دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
دوشنبه ۹ مهر ۱۴۰۳

پشت پرده كووید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا
 
محمدتقی تقی پور پژوهشگر تاریخ صهیونیسم، پشت پرده شیوع ویروس كرونا را از طراحی های گروه بیلدربرگ می داند كه در نقشه هایش نابودی یا انحراف انقلاب اسلامی ایران نیز به چشم می خورد.
پشت پرده كووید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا محمدتقی تقی پور پژوهشگر تاریخ صهیونیسم، پشت پرده شیوع ویروس كرونا را از طراحی های گروه بیلدربرگ می داند كه در نقشه هایش نابودی یا انحراف انقلاب اسلامی ایران نیز به چشم می خورد.

خبرگزاری مهر _ گروه فرهنگ و اندیشه: محمدتقی تقی پور پژوهشگر تاریخ صهیونیسم كه تالیفات زیادی در این زمینه منتشر كرده، به تازگی یادداشتی درباره بیماری كرونا و ریشه یابی شیوع آن نوشته كه برای انتشار در اختیار خبرگزاری مهر قرار گرفته است. در این یادداشت كه «خطرناك تر و مرگ بارتر از كرونا» عنوان دارد، واقعیت كشتار روزافزون مردم در جهان، نه یك رویداد تلخ و ضدانسانی، بلكه یك فرصت و موقعیت مطلوب و مغتنم برای حذف غیریهودیان از صفحه زمین و یك دوره تاریخی «موعود»، برای بنی اسرائیل است.

تقی پور می گوید مدت زمان زیادی از شیوع كرونا در ایران نگذشته بود كه محافل اسرائیلی آن را به فال نیك گرفته و از آن به عنوان یك فرصت تاریخی خوب برای قوم خود یاد كردند. او در مقاله خود به این مساله اشاره كرده كه همان زمان روزنامه اسرائیلی «معاریو» طی مقاله ای با ابراز شادمانی و خوشحالی نوشت: «ایران دیگر آن دولت قدرتمند نیست؛ زیرساخت ها و توانمندی های پزشكی در این كشور دچار مشكل شده و این، بر همگان آشكار شده است. این امر می تواند بسیار خوب باشد. فرق نمی كند كه ایران از چه ناحیه ای ضربه بخورد…»

با تقی پور پیش تر در میزگرد بررسی دایره المعارف «تا فراموش نكنیم» درباره اسرائیل و توطئه های نفوذش در ایران و جهان گفتگو كردیم كه مشروح این گفتگو در سه پیوند «هزینه و سختی كار فرهنگی علیه اسرائیل از اروپا تا ایران»، «یهودستیزی واژه ای جعلی است / هیتلر جنگ جهانی دوم را شروع نكرد» و «تجهیز حزب نازی با صهیونیست ها بود / ردپای اسرائیل درقتلهای زنجیره ای» قابل دسترسی و مطالعه است.

در ادامه مشروح مقاله جدید این پژوهشگر را درباره بیماری كرونا می خوانیم:

مقدمه

«كووید 19» (Covid 19=)، یا همان كرونا ویروس و بیماری بسیار خطرناك ومرگ بار دوران اخیر است. این ویروس طی یك سال و نیم اخیر، همواره درمركز خبرها و رویدادهای جهانی قرار داشته و همه رخدادها و حوادث كوچك و بزرگ دنیای امروز را تحت شعاع خود قرار داده است.

كمتر نقطه ای در جغرافیای جهان وجود دارد كه از تهدید و خطر مهلك این ویروس درامان مانده باشد. دانشمندان، زیست شناسان، پزشكان، داروشناسان وداروسازان، كارشناسان ومتخصصان ذی ربط بسیاری از كشورهای جهان، در تلاشند تا با یافتنِ راه پیشگیری، مهار و درمان كرونا، بشر گرفتار را از چنگال و كمند این بلای منحوس رهایی ببخشند.

در یك كلام، كرونا جنگ ناخواسته و نابرابری را علیه جهان بشری آغاز كرده و هم چنان به پیش می تازد و در حال پیش روی است. لحظه و ثانیه ای نیست كه یك انسان بی دفاع در چنگال اختاپوسی آن اسیر و قربانی نشود. این مهاجم قاتل نه چشم بینا دارد و نه گوش شنوا؛ از قاعده و منطق خاصی نیز پیروی نمی كند؛ از اخلاق و انسانیت هم سر در نمی آورد؛ طبیعتِ آن كشتار و قتل عام است. به قولی: «نیش عقرب نه از ره كینه است / اقتضای طبیعتش این است»

اما 12 نكته قابل یادآوری:

نكته اول: پروسه یا پروژه: به موازات تلاش وتكاپوی گسترده جهانی در عرصه تولید علم، فن آوری های نوین صنعتی، درمانی و دارویی و میلیاردها هزینه بررسی ها و آزمایش های گوناگون، درمسیر تشخیص ماهیت و عناصر سازنده كرونا، تا پیش گیری، تولید واكسن، مهار و درمان آن، متأسفانه درباره منشأ، علل و عوامل پیدایی یا زایش آن كمتر بحث، بررسی و پژوهش انجام گرفته است.

این سؤال ها برای بسیاری از مردم هم چنان خودنمایی می كند كه: الف) آیا كرونا بر اثر شرایط خاص جغرافیایی و اقلیمی، عوامل و عناصر زیست محیطی، تغییرات آب و هوایی، شرایط خاص جوی، افزایش گازهای گلخانه ای، نازك شدن لایه اوزون مصرف نوع خاصی از اغذیه و یا انتقال از طریق بعضی جانوران و …، به طور اتفاقی و ناگهانی بروز، ظهور و شیوع یافته است؟ ب) یا نه، مطابق برنامه، نقشه واهدافی خاص، ساخته و پرداخته شده و گسترش داده شده است؟

نكته دوم: طراحان پروژه: به عقیده بعضی كارشناسان و آگاهان، چنان چه سوال، دیدگاه و گزینه دوم مورد نظر و مبنا قرار گیرد، ناگزیر یك سری پرسش های اساسی و جدّی، حول این موضوع مطرح خواهدبود: الف) سازندگان و اشاعه دهندگان كرونا از چه ماهیت وهویتی برخوردارند؟ ب) برمبنای كدام آئین، مرام و مبانی فكری دست به چنین خطر بزرگ و وحشتناكی زده و این چنین نبرد یك سویه سهمگینی را علیه بشریت آغاز و سامان دهی كرده اند؟ پ) اهداف و مقاصد غایی آن ها چیست؟

نكته سوم: اندیشه، ابزار و استراتژی طراحان: آن چه قطعی و تردید ناپذیر است:

1- این جماعت قاعدتاً باید از نفوذ، حضور و قدرت تشكیلاتی گسترده ای در سطح جهان برخوردار باشند؛ به علاوه باید متخصصان و مراكز آزمایشگاهی بسیار مجهز و نوینی تحت اختیار و مدیریت خود داشته باشند. شواهد و مستندات فراوانی در این باره وجود دارد كه چگونه بعضی از این سازمان ها، از طریق برخی داروها و واكسن ها، در مسیر كشتار، كاهش و كنترل افزایش جمعیت در جهان اقدام كرده اند زیرا اشخاص، گروه ها ودسته های تروریستی و ضد بشری محدود و محصور در ناحیه یا نقطه ای خاص از این كره خاكی، قادر به چنین حركت و اقدامی نیستند.

2- براساس این نگاه، جماعت یاد شده جمعیّت موجود جهان را تهدید و خطری در برابر برنامه ها، اهداف، منافع و موقعیت دنیای خود ارزیابی كرده و به این جمع بندی رسیده اند كه رشد و افزایش جمعیّت از یك سو و عدم كنترل و كاهش آن به شكل كنونی، از سویی دیگر، با استراتژی جهانی آن ها درتقابل و تعارض است.

3- مهم تر از موارد یاد شده، مطابق جهان بینی، مرام و منطق جماعت یاد شده، حق خدادادی حیاتِ موجوداتِ انسانی بر روی این كره خاكی، بایدبراساس موجودیت، منافع و مقاصد آن ها ارزیابی شود وتابعی از آن باشد و منطبق با آن رقم بخورد.

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

نكته چهارم: ایده كاهش جمعیّت: در مسیر برنامه و طرح كنترل و كاهش جمعیت جهان، سازمان ها و مراكز متعددی طی دهه های گذشته، نقش و مأموریت داشته اند كه سازمان بهداشت جهانی وابسته به سازمان ملل متحد، صندوق بین المللی پول، بانك جهانی، كمیسیون سه جانبه، شورای روابط خارجی آمریكا، اینستیتو سلطنتی امور بین المللی انگلیس، مؤسسه بروكینگز، اینستیتو روابط انسانی تاویستاك، كمیته سیصد، بنیاد فورد، بنیاد كارنگی، بنیاد راكفلر، بنیاد روچیلد و …، هركدام تاكنون نقش و مأموریت خود را در نقاط مختلف جهان، به ویژه آسیا، آفریقا و آمریكای لاتین اجرا كرده اند.

