چگونگی تغییر مینیمالیسم در طراحی گرافیك

چرا طراحی متمركز بر عملكرد، سادگی و ظرافت هرگز از مد نمی افتد؟
مترجم: فرزانه فرجاد ـ كارشناس گرافیك از هنرهای زیبا، معماری و طراحی گرافیك گرفته تا سبك زندگی ، تقریبا هیچ شكلی از بیان وجود ندارد كه انسان بتواند از تاثیر مینیمالیسم فرار كند. اگرچه ریشه های آن را می توان از ارزش ها و اصول فلسفه ذن در قرن هجدهم جست وجو كرد ، اما هنوز نكته قابل توجه شهرت جهانی و تاثیر گسترده مینیمالیسم است. طراحان گرافیك در سراسر جهان در دهه گذشته كاملا از این روند استقبال كرده اند و نتایج بسیار دلگرم كننده بوده است. از شركت های نوپا گرفته تا مارك های مشهور از یك طرف، و مشتریان و كاربران از طرف دیگر، علاقه عمیق به وب سایت های خلوت و زیبا، خوراك های درجه یك اینستاگرام و رابط های كاربری یوآی و یوایكس ساده و موثر تایید می كند كه روند مینیمالیستی همیشه سبز است.  عادت كردن برای حداقل فرم ها در طراحی گرافیك ریشه جنبش مینیمالیسم در هنر و معماری جوامع غربی به اواسط قرن بیستم در ایالات متحده آمریكا برمی گردد، زمانی كه مینیمالیسم در شورش علیه سلطه اكسپرسیونیسم انتزاعی، گسترش هشدار دهنده رسانه های جمعی و گسترش ذهنیت مصرف كننده تاسیس شد. یكی از مشهورترین شعارهای دنیای طراحی، "فرم از عملكرد پیروی می كند" در این زمان ابداع شد و بیانگر این باور بود كه طراحی باید همیشه استفاده از زیبایی را در اولویت قرار دهد. تقلیل رنگ ها، اشكال و فرم ها به سادگی اولیه با هدف حفظ ماهیت اساسی آنها انجام شد معنی این امر این است كه در اصل، طراحی مینیمالیستی صرفا كاربردی در نظر گرفته شده است. هدف خالی كردن طرح، بیان احساسات و پرهیز از هر گونه تزئینات غیرضروری بوده اعتقاد بر این بود كه وقتی هیچ عنصری را نمی توان حذف یا اضافه كرد، طراحی محصول به بهترین شكل خود دست یافته است و نتیجه كامل تر و كاربردی تر از آنچه در حال حاضر است، نمی تواند باشد اصول اساسی مینیمالیسم در طراحی گرافیك بدون شك زمانی دهه اول قرن بیست و یكم در تاریخ ثبت خواهد شد كه محتوای تمام اشكال و اندازه ها، دنیای ما را به طرز ناراحت كننده ای تحت فشار اشباع بیش از حد طراحی ها قرار می دهد. در زمانه ای كه تصاویر گزاف و اغراق شده برای جلب توجه ما به رقابت می پردازند، بازگشت روند گرافیكی بر اساس اصل "كمتر بیشتر است" نمایانگر هوای تازه است كه نفس، مدت ها در انتظار آن بوده با وجود این، بر خلاف تصور رایج، كمترین عناصر در طراحی تاثیر بیشتری از نظر بصری دارد. قوانین موجود در آن ممكن است ساده به نظر برسد، اما پرداختن به مهارت بیان كامل موضوع با استفاده اندكی از عناصر، فرایندی است كه سال ها به كاوش و تمرین نیاز دارد.  تسلط بر سادگی وقتی صحبت از طراحی گرافیك می شود، سادگی نقشی اساسی در هدایت توجه مشاهده گر و كمك به او در درك محصول دارد. هرچه عناصر كمتری در تركیب وجود داشته باشد، احتمال تحقق هر دو هدف بیشتر است. یك محصول با طراحی زیبا و در عین حال كاربردی، باید همیشه دلپذیر و استفاده از آن هم آسان باشد. اگر هر عنصر گرافیكی بر خوانایی یا قابلیت استفاده از یك محصول طراحی تاثیر منفی بگذارد، باید جایگزین یا حذف شود.  