دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

سونامی معضلات اجتماعی و شخصیتی برای فرزندان در نتیجه «طلاق عاطفی والدین»
 
طلاق عاطفی نوعی طلاق و پدیده بسیار مهمی است كه در هیچ جا
ثبت نمی شود و زوجین بدون توجه به نیازهای یكدیگر در زیر یك سقف زندگی می كنند، اما این پدیده عوارض و معضلات اجتماعی و شخصیتی بحرانی و پیچیده ای را برای فرزندان در آینده نه چندان دور به همراه خواهد داشت.
به گزارش خبرگزاری علم و فناوری، یكی از مهم ترین آسیب ها و چالش های نظام خانواده ها در دهه های اخیر، پدیده شومی به نام طلاق عاطفی یا خاموش است كه در آن، زوجین با وجود زندگی مشترك و حضور در درون خانواده، فقط به علت مسایل سنتی و عرفی به شرایط موجود تن می دهند.
یكی از مهم ترین مباحثی كه ما انسان ها در عصر حاضر بدان نیاز داریم، داشتن جامعه ایده آل و سالم است؛ خانواده عنصر تشكیل دهنده جامعه محسوب می شود. در نتیجه هرگونه اختلال در این كانون گرم یا از هم پاشیدگی
آن، سلامت جامعه را مختل و یا به خطر می اندازد. آمارها نشان می دهد كه میزان وقوع جرم در میان فرزندان طلاق از سایر اقشار جامعه بیشتر است.
طلاق عاطفی یكی از آسیب های جدّی است كه مهم ترین عامل از هم گسیختگی
ساختار بنیادی ترین بخش جامعه یعنی خانواده است.این معضل یكی از مهم ترین آسیب های جامعه معاصر است كه از هم گسیختگی
و سردی روابط مثبت زوجین را در پی دارد؛ روابطی كه با گذشت زمان منجر به متفاوت شدن خواسته ها، نگرش ها و نیازهای زن و مرد و به تبع آن، دور شدن آنها از هم شده است. در گذشته روند تصاعدی میزان طلاق به طور كاملاً چشمگیری موجب شد تا از دیگر آسیب های خانوادگی غافل شویم.
مطالعات نشان می دهد كه در قرن نوزدهم تنها حدود 7 درصد از ازدواج ها به طلاق ختم می شد، امّا در قرن بیستم حدود نیمی از ازدواج ها به طلاق منجر می شود. البتّه آمار رسمی طلاق به طور كامل نشاندهنده میزان ناكامی در زندگی زناشویی نیست؛ زیرا در كنار آن، آمار بزرگ تر امّا كشف نشده ای به نام طلاق عاطفی وجود دارد. طلاق می تواند صورت آشكار و رسمی داشته باشد كه موجب فروپاشی خانواده می شود و نیز می تواند صورت پنهان به خود بگیرد كه در آن، صرفاً ساختار خانواده حفظ می شود، امّا خانواده از درون تهی است. برخی از ازدواج ها با طلاق پایان نمی یابند، بلكه به زندگی های سرد و خانواده های توخالی ای تبدیل می شوند كه فاقد عشق و دوستی اند و اعضای آن به زندگی با یكدیگر ادامه می دهند، ولی از روابط و كنش متقابل با یكدیگر و حمایت احساسی محروم هستند.
طلاق عاطفی نوعی طلاق و پدیده بسیار مهمی است كه در هیچ جا ثبت نمی شود.
طلاق عاطفی چیست
طلاق عاطفی حالتی است كه زوجین در كنار هم زندگی می كنند ولی هیچ گونه ارتباط كلامی جسمی و عاطفی بین آنها وجود ندارد و افراد از «ما» به «من» تبدیل می شوند. زن و مرد به سردی در كنار هم زندگی می كنند ولی هیچ گاه تقاضای طلاق قانونی نمی كنند.