شواهد و مستندات فراوانی در این باره وجود دارد كه چگونه بعضی از این سازمان ها، از طریق برخی داروها و واكسن ها، در مسیر كشتار، كاهش و كنترل افزایش جمعیت در جهان اقدام كرده اند.

شواهد موجود حاكی است كه برمبنای شرح وظایف وتقسیم كار سازمانی این كانون ها و بنیادهای هم سو در دهه های اخیر، گروه موسوم به «بیلدربرگ» در این حوزه نقش محوری برعهده داشته است.

نكته پنجم: اسنادِ كاهشِ جمعیّت: بعضی خبرها، اطلاعات، داده ها و افشاگری های برخی پژوهشگران و نویسندگان مستقل در این باره، به طور جدّ قابل تأمل و خواندنی است. (1) با این حال به دلیل پرهیز از تطویل مقال تنها به یادآوری نمونه هایی از آن اكتفا می شود.

مطابق مندرجات یكی از طرح های توطئه آمیز: «تا سال 2050 میلادی، حداقل 4 میلیارد نفر از جمعیت جهان از طریق جنگ ها و نبردهای محلی و منطقه ای، بیماری های واگیردار و زودكشنده، قحطی و گرسنگی باید از میان برداشته شوند. (حتی) جمعیت ایالات متحده آمریكا، اروپای غربی وكانادا باید زودتر از دیگر قاره ها تحلیل رفته وكاهش یابد. این تحلیل وكاهش تا زمانی كه جمعیت جهان به یك میلیارد نفر برسد، باید ادامه پیدا كند.» (2)

مطابق مندرجات یكی از طرح های توطئه آمیز تا سال 2050 میلادی، حداقل 4 میلیارد نفر از جمعیت جهان از طریق جنگ ها و نبردهای محلی و منطقه ای، بیماری های واگیردار و زودكشنده، قحطی و گرسنگی باید از میان برداشته شوند به تصریح یك نویسنده مستقل غربی: «در دهم دسامبر 1974 میلادی (آذر 1353 شمسی) شورای امنیت ملی آمریكا تحت ریاست هنری كسینجر (پادوی یهودی مافیای فاسد قدرت پنهان جهانی)، نسخه ای از یك طرح و برنامه طبقه بندی شده به كُلّی سرّی را تحت عنوان «گزارش دویست پژوهش درخصوص امنیت ملی» درباره پی آمدهای رشد جمعیت جهان برای امنیت ایالات متحده (ارائه داد). در این طرح پژوهشی با این ادعا كه رشد جمعیت در كشورهای به اصطلاح كم توسعه یافته، تهدید بزرگی برای امنیت ایالات متحده است، برنامه مخفیانه ای را برای كاهش رشد جمعیت در آن كشورها، از طریق كنترل موالید، جنگ، قحطی (و شیوع بیماری های مهلك و واكسن های مرگبار) استدلال و توصیه می كند.» (3)

نویسنده یاد شده، تأكید و تصریح كرده «سال 1980 میلادی (1359 شمسی) پدیده جهانی خصوصی سازی به طوری چشمگیری گسترش می یابد. روچیلدها (خانواده پول سالار یهودی جهان غرب) از همان ابتدا پشت این ماجرا بودند كه كنترل تمام دارایی دولتی در جهان را به دست بگیرند.» یادمان جورجیا گاید استونز (Georgia Guide stones) در بخش اِلبرت (Elbert) ایالت جورجیا، نصب می شود. بر روی این یادمان سنگی، ده نكته (توصیه) نوشته شده بود كه اولین مورد، این عبارت است: « جمعیت بشر را از لحاظ توازن دائمی با طبیعت، زیر 500 میلیون نفر حفظ كنید.» با توجه به اینكه جمعیت جهان در این زمان شش میلیارد نفر بوده است، پیروی از این دستورالعمل به معنای كاهش نه دهم از جمعیت كل جهان است.

جالب این جاست كه در 24 ژوئیه (همین سال) گزارش جهانی 2000، توسط «سایروس ونس» (Cyrus. R. vance) وزیر پیشین امور خارجه آمریكا به جیمی كارتر رئیس جمهور ایالات متحده ارائه می شود. این گزارش نشان می دهد با توجه به افزایش چشم گیر ومورد انتظار جمعیت جهان، منابع سیاره زمین برای تأمین این جمعیت ناكافی است. از این رو خواستار كاهش صد میلیون نفر از جمعیت ایالات متحده تا سال 2050 میلادی (جز مناطق دیگر جهان) می شود.» (4)

نكته ششم: نقش بیلدربرگ: طبق پژوهش ها و بررسی های مُجّدانه بعضی نویسندگان و پژوهشگران مستقل، در رأس توطئه جهانی كاهش جمعیت جهان در چند دهه اخیر، گروه «بیلدربرگ» قرار داشته است. از نظر اعضای بیلدربرگ، جنگ، قحطی، واكسن های ضد بارداری، برخی داروهای مرگبار و حتی بعضی امراض قابل انتقال و مسری، مثل آنفولانزا، تیفوس، ایدز، سارس و…، آن گونه كه باید برای كاهش جمعیت جهان مؤثر نبوده و تأثیر مورد انتظار را نداشته است.

یكی از برنامه های اساسی و استراتژیك بیلدربرگ، طی چند دهه اخیر، پی گیری نقشه ایجاد ابردولت یا امپراتوری واحد جهانی است. از دیدگاه بیلدربرگ، برای سهولت اداره جهان توسط یك ابر دولت جهانی، ایالات متحده آمریكا یك ابر دولت در حوزه استحفاظی خود، اتحادیه اروپا یك ابر دولت دیگر در مقیاس جغرافیایی و سیاسی خود است. بیلدربرگ متشكل از صاحبان بزرگترین بانك ها و كمپانی های بین المللی، اَبر سرمایه داران و پول سالاران مالك مراكز بزرگ پولی و تراست ها و كارتل ها است. همان ها كه بخش قابل توجهی از ثروت جهان، به خصوص ایالات متحده و اروپا را تحت قبضه خود دارند و دو خانواده قدیمی راكفلر و روچیلد یهودی، در رأس همه آنان هستند. این اشخاص، یا نُخبگان پادو و نمایندگان رسمی وابسته به اردوگاه نظام سلطه جهانی اعضای گروه بیلدربرگ را تشكیل می دهند.

نام بیلدربرگ برگرفته از محل برگزاری اولین نشست این گروه در ماه مه 1954 میلادی / اردیبهشت 1333 شمسی، یعنی هتل «بیلدربرگ» شهر استربرگ هلند است. آن ها هر سال، اواسط بهار، نشست سه روزه سالانه ای در یكی از مناطق گمنام یا نیمه مخفی جهان برگزار و درباره مهم ترین مسائل دنیا گفتگو، برنامه ریزی، سیاست گذاری و تصمیم سازی می كنند. نشست سالانه بیلدربرگ كاملاً سرّی و تحت تدابیر شدید كمیته های امنیتی و در حلقه حصارهای حفاظتی بسیار سخت گارد نظامی ویژه برقرار می شود.

یكی از برنامه های اساسی و استراتژیك بیلدربرگ، طی چند دهه اخیر، پی گیری نقشه ایجاد ابردولت یا امپراتوری واحد جهانی است. از دیدگاه بیلدربرگ، برای سهولت اداره جهان توسط یك ابر دولت جهانی، ایالات متحده آمریكا یك ابر دولت در حوزه استحفاظی خود، اتحادیه اروپا یك ابر دولت دیگر در مقیاس جغرافیایی و سیاسی خود است.

«آسیا و اقیانوس آرام» ابر دولت سوم، در محدوده تاریخی و جغرافیایی دیگری است كه هر سه باید تحت رهبری «ابر دولت جهانی» اصلی قرار گیرد. این ابر دولت جهانی، توسط صاحبان كمپانی ها، تراست ها، كارتل های بزرگ بین المللی، مالكان و سهامداران بانك ها و مراكز عظیم پولی جهان و نیز برخی نخبگان عرصه قدرت و سیاست كه عموماً حقوق بگیر و گماشته آن ها هستند، رهبری و مدیریت می شود.

