دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳

در این هیئت، هیچ صدایی نمی شنوید! / روایت طلبه خادم ناشنوایان، از قشر فراموش شده جامعه
 
گروه جامعه خبرگزاری فارس- مریم شریفی؛ تصور كنید وارد فضایی می شوید و جمعیتی را می بینید كه در كنار هم نشسته اند و نگاه همه به فردی در صدر مجلس دوخته شده. لب های آن فرد به هم می خورَد و برخی حاضران با شنیدن حرف های او آرام آرام اشك می ریزند اما شما از آنچه در جریان است، چیزی متوجه نمی شوید. حالا نور مجلس كم و كمتر می شود و دقایقی بعد، همه در حالی كه به شدت گریه می كنند، بر سر و سینه می زنند! حالا شمایید و یك حس غریب و كلی سئوالات بی پاسخ...

این، توصیف ناقصی است از حس و حال یك فرد ناشنوا در زمان حضور در مجلس عزاداری ایام محرم یا دیگر مناسبت های مذهبی. این موقعیت كه برای ما، گنگ و ناشناخته به نظر می رسد و محدودیت هایی بسیار فراتر از آن، تنها گوشه ای از واقعیت دنیای ناشنوایان است. سهم ناشنوایان از جامعه و امكاناتش همین قدر ناچیز است؛ آنقدر كم كه این قشر در گذر زمان، به قشری فراموش شده تبدیل شده كه نه خود توان دفاع از حقوقش را دارد و نه از نهاد و تشكلی برای حمایتش صدای موثری بلند شده. در این میان اما هستند تك گل هایی كه یك بار دیگر ثابت كرده اند بهار، آنقدرها هم دور از دسترس نیست. حجت الاسلام «رضا اژدر محمدی»، طلبه جوان و خوش فكر مشهدی، یكی از همین دلسوزان بی ادعایی بود كه صدای مظلومیت این قشر بی صدا را شنید و پاشنه های همتش را برای كمك به آنها وركشید. حالا 10سال از روزی كه این طلبه 31ساله قصد كرد زندگی اش را وقف ناشنوایان كند، می گذرد و امروز كارنامه پربارش، گواه موفقیتش در این مسیر است. با ما همراه باشید تا با خادم جوانی كه در حرم امام رضا(ع)، آشنا و قوت قلب ناشنوایان است، بیشتر آشنا شوید.

 



هجرت از دانشگاه به حوزه به عشق ناشنوایان

«پدر و مادرم انتظار هر اتفاق عجیبی را داشتند جز اینكه من بخواهم از دانشگاه انصراف بدهم. از وقتی یادم می آمد، دوست داشتند بچه هایشان را در دانشگاه ببینند. ما 5 فرزند هستیم و بقیه خواهرها و برادرهایم همگی تحصیلات دانشگاهی دارند. به همین دلیل خیلی برایشان سخت بود بپذیرند من بعد از دو سال تحصیل در رشته عمران، بخواهم دانشگاه را رها كنم. وقتی گفتم می خواهم به جای دانشگاه در حوزه علمیه درس بخوانم، مخالفت پدر و مادرم وارد فاز جدیدی شد. وقتی توضیح دادم خلأیی كه در چند سال حضور در هیئت ناشنوایان در زمینه ارتباط این قشر با روحانیون دیده ام، مرا مصمم كرده وارد این مسیر شوم، پدر و مادرم احساس كردند مقصر صلی در این زمینه، خودشان هستند. خودشان را سرزنش می كردند و می گفتند: «چه اشتباهی كردیم! كاش تو را وارد هیئتمان نمی كردیم كه اینطور تحت تأثیر قرار بگیری و بخواهی مسیر زندگی ات را تغییر دهی...»

