری كه هستند قبول كرده و حضورشان را انكار نكنید. این افكار درست مانند تبلیغات پاپ آپ صفحات اینترنتی گاهی ناگهان ظاهر می شوند و خودنمایی می كنند؛ اما مهم نیستند.

وقتی فكر مزاحمی به ذهنتان خطور می كند درست مثل تبلیغات بالاپر در صفحات اینترنتی با آن برخورد كنید. قبول كنید كه فقط یك فكر است و سركوبش نكنید بلكه فقط به آن توجه كنید و بدانید كه آنجا وجود دارد. كلید ضربدر (X) را پیدا كنید و دوباره توجه و تمركزتان را روی كاری كه در حال انجامش بودید برگردانید، پیش از اینكه فكر مزاحم دوباره سروكله اش پیدا شود. حتی می توانید یك ضربدر بزرگ قرمزرنگ را تصور كرده و روی آن كلیك كنید تا فكرتان بسته شود.

می توانید روی فكرتان اسم بگذارید و برچسب بزنید. مثلاً می توانید بگویید «وای، دوباره این اسپم اضطراب برانگیز من ظاهر شد!» یا «حواسم هست كه این تبلیغ قصد دارد این فكر را كه من یك بازنده ام به من بفروشد؛ اما من مجبور نیستم آن را بخرم!».

چیزی را كه تبلیغات پاپ آپ قصد دارد به شما بفروشد نخرید، یعنی این فكر را به عنوان یك واقعیت تلقی نكنید. به كار و زندگی تان ادامه دهید، دقیقاً همان طور كه از یك تبلیغ اسپم عبور می كنید.

اگر اسپم را باز كنید، اجازه می دهید ویروس پخش شود؛ اما اگر بپذیرید كه كامپیوتر شما (ذهن شما) گاهی این اسپم ها (افكار مزاحم) را خواهد داشت و نشانتان خواهد داد اما قرار نیست تمام كامپیوترتان (ذهن و زندگی تان) را كنترل كند، از این ویروس (فكر مزاحم) مثل یك مزاحم عبور خواهید كرد. وقتی این فكر را بپذیرید می توانید از آن فاصله بگیرید و زندگی تان را بكنید. شما می توانید نرم افزار آنتی ویروس خودتان باشید!

پذیرفتن افكار روشی مؤثر برای كمك به خودتان است تا زندگی تان را بكنید، حتی اگر این افكار، خسته كننده، ناامیدكننده و آزاردهنده باشند. یادتان باشد كه فكرتان را همان طوری كه هست بپذیرید و روی آن برچسب بزنید: «فقط یك فكر است!».

اما مراقب باشید كه معنی زیادی به افكارتان ندهید. شما می توانید دست از داستان هایی كه برای خودتان تعریف می كنید بردارید. همه ی افكاری كه در سرتان می گذرند، به اندازه كافی خوب و هوشمندانه و درست نیستند یا فقط داستان هایی هستند كه خودتان سرهم كرده اید. و دیگر این كه همیشه فكری را با خود داشته اید دلیل نمی شود همچنان باید آن را ادامه دهید. اگر گرفتار ویروس های فكری تان شوید، نمی توانید خوب زندگی كنید.

منبع: تبیان