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

طرح اخذ مالیات از تمام مردم در همه كشورها تحت عنوان «شهروندان جهان» یكی از سازوكارهایی است كه بیلدربرگ طی سنوات اخیر به شدت آن را پی گیری كرده است. آن ها از طریق بانك جهانی، صندوق بین المللی پول، FATF و …، به عنوان بازوهای اقتصادی و اجرایی خود، به طور جدّ در مسیر عملیاتی و اجرایی كردن این طرح تحت ریاست سازمان ملل گام بر می دارند. به عقیده بیلدربرگ، این طرح نه فقط برخی اغراض سیاسی واقتصادی آن ها را تأمین می كند. بلكه زمینه ها و بسترهای مقدماتی درمسیر برپایی ابردولت جهانی را نیز فراهم می سازد.

گفته می شود طرح و برنامه كنترل ثروت كره زمین و ساكنان آن، تحت نظر سازمان ملل، یكی از برنامه های جدّی و اسرارآمیز چند دهه اخیر بیلدربرگ بوده است. بیلدربرگ، حدود ده سال پس از پایان جنگ جهانی دوم، یعنی دقیقاً زمانی پایه گذاری شد كه دولت جعلی «اسرائیل» در سرزمین اسلامی فلسطین اعلام موجودیت كرده و تأسیس شده بود. از دیدگاه رهبران شبكه های جهانی صهیونیسم، در آن زمان، قدرت مركزی پول سالاران یهودی و صهیونیسم مسیحی در آمریكا كاملاً استقرار یافته و تثبیت شده بود. بنابراین، از این پس، لازم بود، سازمان یا تشكیلاتی سرّی و مخفی، نه فقط براساس ارزیابی های خود درباره موقعیت «اسرائیل»، بلكه برای نقش و جایگاه ایالات متحده درجهان و نیز تعیین رهبران و دولتمداران این كشور و بعضی از اقمار آنها درمناطق دیگر جهان و حتی مسائل كلیدی و حیاتی دنیا، تصمیم سازی كند. در نشست سالانه بیلدربرگ، تعیین می شود كه چه كسانی می توانند و صلاحیت آن را دارند كه نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریكا شوند. از این پس، لازم بود، سازمان یا تشكیلاتی سرّی و مخفی، نه فقط براساس ارزیابی های خود درباره موقعیت «اسرائیل»، بلكه برای نقش و جایگاه ایالات متحده درجهان و نیز تعیین رهبران و دولتمداران این كشور و بعضی از اقمار آنها درمناطق دیگر جهان و حتی مسائل كلیدی و حیاتی دنیا، تصمیم سازی كند. در نشست سالانه بیلدربرگ، تعیین می شود كه چه كسانی می توانند و صلاحیت آن را دارند كه نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریكا شوند رهبران حزب دموكرات و جمهوری خواه چه افرادی باشند، نخست وزیری انگلیس به كدام فرد مورد نظر سپرده شود. مدارك افشا شده درباره نقش بیلدربرگ حاكی است كه بیل كلینتون، یك سال قبل از انتخاب به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده در سال 1992، در نشست سالانه 1991 بیلدربرگ برای این سمت تعیین شده بود. (5) یك نمونه دیگر، تصمیم سازی بیلدربرگ برای تهاجم نظامی و لشكركشی وحشیانه و جنایت بار جرج بوش به عراق است كه حتی تاریخ و روز و ساعت آن را تعیین و دستورش را صادر می كند.

به گواهی اسناد موجود، پس از تعیین زمان تهاجم نظامی آمریكا به عراق در سال 2002 م در دوران ریاست جمهوری بوش پسر، پنتاگون یعنی وزارت جنگ ایالات متحده، عدم آمادگی نظامی خود را در تاریخ یاد شده اعلام كرد. اما بیلدربرگ دستور نهایی را صادر كرده و مُصّر بود كه تهاجم نظامی باید در روز و موعد مقرر عملیاتی شود .(6) مسأله بسیار قابل توجه و حائز اهمیت این است كه روز لشكركشی مرگبار آمریكا به عراق، یعنی 19 مارس 2002 م (آخر اسفند 1380 شمسی) درست مصادف با عید یا جشن «پوریم» (7) یعنی بزرگترین عید تعطیل ناپذیر قوم یهود در تقویم یهودی بود. (8)

ناگفته نماند كه پس از تجاوز صدام به كویت و اشغال آن كشور، آمریكا و انگلیس از اواسط ژانویه 1991، عملیات بمباران هوایی برضد اهداف مختلف در خاك عراق را آغاز و به دنبال آن در 24 فوریه لشكركشی زمینی خود را شروع كردند كه تا 28 فوریه به طول انجامید و به عقب نشینی نیروهای نظامی حزب بعث عراق از كویت منتهی شد. نیروهای عراقی در حال فرار و عقب نشینی به سمت بصره بودند كه جرج هربرت واكر بوش (پدر) رئیس جمهور یهودی تبار وقت آمریكا دستور داد كه با هماهنگی نیروهای هوایی و زمینی ایالات متحده، حدود 000/150 سرباز و درجه دار عراقی در حال فرار و عقب نشینی، با استفاده از بمب های آتش زا (Bomb Air Fuel) قتل عام و اجساد آنان دركانالی بزرگ و در گورهای دسته جمعی در بیابان و بدون نام ونشان زیر خروارها خاك مدفون شوند.

در این جنگ چهارهزار نفر از نیروهای نظامی ایالات متحده به هلاكت رسیدند و چهارصد هزار نفر نیز به امراض گوناگون مبتلا شدند كه به «سندروم جنگ خلیج فارس» معروف شده است. غرض از یادآوری رویداد یاد شده این بود كه این قتل عام وحشیانه نیز همزمان با عید «پوریم» یهود اتفاق افتاده بود. (9)

منشأ و ریشه همه این رویدادهای وحشتناك و جنایت ها و قتل عام های تكان دهنده را باید در اندیشه، اصول ومبانی و راهبرد تمامیت خواهی و برتری طلبی پول سالاران یهودیِ برنامه ریز و تصمیم ساز در نیویورك، واشنگتن، وال استریت و تل آویو و اجلاس گروه بیلدربرگ جست و جو كرد. آن چنان كه «ویكتور استروفسكی» افسر بریده و جدا شده موساد در كتاب خود افشا و اعتراف كرده است. استروفسكی مأمور اطلاعاتی موساد در كتاب خود، موساد و اسرائیل را زمینه ساز اصلی لشكركشی صدام بعثی به كویت و به دنبال آن تهاجم نظامی آمریكا به عراق اعلام كرده است. طبق افشاگری او، اسرائیل بیم آن داشت كه ارتش غول پیكر عراق كه از سوی آمریكا و اروپا و با حمایت مالی كشورهای عربی منطقه مثل عربستان پشتیبانی و تأمین مالی و نظامی شده بود، پس از پایان جنگ صدام علیه ایران اسلامی، به دست رهبری غیر از صدام بعثی بیفتد و تهدید و خطری بالقوه برای اسرائیل باشد. به این ترتیب موساد از طریق نفوذ لابی یهود دركاخ سفید، كنگره، سنا، CIA و پنتاگون در ایالات متحده و نیز اتحادیه اروپا از یك سو و نیز مراكز برنامه ریزی و سیاست گذاری پنهان و مخفی در نظام سلطه جهانی، از جمله بیلدربرگ، همه را متقاعد كرد كه ارتش غول پیكری كه خود آن ها در ایجاد و قدرت آن نقش كلیدی داشتند باید در هم شكسته و نابود شود. (10)

استروفسكی مأمور اطلاعاتی موساد در كتاب خود، موساد و اسرائیل را زمینه ساز اصلی لشكركشی صدام بعثی به كویت و به دنبال آن تهاجم نظامی آمریكا به عراق اعلام كرده است. طبق افشاگری او، اسرائیل بیم آن داشت كه ارتش غول پیكر عراق كه از سوی آمریكا و اروپا و با حمایت مالی كشورهای عربی منطقه مثل عربستان پشتیبانی و تأمین مالی و نظامی شده بود، پس از پایان جنگ صدام علیه ایران اسلامی، به دست رهبری غیر از صدام بعثی بیفتد و تهدید و خطری بالقوه برای اسرائیل باشد گفتنی است؛ در خلال تهاجم نظامی آمریكا به عراق واشغال آن سرزمین، صدهاهزار كودك، مرد و زن عراقی قتل عام و یا آواره شدند. به اعتراف مقامات رسمی دولت آمریكا، از جمله خانم مادلین آلبرایت یهودی وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده، بیش از 500 هزار كودك عراقی در پی این فاجعه، قربانی گردیدند. طبق اسناد منتشر شده، 6 تا 7 هزار و به قولی بیشتر، دانشمند برجسته عراقی از سوی جوخه های پنهان ترور موساد و سازمان اطلاعاتی صهیونیست ها، به طرز وحشیانه ای ترور شدند و به شهادت رسیدند. آن ها پس از این همه كشتار و قتل عام، با استناد به بعضی متون ومندرجات عهد عتیق، از جمله، كتاب «مزامیر» یا «زبور داود»، بی شرمانه ادعا كردند كه این قتل عام براساسِ اراده الاهی صورت گرفته و «یَهُوَه»، پیش از این، فرمان آن را، این چنین صادر كرده است: «ای بابل تو ویران خواهی شد! متبارك باد آنكه همان بلایی را كه تو بر سرِ ما آوردی، بر سرِ خودت بیاورد. سعادتمند باد كسی كه كودكان تو را بگیرد و آن ها را بر صخره ها بكوبد.» (11)

تشكیل ارتش مستقل ناتو برای حفاظت از اروپا در مسیر ایجاد ارتش واحد جهانی تحت نظر سازمان ملل متحد، از دیگر برنامه های بیلدربرگ در راستای تأسیس ابر دولت جهانی است. این ارتش مأموریت خواهد داشت تا هر زمانی منافع و راهبرد غارتگران بین المللی صهیونیست اقتضا كند، نسبت به سركوب هر كشور و یا ملتی كه در جهت مخالف مطامع آنها حركت كنند، توجیه و آمادگی لازم را داشته باشند.