هنوز ماجرا شبیه یك قصه رمزآلود است. دارم ارتباط بین تغییر مسیر «رضا اژدر محمدی» از دانشگاه به حوزه، هیئت ناشنوایان و پدر و مادرش را در ذهنم حلاجی می كنم كه جملات بعدی اش عهده دار این گره گشایی می شوند: «من در خانواده ای متولد شدم كه پدر و مادر هر دو ناشنوا هستند. بنابراین كاملاً با شرایط زندگی، مشكلات و نیازهای این قشر آشنا بودم و ازآنجاكه دلم می خواست قدمی برای كاهش مشكلاتشان بردارم، تصمیم گرفتم وارد حوزه علمیه شوم تا بتوانم به شكل تخصصی به ناشنوایان خدمت كنم.»

 



وقتی مستمع، صاحب سخن را بر سر ذوق «نمی آورد»!

اما چرا حوزه؟ طلبه جوان داستان ما دنبال چه خدمتی بود كه تحصیل در حوزه می توانست برای انجام آن آماده اش كند؟ می پرسم و در پاسخ می گوید: «جرقه این ماجرا از دل یك هیئت خاص زده شد. ناشنوایان مشهد از سال 85 هیئت «عزاداران علمدار كربلا» را برای جمع خودشان تأسیس كرده بودند و با توجه به اینكه پدرم آشپز هیئت بود، من هم مرتب به این محفل رفت وآمد داشتم. آنجا می دیدم روحانیونی به عنوان سخنران به هیئت می آیند اما نمی توانند ارتباط خوبی با ناشنوایان برقرار كنند. شكل برگزاری مراسم به این صورت بود كه حتماً باید در كنار سخنران، یك مترجم هم می ایستاد تا با زبان اشاره، حرف های او را برای ناشنوایان ترجمه كند. این موضوع باعث می شد افرادی كه پای منبر بودند، خواه ناخواه به جای نگاه كردن به سخنران مجلس به مترجم خود نگاه كنند و این مسئله كار را برای سخنران سخت می كرد. روحانیون در هیئت ناشنوایان از یك طرف نمی توانستند با مخاطبان خود ارتباط برقرار كنند و از طرف دیگر، لازم بود برخی مفاهیم را برای ناشنوایان كه هیچ پیش زمینه ذهنی در آن زمنیه نداشتند، ساده سازی كنند یا مطالبی كه هفته قبل مطرح كرده بودند را دوباره برایشان تكرار كنند.



حجت الاسلام «رضا اژدر محمدی»

شرایط را كه اینطور دیدم، فكر كردم بهتر است خودمان آستین بالا بزنیم. به این ترتیب، من و یكی از دوستانم به نام «مهدی ظریفی» كه او هم پدر و مادرش ناشنوا بودند، براساس ضرورت و كاملاً آگاهانه تصمیم گرفتیم وارد حوزه شویم. گرفتن رضایت پدر و مادر، چند ماه طول كشید و عاقبت به این شرط كه همزمان با حوزه، دانشگاه را هم ادامه دهم، موافقت كردند. گرچه من بر سر قولم بودم اما در یك مقطع از طرف حوزه اعلام شد امكان تحصیل همزمان در دانشگاه وجود ندارد و تحصیل در حوزه با توجه به دروس سخت و سنگینش، یك كار تمام وقت است. البته حالا با گذشت 10سال از آن روزها، والدینم دیگر نه تنها ناراضی نیستند بلكه اصلی ترین مشوق و پشتیبان من شده اند.»

 



اینجا هیئت، بدون صدا برگزار می شود

«بعد از اینكه ما به حوزه رفتیم، دیگر خودمان مسئولیت سخنرانی در هیئت را بر عهده گرفتیم. به این ترتیب، حال و هوای هیئت كاملاً تغییر كرد. قبلاً سخنران می آمد و یك نفر صحبت هایش را برای جمع ناشنوایان ترجمه می كرد و در این فرآیند، به طور طبیعی بخشی از مقصود سخنران از دست می رفت. اما حالا ما خودمان با زبان اشاره و بی واسطه برای آنها سخنرانی می كردیم و در عمل می دیدیم این شیوه، تاثیرگذاری بسیار بیشتری بر پامنبری های ناشنوا دارد. هر غریبه ای به هیئت ما سر می زد، می دید مجلس كاملاً صامت است و هیچ صدایی در آن شنیده نمی شود اما آنچه اتفاق می افتاد این بود كه انتقال معنا به صورت كامل در آن صورت می گرفت.