قدردانی از بی طرفی مینیمالیسم استفاده محدود از رنگ ها را تجویز می كند و در مورد بررسی امكانات موجود در چرخ رنگ احتیاط می كند. اما این به آن معنا نیست كه بعضی رنگ ها در طراحی مینیمالیستی كاملا ممنوع هستند. با استفاده از كنتراست، طراحان می توانند با به كارگیری رنگ های زنده برای جلب توجه مخاطب به عناصری كه از بیشترین اهمیت برخوردار هستند استفاده كنند. طراحی گرافیكی مینیمالیستی به صورتی است كه فقط با قلم های ساده و خوانا سازگار می باشد. و به هیچ وجه از حروف چاپی قوی، عجیب و غریب و یا به هر روی تاثیرگذار استفاده نمی شود، یا حتی در صورت وجود تركیب فونت های مختلف، بسیار بادقت ساخته و پرداخته می شوند.  رسیدن به تعادل هماهنگی بصری بین تمام عناصر گرافیكی یكی دیگر از جنبه های حیاتی طراحی مینیمالیستی است. تعادل به عنوان یك هدف طراحی در تماس مستقیم با پیوند بین اشكال، رنگ ها و فضاهای منفی است، كه باید به طور مناسب در تركیب بندی طرح توزیع شود. برای رسیدن به این هدف، به عنوان مثال، در طراحی وب سایت، طراحان گرافیك غالبا از سیستم های به اصطلاح شبكه ای استفاده می كنند كه به تنظیم و كنترل موقعیت های همه عناصر مهم كمك می كند.  ایجاد سلسله مراتب سلسله مراتب بصری به ناظران كمك می كند تا مسیر عناصر برنامه ریزی شده را دنبال كنند و به آنها اجازه دهند تا اطلاعات مربوط به پیام اول، دوم، سوم و غیره را مشاهده كنند. عناصر طراحی مانند رنگ، اندازه، تركیب و تایپوگرافی نقش بسزایی در ایجاد سلسله مراتب و تعیین اولویت های بصری دارند.  تسخیر فضای منفی یكی از جذاب ترین عناصر مهم طراحی، به ویژه در طراحی مینیمالیستی، فضای منفی است. اگرچه معمولا سفید است، اما می تواند هر رنگ دیگری نیز باشد. مینیمالیسم برای كمك به تعادل و برجسته سازی سایر عناصر طراحیِ هماهنگ شده طبق سلسله مراتب، به كارگیری فضای منفی زیادی در طراحی را پیشنهاد می كند.  چرا مارك های برجسته از سبك مینیمالیستی استقبال كردند؟ اگرچه مینیمالیسم انبوهی از روندهای دیگر طراحی را تحت الشعاع قرار نداده است، اما مطمئنا اثر خود را بر برندها نشان می دهد. مارك های معتبر متعددی، با هدایت نمونه هایی مانند اپل، شانل، HP و Dior، با ایجاد وب سایت های ناب و ظریف، منابع مینیمالیست اینستاگرام و مواد چاپی ساده و در عین حال شیك، هویت های بصری متناسب با سادگی و پیچیدگی مورد نیاز خود ایجاد كردند. پیوستن به عادت درگیركننده مینیمالیستی تصمیمی نیست كه مارك ها فقط برای مد روز و مرتبط نگه داشتن آن تصمیم بگیرند. ثابت شده است كه سادگی روندی است كه هرگز از مد نمی افتد و همین امر آن را برای برندها و مصرف كنندگان جذاب می كند. راه حل های طراحی مینیمالیستی بی انتها هستند و در صورت لزوم به راحتی تجدید می شوند، كه زمینه محكمی برای سازگاری و شناسایی هویت نام تجاری طولانی مدت در بازار است.