طبق مدارك و مستندات منتشرشده، آمار شركت كنندگان در اجلاس سالانه بیلدربرگ طی 67 سال گذشته، رقمی بین 110 تا 130 نفر برآورد واعلام شده است. با این حال برخی آگاهان سیاسی و پژوهشگران ژرف اندیش بر این باورند به دلیل افزایش یا كاهش حضور اعضا در نشست های سالانه این گروه، این فراز و فرود طی دوران یاد شده، همواره وجود داشته است. اما واقعیت این است كه تعداد اعضای رسمی بیلدربرگ 120 نفر است؛ یعنی دقیقاً به تعداد اعضای كِنِست یا پارلمان دولت صهیونیستی اسرائیل. این تعداد برگرفته و در واقع كپی برداری از تعداد اعضای دادگاه یا شورای عالی یهودیان یعنی همان «سَن هِدرین» (Sanhedrin) عهد عتیق، و اساساً همان اعضای شورای رهبران و رؤسای تصمیم ساز در طول تاریخ یهود بوده است؛ سَن هِدرین تاریخی كه حكم تكفیر و تكذیب و حتی به صلیب كشیدن پیامبر الهی، حضرت عیسی مسیح (ع) را صادركرده بود.

بعضی اطلاعات و داده ها حاكی است كه «سَن هِدرین» بیلدربرگ تاكنون چندبار برای تهاجم نظامی علیه ایران اسلامی برنامه ریزی كرده است. براساس ارزیابی و دیدگاه بیلدربرگ، انقلاب اسلامی و استقرار نظام جمهوری اسلامی در ایران، پدیده ای ناهمگون و ناسازگار و بلكه ستیهنده با برنامه ها، اهداف و سیر حركت آن ها در مسیر ایجاد ابر دولت جهانی است. برای حذف این پدیده و گفتمان خطرناك از صحنه جهانی، دو گزینه بیشتر وجود ندارد: الف) حذف و نابودی نظام جمهوری اسلامی ایران؛ ب) انحراف آن از درون از طریق غرب گرایان، یهودی زادگان و یهودزدگان نفوذی و مخفی داخل كشور.

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

نكته هفتم: عالم و آدم در جهان بینی بیلدربرگ: بیلدربرگی ها مدعی اند كه رهبران و نمایندگان قوم برگزیده عالم خلقت اند و طبق فرضیه «حق تاریخی» مندرج در متون عهد عتیق باید بر جهان سروری و حاكمیت بی چون و چرا داشته باشند. به بیانی دیگر، دیدگاه آن ها براین فرضیه تلمودی، عبرانی و عهد عتیقی استوار است كه جهان با تمام دارایی و ثروت آن، متعلق به «قوم برگزیده» است. برمبنای این جهان بینی، تقسیم منابع و ثروت عالم بین هفت یا هشت میلیارد موجود انسانی كه اكثریت قریب به اتفاق آنان «گوی = Goi» یا« نوخری = nokri» (12)» (به معنی بیگانه، غریبه یا غیر انسان) هستند با فلسفه آفرینش در تقابل و تعارض است. به ادعای آن ها، تصاحب ثروت عالم و عالمیان از سوی این «قوم برگزیده» یك «حق تاریخی» است كه «یَهُوَه» پیش از این، به بنی اسرائیل چنین وعده داده است: «ای قوم من، شما "كاهنان خداوند" و "خدمت گزاران خدای ما" نامیده خواهید شد. گنج های قوم ها را تصاحب خواهید كرد و ثروتِ آنان از آنِ شما خواهد شد. رسوایی و سرافكندگی شما پایان خواهد یافت و سعادت مضاعف و شادی ابدی نصیبتان خواهد شد.» (13)

به عقیده، اعتراف و تصریح آن ها، غیریهودیان در ردیف و جرگه مخلوقاتِ «انسانی» نیستند. این نه فقط سخنِ رهبران و احبار یهود در طول تاریخ این قوم كه، تأكید محوری مهم ترین متن وكتاب یهود یعنی «تلمود» است. طبق اعتراف و تصریح «اسرائیل شاهاك» نویسنده برجسته یهودی، «قول شایع تلمودی مشهور كه به عنوان مبنای مجموعه قانون مذهبی یهود (هلاخا) به كار می رود» تأكید می كند: «شما (یهودیان) آدم خوانده شده اند، اما (دیگر) ملت های جهان (یعنی غیریهودیان) آدم خوانده نمی شوند» و این استعمال مفهوم «موجود انسانی» (آدم) را تنها به یهودیان محدود می سازد.» (14)

در برخی نوشته های یهود از او این گونه ستایش شده است كه: اگر موسی بن عمران نمی بود، بی شك موسی بن میمون شایستگی داشت پیامبر یهود باشد. به تأكید موسی بن میمون: «بیگانگان (غیریهودیان) اگر در خطر مرگ هستند، نجات آنان ممنوع است. اگر مثلاً یكی از آنان را ببینیم كه در دریا افتاده است نباید به یاری اش بشتابیم... اسرائیل شاهاك یهودی با استنادبه احكام مندرج در متون مورد قبول یهودیت و اقوال و فرامین احبار و رهبران آئین یهود می افزاید: «آن گاه كه یك یهودی، یك غیریهودی را می كشد، او نباید طبق قانون مذهبی یهود، به هیچ شكلی تنبیه گردد و این عمل قتل تلقی نمی شود.» (15) این نویسنده یهودی، در پانویس كتاب خود درباره همین احكام، توضیح می دهد: «این یكی از دلایلی است كه نشان می دهد، چرا سنگدل ترین و آدمكش ترین شهرك نشینان (یهودی در فلسطین) و حامیان آنان، یهودیانی مؤمن (به یهودیت) محسوب می شوند.»! (16)

طبق «هلاخا»، یعنی شریعت یهودی، «در برابر بیگانگان (غیریهودیان) اصل تلموذی اساسی این است كه جان آن ها نباید نجات داده شود.» (17) از موسی بن میمون به عنوان یكی از بزرگترین شریعت دانان، فلاسفه و طبیبان یهودی در تاریخ این قوم یاد شده است. او نویسنده نخستین آئین نامه از «قانون تلموذی» یعنی «میشنه تورا» در سال های پایانی قرن دوازده میلادی بوده است. در برخی نوشته های یهود از او این گونه ستایش شده است كه: اگر موسی بن عمران نمی بود، بی شك موسی بن میمون شایستگی داشت پیامبر یهود باشد. به تأكید موسی بن میمون: «بیگانگان (غیریهودیان) اگر در خطر مرگ هستند، نجات آنان ممنوع است. اگر مثلاً یكی از آنان را ببینیم كه در دریا افتاده است نباید به یاری اش بشتابیم، زیرا كه (در تورات، سفرلاویان) چنین نوشته شده است: «تو خون همنوع خویش را به هدر نخواهی داد»، اما او (غیریهودی) همنوع تو نیست.» (18)

طبق این آیین، «طبیب یهودی نباید یك غیریهودی را مداوا و درمان كند. موسی بن میمون كه خود یك طبیب مشهور بود، در این زمینه بسیار صراحت دارد. او در قطعه ای دیگر (…) نتیجه می گیرد: «پس بدانید و آگاه باشید كه مداوای یك بیگانه (غیریهودی) حتی در برابر دستمزد ممنوع است. (19) «قانون مذهبی یهود به صراحت در تلموذ مقرر می دارد كه نجات جان یك غیریهودی بر یهودیان ممنوع است.» (20)