بازخوردهای بسیار خوبی دریافت كردیم كه نشان می داد جای این فعالیت ها چقدر خالی بوده. دوستان می گفتند: «تا قبل از حضور و فعالیت های شما، بسیاری از ناشنوایان اصلاً از داستان كربلا و حركت كاروان امام حسین(ع) آگاهی نداشتند! و بعضاً حتی احكام ابتدایی را هم نمی دانستند.» بله، عجیب است. اما این، نتیجه شرایطی است كه در جامعه ما برای این قشر وجود دارد.»

 



تنها در میان جمع

«همیشه برای تشریح شرایط ناشنوایان، یك مثال برای دوستان می زنم. می گویم: تصور كنید ناشنوا هستید. اگر خیلی متدین و مذهبی باشید، در مناسبت های مذهبی به مسجد سر كوچه تان می روید. آنجا می بینید چراغ ها خاموش است، یك نفر دارد چیزی می خواند و همه درحالی كه سرشان پایین است، اشك می ریزند. شما هم سرتان را پایین می اندازید و خیلی همت كنید، سعی می كنید در چنین مجلسی خوابتان نبرد! هیچ انتقال معنا و معارفی در مجالس عمومی ما برای افراد ناشنوا صورت نمی گیرد و آن ها اصلاً متوجه محتوای سخنرانی، روضه خوانی و سینه زنی نمی شوند. تازه، این فردی است كه به واسطه خانواده، آشنایی مقدماتی با امور مذهبی دارد. شرایط درباره باقی افراد، بحرانی تر است. این یك مثال كوچك است برای اینكه بهتر درك شود ناشنوایان واقعاً یك قشر فراموش شده در جامعه ما هستند كه اصلاً دیده نمی شوند.»

 



هیئت ناشنوایان، طبل و سنج می خواهد چه كار؟!

حالا مشتاقم بدانم واكنش اهالی حوزه نسبت به مأموریت خودخواسته دو جوان دغدغه مند برخاسته از جامعه ناشنوایان چه بود. حجت الاسلام اژدر محمدی در پاسخ گریزی می زند به دسته روی خاص هیئت ناشنوایان در مشهد و می گوید: «نیازی نمی دیدیم درباره شرایط والدین مان و انگیزه ورودمان به حوزه با اساتید و طلبه ها صحبت كنیم اما به طور طبیعی این موضوع، كم كم آشكار شد. برای مثال، وقتی در مناسبت هایی مثل عاشورا و تاسوعا، فاطمیه و شهادت امام رضا(ع)، هیئت ناشنوایان با دسته سینه زنی به سمت حرم می رفت، من و مهدی ظریفی، هم دسته را هدایت می كردیم و هم، روی ماشین پیشاپیش دسته می ایستادیم و آن چیزی كه مداح در حال خواندنش بود را با زبان اشاره برای جمع ترجمه می كردیم. همین فعالیت ها به مرور، دغدغه و انگیزه ما را برای دوستان معرفی كرد.»



حاج آقا مكثی می كند و در ادامه می گوید: «شاید جالب باشد برایتان بگویم در دسته هیئت ناشنوایان هم، بساط طبل و سنج به راه است. برخی به ما می گفتند: «چرا طبل و سنج آورده اید؟ ناشنوایان كه صدایش را متوجه نمی شوند!» اما واقعیت این است كه ناشنوایان، ضربِ طبل را متوجه می شوند و با كمك همان، می توانند خودشان را با ریتم سینه زنی هماهنگ كنند. ضمن اینكه ما در جمع مان، كم شنوا هم داریم و صدای طبل و سنج برای آنها قابل درك است.»

 



حجت الاسلام «مهدی ظریفی»

دعوتید به مجلس روضه با زبان اشاره

برگزاری مراسم مناسبتی ویژه ناشنوایان، به شهر مشهد اختصاص ندارد. آشنایی 14ساله با ناشنوایان كشور، باعث شده ارتباط نزدیكی با آنها داشته باشم. با همین پیشینه، از طرف این دوستان از بنده دعوت می شود برای سخنرانی به شهرهایشان سفر كنم. آنجا اگر مداح یا روضه خوان نداشته باشند، اجرای مراسم عزاداری را هم خودم بر عهده می گیرم.»