عامل اصلی ایجاد طلاق عاطفی چیست
فوق تخصص روانشناسی بالینی معتقد است، طلاق عاطفی همان طور كه از نام آن پیداست به سردی رابطه میان زن و شوهر گفته می شود. در واقع در این رابطه ضعف ارتباط عاطفی زن و شوهر منجر به سردی تمام روابط اعم از رابطه روحی، جسمی، عاطفی و حتی گفتاری و در نهایت باعث بی مهری و كم شدن انرژی مثبت در خانواده می شود. مهم ترین عاملی كه منجر به طلاق عاطفی بین زوجین می شود این است كه همسران در شناخت و برطرف كردن نیازهای عاطفی یكدیگر، ناموفق هستند. این روانشناس اضافه كرد: زوج ها در بیگانگی دنیای یكدیگر گم شده اند و فقط برای هم حكم یك هم خانه یا یك مصاحب را كه به او عادت كرده اند، دارند. این افراد با فاصله ای كه از لحاظ روحی و جسمی با یكدیگر دارند، خط قرمزهایی را برای همدیگر مشخص كرده اند و هر كدام در خلوت خود دیگری را متهم می كند. درك نكردن صحیح از رفتار و گفتار یكدیگر، نداشتن شناخت كافی از روحیات طرف مقابل و عاقبت بی علاقگی و سردی نسبت به شریك زندگی خود همه و همه دست به دست هم می دهد تا یك طلاق عاطفی به وجود آید.
پیامدهای طلاق عاطفی
از جمله پیامدهای طلاق عاطفی برای بزرگسالان و احتمال فراوان بروز اختلال منش، اضطراب، افسردگی، بزهكاری و مشكلات مدرسه ای نیز از جمله پیامدهای آن برای نوجوانان است.
اساساً طلاق عاطفی پیامدهایی منفی برای فرد و جامعه در پی دارد و مشكلات فراوانی برای زن و مرد ایجاد می نماید؛ به گونه ای كه در شخصیّت اعضای خانواده نوعی آشفتگی و بی سازمانی به وجود می آورد و كیفیّت روابط خانواده را دچار تزلزل می كند. مطالب گفته شده،
بیانگر این موضوع است كه طلاق عاطفی مقدّمات جدایی و طلاق زوجین
است.
از نظر روان شناسان، این نوع جدایی بدتر از طلاق قانونی است؛ زیرا وقتی زن و شوهر مجبور به زندگی زیر یك سقف هستند اما زبان مشتركی ندارند، از نظر روحی و روانی تحت فشار قرار می گیرند... «فرزندان چنین خانواده ای، بدترین الگوی رفتاری را از والدین خود دریافت و در زندگی مشترك آینده شان به احتمال فراوان آن را اعمال می كنند» در این چنین خانواده هایی زن و شوهر زیر یك سقف، اما جداگانه زندگی می كنند و حتی گاهی مسایل اقتصادی شان نیز تفكیك شده است.
ازجمله پیامدهای طلاق عاطفی می شود به مواجهه زن با فشارها و مشكلات روحی مختلف، بی انگیزگی، بی حوصلگی و افسردگی و مواجهه فرزندان با مشكلات روحی و رفتاری گوناگون، ازجمله اضطراب شدید، انزوا و گوشه گیری، پرخاشگری و افت تحصیلی اشاره كرد.
نشانه های كلی طلاق عاطفی:
- كم شدن شور و هیجان در زندگی
- سرزنش یكدیگر، به رخ كشیدن اشتباهات، فاجعه آمیز كردن مسائل كوچك
- عدم استفاده از روش های حل مسئله
- كاهش بسیار گذاشتن زمان برای همدیگر
- افزایش تفریحات برون زناشویی و تمركز بر مسائل بیرون از خانواده
- گذراندن وقت زیاد با فرزندان و غافل شدن از روابط بهینه زناشویی كه موجب تشكیل ائتلاف علیه همسر می گردد
- فاش شدن اسرار و اشتباهات همسران در بیرون از كانون خانواده
- پرداختن به سریال ها و برنامه های تلویزیون به جای صرف وقت برای با هم بودن
- عدم اعتماد به یكدیگر در حل مشكلات و یاس و نامیدی در حل مسائل خانواده
- فراموش نكردن گذشته و پرداختن به مسائل آن زمان به جای تفكر به مسایل پیش رو
- كاهش وابستگی به یكدیگر
- عدم پذیرش مشكل یا ماندن در وضعیت سكوت
- افزایش مسافرت های مجردی به جای سفرهای خانوادگی
- عدم رسیدگی به امور منزل و رسیدگی به نظافت، آشپزی و...