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

موسی بن میمون

دكتر آلن آنترمن، نویسنده و پژوهشگر متون دینی و تاریخی یهود، كه خود یك یهودی سنتی و برخوردار از آموزش های سنت خاخامی است، در تشریح و تبیین فلسفه این قبیل احكام در شریعت (هلاخا) و آئین یهود، بر ضد غیریهودیان تأكید می كند طبق متون و آئین یهود؛ غیریهودیان موجوداتی پست، غیرانسانی و حتی در زمره شیطان هستند و تفاوت روحی و ماهوی آنان با یهودیان از زمین تا آسمان است: او ضمن اشاره به تنفر و بیزاری عالمان تلمود از «گوی» ها (غیریهودیان) می نویسد: «در تلمود، مثلاً حیات اخلاقی ومعنوی «گوی» ها (غیریهودیان)، فقدان اخلاق، عدم تمایل به فرا رفتن از زندگی زمینی و نادانی آنان نسبت به امور الاهی، تحقیر و سرزنش می شود؛ اما در قبالا (كابالا) این تفاوت ها، تفاوت نوعی و ذاتی تلقی شده اند. «گوی» (غیریهودی) متعلق به جهان زیر قبالایی است كه شیاطین در آن جای می گیرند. روحی كه گوی (غیریهودی) از آن برخوردار است، از روح فرد یهودی كه دست كم قابلیت رسیدن به ساحت امور الاهی را دارد، پایین مرتبه تر است.» (21) این نویسنده برخوردار از آموزش های سنتی خاخامی، در ادامه غیریهودیان را در حد حیوان و شیطان معرفی كرده و می افزاید:

از آنجا كه بیگانگان (غیریهودیان) تجربه پاك كننده ظهور «تورای خدا» را نداشته اند، نیمه انسان و نیمه شیطان باقی ماندند. (…) بیگانگان (غیریهودیان) نه تنها فاقد روح الاهی هستند، بلكه روح حیوانی آنان نیز در مقایسه با روح حیوانی یهودیاناز لایه های پایین تری، از عالم شیطانی ریشه می گیرد.» (22) براساس این نگاه و فرضیه آئینی یهود، سلبِ حق حیات از غیریهودیان، یك قاعده و سنت نظام آفرینش است. غیریهودیان به عنوان یك جمعیت مازاد، مزاحم و ناسازگار كه سرشت انسانی نیز ندارند، باید كره زمین را برای «فرزندان خدا» خالی كنند. آن ها با استناد به برخی متون توراتی و تلمودی، و افسانه های تاریخی و فرضیه های آئینی مدعی اند كه یهودیان «تنها قومی هستند كه منحصراً به یهوه خدای خود تعلق دارند و او از میان اقوام روی زمین آن ها را برگزیده تا قوم خاص او باشند.» (23)

براساس این جهان بینی، اساساً دوام و قوام عالم مرهون «قوم برگزیده» یعنی بنی اسرائیل است. به تصریح متون تلمودی، یَهوه خدای خدایان، مأمورینی برگماشت تا دنیا را نابود كنند لیكن او نظر افكند و ناگهان یك گل سرخ یعنی اسرائیلیان را در آن میان یافت و آن را برگرفت و بویید و گفت به خاطر این گل سرخ باغ من) دنیا (از خرابی و نابودی مصون بماند.» (24) براساس این صغری و كبری، چنین نتیجه گیری شده كه همه مخلوقات جهان، جز «قوم برگزیده»، طفیلی هستند. خلقت، حیات، هستی و موجودیت جهان و جهانیان، مرهون و مدیون این گُل سرخ سرسبد عالم خلقت است. بنابراین، نه فقط اموال، دارایی و ثروت موجود در آسمان و زمین و آنچه در دست میلیاردها نفر جمعیت كثیر غیریهودی قرار دارد، در اصل و اساس متعلق به قوم منتخب و برگزیده است كه حتی زندگی و مرگ غیریهودیان نیز باید مطابق بامنافع، مطامع، موقعیت و مصلحت «قوم برگزیده» تعریف شود.

آن ها با استناد به متون مندرج در برخی كتب عهد عتیق مدعی اند كه «یَهُوه» به آن ها وعده داده است: «تمام ممالك جهان را فدای تو خواهم كرد.» (25) این جماعت در این خصوص، به این بخش از متن تاریخی و افسانه ای تورات استناد می كنند:

«هنگامی كه یَهُوه شما را به سرزمینی كه در شرف تصرفش هستید ببرد (…)، زمانی كه خداوند خدایتان، آن ها را به شما تسلیم كند و شما آن ها را مغلوب نمائید، باید همه آن ها را بكشید، با آن ها معاهده ای نبندید و به آن ها رحم نكنید، بلكه ایشان را به كلی نابود سازید.» (26)

«تمام قوم هایی را كه خداوند خدایتان به دست شما گرفتار می سازد، نابود كنید، به ایشان رحم نكنید.» (27)

«هنگامی كه خداوند خدایتان آن شهرها را به شما داد، همه مردان آن را از بین ببرید.» (28)

«تمام غنایمی را كه از دشمن به دست می آورید مال شماست. خداوند آن ها را به شما داده است. این دستورات شامل شهرهای دوردست می باشد.» (29)

«در داخل مرزهای سرزمین موعود، هیچكس را نباید زنده بگذارید. هر موجود زنده ای را از بین ببرید.» (30)

نكته هشتم: عوامل پشت پرده رویدادهای بزرگ جهان: طبق مستندات متقن و محكم تاریخی، با همین فرضیه های یهودی و بنی اسرائیلی، جنگ جهانی اول شعله ور شد و ده ها میلیون انسان قربانی مطامع عده ای گوساله پرست شدند. به روایت اسناد تاریخی موجود، فقط در سرزمین ایران، حدود 9 میلیون نفر از جمعیت 19 میلیون نفری این كشور، طی دو سال 1296 تا 1298 شمسی / 1917 تا 1919 میلادی، بر اثر قحطی ساختگی و نیز بیماری تیفوس قتل عام شدند .(31)

حادثه 11 سپتامبر و انفجار برج های دوقلوی مركز تجارت جهانی نیویورك، پروژه جهانی دیگر این قبیله شیطانی بود. آن ها با طراحی و عملیاتی كردن این حادثه، تلاش كردند، فضای فكری جهان آن روز را كه كاملاً در تقابل با صهیونیسم و اعلام تنفر و بیزاری از شبكه صهیونی حاكم بر دنیا بود، به سمت اسلام هراسی سوق دهند گرچه این بیماری مسری را بعدها با تزویر وتحریف، آنفلوانزای اسپانیایی نام نهادند و در تاریخ رسمی جهان ثبت و ضبط كردند؛ به هر روی در پشت پرده صحنه این قتل عام بزرگ، رهبران و سران قوم برگزیده بودند كه انگلستان آن روز را به طور كامل تحت قبضه خود داشتند و لندن پایتخت و مركز فرماندهی آنها بود.

به مستندات معتبر تاریخی، جنگ جهانی دوم را نیز همین جماعت و در مسیر تكمیل سناریو و راهبرد جنگ جهانی اول، برافروختند كه حدود 60 میلیون انسان قربانی مطامع این شیاطین جنگ افروز شدند. در خلال این جنگ نیز، حدود 4 میلیون نفر بر اثر بعضی بیماری های مسری و سو تغذیه، فقط در ایران قربانی شدند. حاصل جنگ جهانی اول، اشغال سرزمین موعود (!) رهبران قوم برگزیده بود و محصول جنگ جهانی دوم خلق افسانه كشتار شش میلیون یهودی. در سایه و تحت پوشش این داستان ساختگی، تأسیس و پایه گذاری دولت جعلی صهیونی در قلب جهان اسلام، به عنوان سرآغاز و سرفصل ایجاد ابر دولت جهانی محقق شد.

حادثه 11 سپتامبر 2001 م / 20 شهریور 1380 ش، و انفجار برج های دوقلوی مركز تجارت جهانی نیویورك، پروژه جهانی دیگر این قبیله شیطانی بود. آن ها با طراحی و عملیاتی كردن این حادثه، تلاش كردند، فضای فكری جهان آن روز را كه كاملاً در تقابل با صهیونیسم و اعلام تنفر و بیزاری از شبكه صهیونی حاكم بر دنیا بود، به سمت اسلام هراسی سوق دهند. آن چنان كه، بلافاصله با متهم كردن جهان اسلام و مسلمان، آمریكا را وادار به تهاجم نظامی به افغانستان و سپس عراق كردند. بنابراین، حادثه یازده سپتامبر، یك نوع كودتای یهودی در برابر امواج بین المللی صهیونیسم ستیزی آزادگان جهان بود.