روضه خوانی و زبان اشاره، تركیب ناآشنایی است. از قدیم الایام، مجلس روضه را صدای گیرای روضه خوانی گرم می كرد كه با سوز دل اشعار را زمزمه می كرد. حالا اما از روضه ای حرف می زنیم كه اساساً بیصداست. حاج آقا انگار سئوالم را از سكوتم خوانده كه نپرسیده، در جواب می گوید: «نباید انتظار فضای یك روضه معمولی را در روضه ناشنوایان داشت. مداحی و روضه خوانی برای ناشنوایان، با كشش صدا و لحن حزن آلود و استفاده از دستگاه های موسیقی انجام نمی شود. اینجا تنها چیزی كه می تواند مكمل زبان اشاره باشد و تا حدی حزن را به مخاطب انتقال دهد، كم كردن نور در فضای مجلس است. مثلاً ما در هیئت مان در مشهد، فضا را به نحوی مناسب سازی كرده ایم كه موقع روضه، نور فقط در جایگاه ایستادن مداح باشد و تاریكی فضای هیئت، بتواند منتقل كننده احساس حزن باشد. در چنین شرایطی، اگر اشكی به چشم یك مستمع ناشنوا بیاید، به اعتقاد ما بسیار ارزشمند است چون با وجود تمام این محدودیت ها، نشان دهنده این است كه مفهوم را درك كرده و دلش شكسته است.»

 



عكس، تزیینی است

مراقب نگاه هایتان باشید! ناشنوایان خجالت می كشند...

این مقدمه مفصل، بستر خوبی فراهم می كند برای مرور هرچند اجمالی مشكلات و نیازهای جامعه ناشنوایان. حجت الاسلام اژدر محمدی انگار بخواهد خطوط ریز یك كتاب قطور را بخواند، چشم هایش را تنگ می كند و می گوید: «ناشنوایان، قشر مظلومی در جامعه ما هستند. متاسفانه آمار دقیقی از جمعیت ناشنوایان كشور وجود ندارد و آمارهای بهزیستی هم، میان 520هزار تا 2میلیون نفر، در نوسان است! طبق اعلام بهزیستی، 12هزار ناشنوا و كم شنوا در شهر مشهد زندگی می كنند. تمام معلولیت ها، یك مشخصه ظاهری دارند؛ از نابینایی گرفته تا معلولیت های جسمی حركتی. اما ناشنوایی هیچ علامت ظاهری ندارد مگر سمعكی كه پشت گوش قرار می گیرد. آن هم، اكثر ناشنوایان دنبال تهیه سمعك های توگوشی هستند تا اصلاً دیده نشود.

یعنی ناشنوایان، خودشان هم دوست ندارند كسی متوجه ناشنوایی شان شود. درواقع خجالت می كشند و اعتماد به نفس پایینی دارند. خوب یادم است در دوران كودكی و نوجوانی من، افراد ناشنوا مثل والدین خودم، در مكان های عمومی مثل اتوبوس تا جایی كه می توانستند، به زبان اشاره صحبت نمی كردند تا كسی نفهمد چنین نقصی در جسم آنها وجود دارد. البته تأثیر نگاه اطرافیان را هم نباید دست كم گرفت. گاهی مردم جور خاصی به ناشنوایان نگاه می كنند كه آنها را آزار می دهد و به همین دلیل سعی می كنند ناشنوا بودنشان را پنهان كنند.



عكس، تزیینی است

این حس خجالت، به خانواده افراد ناشنوا هم سرایت می كند. خود من در دوران تحصیل، سعی می كردم ناشنوا بودن والدینم را مخفی كنم. مثلاً دوست نداشتم مادر و پدرم برای شركت در جلسه اولیا و مربیان به مدرسه ام بیایند. قبلاً پنهانی با معلمم صحبت می كردم و با هماهنگی او، خواهر بزرگترم به جای مادرم به مدرسه می آمد. كارهایی كه ما الان انجام می دهیم، مثل همین دسته روی ها در مناسبت های مذهبی، برای رفع همین مشكل است. با این كارها، هم قشر ناشنوایان به جامعه معرفی می شود و هم اعتماد به نفس خود آنها بالاتر می رود.»