عواقب طلاق عاطفی بر فرزندان:
- در پی طلاق عاطفی خانواده آسیب می بیند و در فضایی كه زن و شوهر یكدیگر را دوست ندارند و یكدیگر را تحمل می كنند، فرزندان از این مسائل بسیار تأثر می پذیرند.
- طلاق عاطفی به صورت یك آسیب اجتماعی برای زن و مرد مشكلات اقتصادی، اجتماعی و عاطفی ایجاد خواهد كرد و این موضوع، ممكن است به كم بهاشدن خانواده و ارزش های خانوادگی، ایجاد روابط غیراخلاقی و كاهش میزان رضایت از زندگی در بین زوجین منجر شود (اصغر محمدی و همكاران،1396)
- بروزعلائمی مانند افسردگی، پرخاشگری، اضطراب، و استرس در فرزندان زوجین طلاق عاطفی شدت قابل ملاحظه ای دارد و آنها به دوستان خود وابسته شده و مایل نیستند زمان زیادی در منزل باشند یا حتی اگر در منزل هستند به اتاق خود یا دوستان مجازی پناه می برند و از بودن كنار والدین به شدت امتناع می كنند.
- بیشترین آسیب طلاق عاطفی متوجه فرزندان خانواده است. در حال حاضر اكثر افرادی كه دچار اختلالات روانی هستند در دوران كودكی خود در خانواده های سردی بزرگ شده اند، خانواده هایی كه در آنها گرمای زندگی وجود نداشته و پدر و مادر رابطه خوبی با هم نداشته اند.
پدر و مادری كه نتوانند به خوبی با هم ارتباط برقرار كنند قطعا نمی توانند فرزندان خوبی تحویل جامعه دهند، بنابراین خطر بزرگ طلاق عاطفی متوجه فرزندان است و نیاز است زوجین در صورت مشاهده نشانه های طلاق عاطفی هرچه سریعتر برای درمان آن
اقدام كنند.
درمان طلاق عاطفی:
- مهارت گوش دادن؛ دشمن طلاق عاطفی
اولین راه درمان طلاق عاطفی تقویت مهارت گوش دادن است. یكی از مهم ترین دلایل مشاجره بین زوجین نداشتن مهارت گوش دادن است. در واقع گوش دادن صحیح به صحبت های همسرتان یكی از راه های حل اختلافات زناشویی بین شما خواهد بود.
- صداقت؛ اصلی ترین ركن زندگی زناشویی
یكی از مهم ترین اصول زندگی زناشویی صداقت است. صداقت سبب ایجاد رابطه ای گرم، صمیمی و بر پایه اعتماد بین زوجین می شود. زمانی كه در رفتار و گفتار خود صداقت داشته باشیم یكی از اصلی ترین راه های درمان طلاق عاطفی را پیش گرفته ایم.
- دید منفی خود را عوض كنید
این احساس كه گذراندن زندگی با طرف مقابل پوچ و عبث است. طرف مقابل درك درستی از شرایط ندارد. این دیدگاه كه همسر ما هیچ گاه اصلاح نخواهد شد باعث جلوگیری از درمان طلاق عاطفی می شود.
- كودك باشید!
ما برای زندگی زناشویی نیازمند مهارت هستیم. متاسفانه بعضا بدون داشتن هیچ مهارتی وارد زندگی مشترك می شویم.
به یك كودك نوپا دقت كنید. همه چیز را در جهت رسیدن به هدفش كه همان راه رفتن است به كار می برد.
ممكن است هزاران بار زمین خوردن را تجربه كند. هرگز ناامید نمی شود و به تمرین و تكرار ادامه می دهد. شما نیز كودك باشید! در جهت یادگیری مهارت های زناشویی مصمم باشید. برای درمان طلاق عاطفی تمام تلاش خود را به كار بگیرید. از زمین خوردن ها نهراسید.
منبع خبر:
روزنامه کیهان
   تاریخ: ۲۲:۳۴ - ۱۸/۰۵/۱۴۰۰   بازدید: ۲۳۴