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

ماجرای 11 سپتامبر 2001 در شهر نیویورك

نكته نهم: پیشینه كشتار مردم از طریق سلاح های بیولوژیك: طبق مدارك محكم تاریخی، در مسیر اشغال فلسطین و ایجاد دولت یهودی در این سرزمین به خصوص طی سال های 1326 و 1327 شمسی / 1947 و1948 میلادی، حدود یك میلیون فلسطینی شامل زنان، مردان، كودكان و جوانان بی پناه، یا قتل عام و یا از خانه وسرزمین خود اخراج وآواره شدند. طبق اسناد آرشیوهای محرمانه خود تروریست های سفاك یهودی، رقم قابل توجهی از فلسطینیان در آن دوران، از طریق آلوده كردن منابع آب های آن سرزمین به مواد سمی و ویروس بیماری های مرگبار قتل عام شدند كه به دستور رهبران یهودی وصهیونیست در آزمایشگاه های متعلق به سازمان ها ومؤسسات یهودی تولیدشده بود. بعضی از نویسندگان و تاریخ نگاران یهودی با استناد به مدارك به جامانده از آن دوران كه امروز در آرشیوهای نظامی محرمانه دولت اسرائیل بایگانی شده، به این واقعیت های وحشتناك اعتراف كرده اند.

طبق اسناد آرشیوهای محرمانه خود تروریست های سفاك یهودی، رقم قابل توجهی از فلسطینیان در آن دوران، از طریق آلوده كردن منابع آب های آن سرزمین به مواد سمی و ویروس بیماری های مرگبار قتل عام شدند كه به دستور رهبران یهودی وصهیونیست در آزمایشگاه های متعلق به سازمان ها ومؤسسات یهودی تولیدشده بود این نویسندگان و پژوهشگران با استناد به گزارش های مكتوب به جامانده از گروه های تروریستی هاگانا، ایرگون، پالماخ، اشترن و نیز فرماندهان بلندپایه نظامی دولت اسرائیل، اثبات كرده اند كه صهیونیست ها از طریق سلاح های بیولوژیك و سمی به كشتار فلسطینیان در آن زمان دست زده اند. ایلان پاپه، نویسنده، پژوهشگر وتاریخ نگار مشهور یهودی در این باره به صراحت اعتراف كرده و نوشته است: «دیوید بن گوریون» (اوّلین نخست وزیر دولت اسرائیل) شخصاً و به طور خاص، بر روند خرید سلاح های كشنده و مهلكی كه علیه فلسطینیان مورد استفاده قرار می گرفت، نظارت داشت. این سلاح ها چیزی نبود جز نوعی شعله افكن (برای به آتش كشیدن منازل، مزارع و اماكن عمومی فلسطینیان).

«ساشا گلدبرگ» شیمی دان یهودی - انگلیسی، مسئولیت خرید و سپس تولید این نوع سلاح را برعهده داشت. تولید این سلاح ابتدا در آزمایشگاهی در «لندن» و در مرحله بعد شهر «رهوفت» واقع درجنوب «تل آویو» - در مكانی كه بعدها در سال 1950، مؤسسه «وایزمن» در آنجا تأسیس شد- صورت می گرفت. طرح شعله افكن بخشی از برنامه گسترده تری بود كه تحت مدیریت «افرایم كاتزیر» شیمی - فیزیكدان یهودی و با هدف جنگ میكروبی دنبال می شد. افرایم كاتزیر بعدها رئیس جمهور اسرائیل شد. واحد میكروبی كه او به همراه برادرش «آهارون كاتزیر» آن را هدایت می كرد از ماه فوریه 1948 م، (73 سال پیش) فعالیت خود را به طور جدی آغاز كرد، هدف این واحد تولید سلاحی بود كه قابلیت كور كردن فلسطینیان را داشته باشد.

كاتزیر در گزارش به دیوید بن گوریون نوشت: در حال آزمایش این سلاح روی حیوانات هستیم. متخصصان ما به ماسك و لوازم كافی مجهز هستند. نتایج خوبی به دست آمده است: حیوانات نمردند، فقط كور شدند. در حال حاضر می توانیم روزانه 60 كیلو از این مواد را تولیدكنیم. در ماه ژوئن 1948 م، دیوید بن گوریون دستور داد از این سلاح خطرناك میكروبی علیه انسان ها استفاده شود.» (32) «ارنست دیوید برگمن» همراه برادران كاتزیر، بخشی از یك كار گروهی بزرگ تر بودند كه در خصوص قابلیت های جنگ میكروبی فعالیت می كردند. این گروه دردهه 40 میلادی توسط بن گوریون تأسیس و «سپاه دانش هاگانا» نامیده می شد. افرایم كاتزیر درماه مه 1948 زمانی كه این نهاد به «هِمِد» تغییر نام داد. به ریاست آن منصوب شد .(33) این مورخ یهودی در ادامه می نویسد: روند كشتار شهری در ماه مه 1948 م با اشغال منطقه ساحلی «عكّا» و منطقه شرقی «بیسان» در ششم همین ماه (8 روز قبل از تأسیس دولت اسرائیل) ادامه پیدا كرد. عكّا به دنبال موج گسترده مهاجرت ها، بعد از اشغال «حیفا» مملو از جمعیت شده بود. حملات توپخانه ای روزانه نیروهای یهودی، نتوانست این شهر را تسلیم كند. باوجود این، قرار گرفتن منبع آب این شهر در 10 كیلومتر شمال آن و در قناتی به قدمت دویست ساله، چشم اندازی متفاوت برای آینده آن رقم زد.

در جریان درگیری ها، میكروب بیماری حصبه از سوی یهودی ها، به منبع آب این شهر تزریق شد. نمایندگان صلیب سرخ این مسأله را به مقر خود گزارش دادند و جای حدس چندانی درباره مظنون این اقدام باقی نماند؛ «هاگانا» (گروه تروریستی یهودی كه پس از تأسیس دولت اسرائیل، پایه و اساس ارتش آن را تشكیل داد) گزارش كمیته صلیب سرخ حاكی از شیوع گسترده و سریع بیماری حصبه (میان فلسطینیان) بود و حتی به طور محرمانه به موضوع آلوده شدن آب مصرفی مردم به عنوان تنها عامل شیوع این بیماری مهلك نیز اشاره شده بود.» (34) ایلان پاپه همچنین می افزاید: در تاریخ ششم ماه مه 1948 م، در بیمارستان لبنانی عكا كه متعلق به صلیب سرخ بود، نشستی اضطراری برگزار شد و سرتیپ «بِوریج» رئیس مركز خدمات پزشكی بریتانیا و سرهنگ «بونت» از ارتش بریتانیا، دكتر «مك لین» به نمایندگی از مركز خدمات پزشكی و «دومرون» رئیس هیأت صلیب سرخ در فلسطین در آن شركت كردند تا علت مرگ قربانیان حصبه را بررسی كنند. آن ها (پس از بررسی مدارك وشواهد) به این نتیجه رسیدند كه دلیل اصلی عفونت، به طور قطع مربوط به آلوده شدن آب عكا (از سوی یهودیان) بوده است. این بیماری 55 سرباز بریتانیایی را نیز مبتلا كرده بود. (35)

این مورخ یهودی درباره قساوت، سنگدلی و اقدامات خشونت آمیز و مرگبار مهاجمان یهودی علیه مردم بی دفاع فلسطین تصریح می كند: شهروندان فلسطینی (پس از مدت ها مقاومت و پایداری جانانه در برابر مهاجمان یهود) كه هم به دلیل شیوع بیماری حصبه و هم به دلیل حملات سنگین توپخانه ای یهودی ها، روحیه خود را از دست داده بودند، تسلیم تهدیدهایی شدند كه به وسیله بلندگوها، بر سر آن ها فریادمی زد: «یا محل زندگی خود را ترك و یا خودكشی كنید، تا آخرین نفر شما را نابود خواهیم كرد.» (36) حدود دوهفته پس از اعلام تأسیس دولت اسرائیل، تلاش مشابهی اما نافرجام، در 27 ماه مه 1948 م، برای آلوده كردن ذخیره آب منطقه غزه انجام شد. مصری ها دو نفر یهودی به نام های «دیوید هورین» و «دیوید میزراخی» را در حالی كه تلاش می كردند منابع آب غزه را به ویروس حصبه و اسهال خونی آلوده كند، دستگیر كردند.

«ییگال یادین» (از فرماندهان نظامی) این موضوع را به دیوید بن گوریون نخست وزیر گزارش داد. این دو نفر بعدها بدون هیچ اعتراض رسمی از جانب مقامات اسرائیلی، توسط مصری ها اعلام شدند.» (37)

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

ایلان پاپه مورخ یهودی

نكته دهم: عاملان قتل عام سرخ پوستان آمریكا: كشتار قریب هشتاد میلیون سرخ پوست صاحب و ساكن سرزمین آمریكا، از سوی یهودزادگان و یهودزادگان پیوریتان و پروتستان، آن هم برمبنای فرامین مندرج در متون عهد عتیق و به خصوص اسفار تورات، موضوع كوچكی نیست كه بتوان آن را از حافظه تاریخ رسمی جهان پاك كرد. نوام چامسكی نویسنده مشهور یهودی آمریكایی خود اعتراف كرده است كه «پیوریتانها سرزمین آمریكا را سرزمین موعود و سرخپوستان آنجا را اشغالگران تلقی نمودند» و این چنین به كشتار وحشیانه و وحشتناك آن ها مبادرت ورزیدند.

پیوریتان ها پس ازكشتار سرخپوستان بومی آمریكا، با صدور بیانیه ای تصریح كردند كه جماعت بومی «پك اوت» مورد علاقه خداوند نبودند، لذا از بهشت روی زمین پاكسازی شدند به اعتراف چامسكی یهودی، پیوریتان ها پس ازكشتار سرخپوستان بومی آمریكا، با صدور بیانیه ای تصریح كردند كه جماعت بومی «پك اوت» مورد علاقه خداوند نبودند، لذا از بهشت روی زمین پاكسازی شدند. حمد و سپاس از اینكه دیگر كسی (از بومیان) باقی نمانده تا حامل نام «پك اوت» باشد. (38)

به نوشته برخی پژوهشگران آگاه، آن ها نه فقط درپایه گذاری آمریكای كنونی نقش آفرینی كه روح آمریكا را «یهودیزه» كردند وحتی سعی داشتند آن را «نیواسرائیل» (اسرائیل جدید) نامگذاری كنند. (39)

نكته یازدهم: كشتار هدفمند نخبگان جهان پس از جنگ جهانی دوم: طبق اسناد موجود، رهبران قبیله و قوم برگزیده پس از پایان و خاتمه جنگ جهانی دوم، 3 میلیون و 200 هزار نفر آلمانی را به جرم آلمانی بودن قتل عام و یك میلیون و 400 هزار نفر آلمانی را در زندان ها و اردوگاه های اسیران متفقین و شوروی به قتل رساندند. این آمار به جز یك میلیون و 200 هزار نفر مردم عادی و غیرنظامی آلمانی است كه بر اثر بمباران هوایی متفقین قربانی شدند. (40) آن ها در مجموع بیش از 9 میلیون آلمانی را در زمان جنگ و حتی پس از اتمام آن به دلیل آلمانی بودن، كشتار كردند. قتل عام و كشتار 6 میلیون نفر از مردم اوكراین بر اثر محاصره غذایی و ایجاد قحطی مصنوعی از دیگر جنایات این سران نابكار قوم برگزیده است كه متأسفانه در تاریخ رسمی جهان، هیچیك از اینها ثبت وضبط نگردیده تا نسل های آینده به عمق ماهیت، خباثت و جنایات آن ها پی نبرند. (41)

همكاری مقامات غربی مطیع رهبران صهیونیسم در بازداشت وجمع آوری 2 میلیون دانشمند، نخبه وشخصیت برجسته علمی، فرهنگی و نظامی اتحاد جماهیری شوروی، از مناطق مختلف اروپا وآمریكا و تحویل آن ها به استالین و سپس قتل عام شأن در اردوگاه های سیبری، آن هم پس از خاتمه جنگ دوم جهانی، از دیگر قساوت های ضد انسانی و وحشتناك این جماعت است. قربانیان یاد شده، كسانی بودند كه صرفاً به اتهام مخالفت با جنگ افروزان و جنگ طلبان و به عنوان اعتراض نسبت به اصل وقوع آتش جنگ جهانی دوّم از قلمرو حاكمیت اتحاد جماهیری كمونیستی شوروی مهاجرت كرده بودند. (42) الكساندر سولژنیتسین(Alexander Solzhenitsyn) در جلد دوّم كتاب مجمع الجزایر گولاگ (Gulag)، ضمن اشاره به تشكیلات سازمان یافته یهودیان در مدیریت اتحاد جماهیر شوروی و به خصوص در اداره اردوگاه های كار اجباری، تصریح كرده كه ده ها میلیون مسیحی از سوی آن ها در این اردوگاه ها قتل عام شده اند. برخی نویسندگان دیگر تصریح كرده اند كه آن ها 60 میلیون مسیحی و مسلمان را در قلمرو تحت كنترل اتحاد جماهیر شوروی كشتار كرده اند .(43)

پشت پرده كوید19 چیست/سابقه اتفاقات مشابه تاریخی با كشتار كرونا

الكساندر سولژنیتسین

اگرچه این ها فقط نمونه هایی بود كه یادآوری شد؛ اما سوال و ابهام اصلی این است كه به راستی! چرا این رویدادها در هاله ای از اسرار در پشت پرده تاریخ رسمی دنیای معاصر مكتوم و پنهان و ناگفته باقی مانده است؟

نكته دوازدهم: حرف آخر: یادآوری پیشینه و نمونه كشتار مردم بی گناه نقاط مختلف جهان، گوشه كوچكی از كارنامه سیاه سامری زادگان تبهكار و فاسد، صرفاً برای این بود تا ثابت شود، آنها از هیچ كشتار و جنایتی ولو قتل عام دسته جمعی انسان های بی گناه و بی دفاع در راستای اغراض و مطامع جهانی خود باك و شرم ندارند. بر طبق مستندات توراتی و تلمودی كه خودشان اعتراف و اذعان كرده اند، آن دسته از مخلوقات انسانی كه از «قوم برگزیده» نیستند، شبه انسان و یا معادل حیوان هستند. این رهبران و سران جانی قبیله سامری معترف و مدعی اند كه كشتن این موجودات انسانی، به دلیل مغایرت و یا ناسازگاری موجودیت آنان با منافع این قوم، نه تنها مجاز و مشروع بلكه خود تقدیم نوعی قربانی به پیشگاه «ذات قدوس متبارك» یعنی «یَهُوه» می باشد.آن چنان كه خود نویسندگان و منابع یهودی معاصر نیز آن را یك جنگ پنهان ارزیابی و به آن اعتراف می كنند. (44)

به اعتراف یك پژوهشگر و نویسنده مشهور یهودی؛ «بسیاری از مُفسّران خاخامی گذشته، منطقاً به این نتیجه گیری رسیده اند كه در زمان جنگ، همه بیگانگانی (غیریهودیان) را كه به یك جمعیّت دشمن تعلق دارند، می توان كشت.» (45) برمبنای این جهان بینی، كشتار روزافزون مردم در جهان، نه یك رویداد تلخ و ضدانسانی، بلكه یك فرصت و موقعیت مطلوب و مغتنم برای حذف غیریهودیان از صفحه زمین و یك دوره تاریخی «موعود»، برای بنی اسرائیل است. هنوز زمانی از آغاز و شیوع ویروس كرونا در ایران سپری نشده بود كه محافل اسرائیلی آن را به فال نیك گرفته و از آن به عنوان یك فرصت تاریخی خوب برای قوم خود یاد كردند. روزنامه اسرائیلی «معاریو»، طی مقاله ای با ابراز شادمانی و خوشحالی نوشت: «ما شاهد شیوع گسترده بیماری كرونا در ایران هستیم…. ایران دیگر آن دولت قدرتمند نیست؛ زیرساخت ها و توانمندی های پزشكی در این كشور دچار مشكل شده است روزنامه اسرائیلی «معاریو»، طی مقاله ای با ابراز شادمانی و خوشحالی نوشت: «ما شاهد شیوع گسترده بیماری كرونا در ایران هستیم…. ایران دیگر آن دولت قدرتمند نیست؛ زیرساخت ها و توانمندی های پزشكی در این كشور دچار مشكل شده و این، بر همگان آشكار شده است. این امر می تواند بسیار خوب باشد. فرق نمی كند كه ایران از چه ناحیه ای ضربه بخورد، در حال حاضر این ضربه از ناحیه ویروس كرونا وارد می شود. خطر واقعی علیه ایران در حال شكل گیری است. خطری كه دقیقاً باید گفت؛ ما هم انتظار آن را نداشتیم.» (46)

این جهان بینی خطرناك و مرگبار كه، غیر یهودیان و غیر بنی اسرائیل را، خارج از دایره مخلوقات انسانی و معادل حیوان قلمداد و از مرگشان شادی می كند و هرگونه رفتار و برخورد با آنان، حتی قتل شأن را، مشروع وجایز می داند نه فقط فراوان در متون و منابع یهودی اعتراف شده است بلكه عالمان و اندیشمندان بزرگ جهان اسلام نیز آن را تأیید كرده اند. آن چنان كه به نوشته مرحوم علامه طباطبایی، آنان عقیده داشتند: خوردن مال غیر اسرائیلیان یا از بین بردن حقوق آنان حرام نیست! یك نفر یهودی نسبت به دیگران هر حكمی كه خواهد می تواند اجرا كند، و آنچه درباره او اراده كند، جایز خواهدبود. روشن است این رویه مؤدی به آن می شود كه با غیر اسرائیلی، معامله یك حیوان كنند و از هیچ عقوبتی واهمه و ترس نداشته باشند! (…) پرواضح است كه اگر چنین روح پلیدی درمیان یك قوم و نژاد نفوذ پیدا كند، جز آنكه آنان را به فساد در زمین و از بین بردن روح انسانیت و پایمال كردن آثار حاكمه آن- در جامعه بشری- وادار كند، نتیجه دیگری نخواهد داشت.» (47)

همه آنچه در این مستندات یادآوری شد، به صراحت گواهی می دهند كه برنامه ریزی برای كاهش جمعیت در جهان معاصر، طی چندین دهه اخیر، كه نمونه های بسیار كوچكی از آن، آن هم در بعضی از مناطق جغرافیایی جهان، ذكر شد، یك رویداد طبیعی نبوده و نیست. بیماری های مسری كشنده با عناوین و اسامی گوناگون طی این سال ها و به خصوص ویروس «كرونا» كاملاً ساخته و پرداخته قبیله ای از پیروان گوساله طلایی سامری است. آنهاكه در راستای استقرار امپراتوری جهانی خود، موجودیت جمعیت كنونی دنیا را مانع اصلی خود ارزیابی كرده و معتقدند غیریهودیان در ثروت كره زمین حق و سهمی ندارند و باید هرچه زودتر از روی زمین حذف و محو شوند.

قبیله یهودا امروز در سن هدرین موسوم به «بیلدربرگ» كمر همت به قتل عام مردم مظلوم جهان زده است و در این مسیر از هیچ حیله، دسیسه و فریبكاری هم شرم نمی كنند. امروز شناخت و شناساندن این قبیله نابكار، آن هم با پرچم خودش، و افشای ماهیت و چهره شیطانی آن ها برای افكار عمومی، به ویژه امت اسلامی و بالاخص نسل جوان دختر و پسر ایران اسلامی یك اصل لازم و ضروری است.

منابع و مآخذ:

1- برای كسب اطلاعات بیشتر در این باره مراجعه شود به: الف) اسرار حكومت جهانی، یان مونكمبل، ترجمه سید ابوالفرید ضیا الدینی، انتشارات حامیان آزادی قدس، 1398؛ ب) توطئه جهانی، جیم مارس، ترجمه مهدی قراچه داغی، نشر پیكان، 1381؛ پ) هیچكس جرأت ندارد، گاری آلن، ترجمه عبدالخلیل آیتی، مؤسسه خدمات فرهنگی رسا، چاپ نهم، 1391. ت) كمیته 300 (كانون توطئه های جهانی)، جان كلمن، ترجمه دكتر یحیی شمس، نشر فاخته، 1373؛ ث) صهیونیسم درمسیر سلطه (كنیسه شیطان)، هیچكاك، اندرو كارینگتون، ترجمه محمد یاسر فرحزادی، نشر ساقی، 1381 و….

2- جان كُلمن، كمیته 300 (كانون توطئه های جهانی)، ترجمه دكتر یحیی شمس، نشر فاخته، چاپ اول، 1373، ص 188.

3- هیچكاك، اندرو كارینگتون، صهیونیسم درمسیر سلطه، ترجمه محمد یاسر فرحزادی، نشر ساقی، چاپ اول، 1381، ص 163. یادآوری می شود كه عنوان متن اصلی، یعنی نسخه انگلیسی این كتاب، «كنیسه شیطان» است.

4- همان منبع، ص 168.

5- جهت كسب اطلاعات بیشتر مراجعه شود: جیم تاكر، توطئه گران بین المللی، ترجمه وحیدرضا نعیمی، پژوهشگاه فرهنگ و ارتباطات، چاپ اول، 1387، ص 115 و 256.

6- همان، ص 255.

7- درباره عید یا جشن «پوریم» و اعتراف متون یهودی به كشتار سراسری 75 هزار ایرانی مراجعه شود به: عهد عتیق، كتاب استر. نیز، پَسِ پرده ی هولوكاست، محمدتقی تقی پور، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی، 1385.

8- هیچكاك، اندرو كارینگتون، پیشین، ص 238.

9- همان. ص 187.

10- همان، ص 188، به نقل از ویكتور استروفسكی. «راه نیرنگ» نوشته ویكتور استروفسكی، ترجمه محسن اشرفی، 1376، مؤسسه اطلاعات

11- عهد عتیق، كتاب مزامیر (زبور) داود، باب 137، شماره های 8 و 9.

12- مراجعه شود به كتاب: باورها و آئین های یهودی، نوشته پژوهشگر یهودی: آلن آنترمن، ترجمه فرزین رضا، انتشارات دانشگاه ادیان و مذاهب، صص 446 و 348.

13- عهد عتیق، كتاب اشعیا، باب 61، شماره های 5، 6 و 7.

14- اسرائیل شاهاك، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه دكتر مجید شریف، انتشارات چاپخش، ص 266.

15- همان

16- همان

17- همان، ص 201

18- همان.

19- همان.

20- همان، ص 266.

21- آلن آنترمن، پیشین، ص 349.

22- همان، ص 350.

23- رجوع شود به: عهد عتیق، كتاب تورات، سفر تثنیه، باب 14، شماره یك.

24- ر. ك: گنجینه ای از تلمود، (EVERY MAN’S TALMUD). راب. ا، كُهن، ترجمه و تطبیق با متون عبری از: یهو شوع. نتن الی؛ ترجمه از متن انگلیسی: امیر فریدون گرگانی، چاپخانه یهودا بروخیم، 1350 شمسی.

25- عهد عتیق، كتاب یوشع، باب 43، شماره 4.

26- همان، كتاب تورات، سفر تثنیه، باب 7، شماره یك و دو.

27- همان، شماره شانزده.

28- همان، باب 20، شماره چهارده.

29- همان، شماره چهارده و پانزده.

30- همان، شماره هفده.

31- ر. ك: قحطی بزرگ، دكتر محمدقلی مجد، مؤسسه مطالعات و پژوهش های سیاسی.

32- ایلان پایه، نسل كشی فلسطینیان، ترجمه آزاده كشور دوست . برگرفته از كتاب خاطرات دیویدبن گوریون اولین نخست وزیر اسرائیل:

Ben Gurions Diary 30 January

33- همان، سند شماره 37.

34- همان، به نقل از آرشیو صلیب سرخ، ژنو، پرونده های 82/3G، GC/1/59G.

35- همان.

36- همان، فصل 5، سند 35.

37- همان، فصل 5، سند 36.

38- ر. ك: نصیر صاحب خلق، پروتستانتیسم، پیوریتانیسم و مسیحیت صهیونیستی، نشر هلال، چاپ اول، 1383، ص 43.

39- همان، ص 42.

40- لوئیس مارشالكو، فاتحین جهانی (جنایتكاران جنگ)، ترجمه عبدالرحیم گواهی، انتشارات حامیان آزادی قدس، چاپ اول، 1381، ص 263.

41- همان.

42- همان.

43- هیچكاك، اندرو كارینگتون، صص 91 و 92.

44- برای كسب اطلاعات بیشتر در این باره مراجعه شود به چهار اثر از چهار نویسنده مشهور یهودی: الف) اسرائیل شاهاك، تاریخ یهود، مذهب یهود، بار سنگین سه هزاره، ترجمه دكتر مجیدشریف، انتشارات چاپخش.

ب) بنیادگرایی صهیونیستی یهود، گیدیون آران، ترجمه احمد تدین، انتشارات هرمس.

پ) آلن انترمن، باورها و آئین های یهودی، ترجمه رضا فرزین، انتشارات دانشگاه ادیان ومذاهب.

ت) یهودیت از لابلای متون، آرتور هرتزبرگ، ترجمه عبدالرحیم سلیمانی، انتشارات دانشگاه مفید.

45- اسرائیل شاهاك، پیشین، ص 192. به نقل از: دو تفسیر اصلی «كلاسیك» از شولحان عاروخ (شریعت نامه اصلی یهود) توسط: الف) خاخام شابتی كوهن (میانه قرن هفدهم میلادی)، ب) سیفتیی كوهن.

46- روزنامه اسرائیلی «معاریو»، 5 مارس 2020 م / 15 اسفند 1398.

47- علامه سید محمد حسین طباطبایی، تفسیرالمیزان، ج سوم، بنیاد علمی و فكری علامه طباطبایی با همكاری مركز نشر فرهنگی رجاء، چاپ ششم، سال 1376، ص 446.
منبع خبر:
خبرگزاری مهر
   تاریخ: ۰۷:۴۴ - ۱۹/۰۵/۱۴۰۰   بازدید: ۲۸۱