 



حاج آقا! زبان اشاره در شأن لباس روحانیت نیست!

«یك روز یكی از دوستان طلبه مرا كناری كشید و من من كنان گفت: «شما را در خیابان دیدم كه داشتید با تلفن همراه تماس تصویری می گرفتید و با زبان اشاره صحبت می كردید. به نظرتان این كار درست است؟ فكر می كنم در حالی كه ملبس به لباس روحانیت هستید، خیلی صورت خوشی ندارد در انظار عمومی گوشی به دست می گیرید و با حركات دست، با فرد آن طرف خط صحبت می كنید...» خندیدم و گفتم: من دیگر از این مرحله گذشته ام كه بخواهم از این كار خجالت بكشم. تمام دغدغه من این است كه ناشنوایان را به كف جامعه بیاورم. اتفاقاً تلاش من این است كه این نگاه های همراه با تعجب را حذف و كمك كنم تصور مردم نسبت به ناشنوایان تغییر كند. دوست دارم مردم بدانند ناشنوایی هم یك مسئله طبیعی و عادی است و ناشنوایان هم دارند در كنار سایر افراد جامعه زندگی می كنند.»



حالا غم می آید و جای لبخند را روی چهره خادم ناشنوایان را می گیرد: «به آن دوست طلبه گفتم: دغدغه من، وجهه خودم نیست بلكه این است كه هر بار اینترنت گوشی ام را روشن می كنم، سیل پیام های واتساپ و ایمو روی گوشی ام می آید كه نشان دهنده تماس های ازدست رفته است. ناشنوایان مرتب تماس می گیرند و كار یا سئوال دارند اما من شرمنده بسیاری از آنها می شوم. می دانید، متاسفانه تعداد طلبه هایی كه زبان اشاره تخصصی به این شكل بلد باشند، بسیار كم است. به همین دلیل، ما نمی توانیم پاسخگوی همه ناشنوایان عزیز باشیم؛ چه برای مكالمه تصویری و ارتباطات مجازی و چه برای ارتباطات حضوری، برگزاری هیئت و اجرای مراسم و...

به هر حال، وقت و توان ما هم محدود است. نهایت كاری كه من توانسته ام انجام دهم، این است كه ایام تبلیغ یعنی دهه اول محرم، دهه آخر ماه صفر و ایام فاطمیه را در مشهد نمی مانم و به شهرستان ها می روم تا در خدمت ناشنوایان آن شهرها باشم كه در طول سال از اینگونه مراسم مذهبی محروم هستند. و آنقدر این محرومیت، جدی و درخواست ها زیاد است كه گاه من در هر شهر فقط یك شب می توانم بمانم و سخنرانی كنم. یادم است یك بار در دهه محرم، كل استان خوزستان را دور زدم!»

 



خواندن و نوشتن با خط بریل برای ناشنوایان خیلی سخت است!

حاج آقا سری به افسوس تكان می دهد و چرایی مظلومیت ناشنوایان را از زاویه ای دیگر برایمان تشریح می كند: «این فقط مردم نیستند كه با دنیای ناشنوایان بیگانه اند. مسئولان هم اطلاعاتشان درباره ناشنوایان بسیار كم است. شاید باور نكنید، یك بار كه برای پیگیری مشكلات هیئت ناشنوایان به یكی از نهادها مراجعه كرده بودم، مسئول مربوطه گفت: «بله، این بنده های خدا خیلی سختشان است با خط بریل می خوانند و می نویسند!» گفتم: آقا! خط بریل، خط مخصوص نابینایان است. ناشنوایان با آنها فرق دارند...»

 



جشنواره فرهنگی امام رضا(ع)؛ جایی كه ناشنوایان دیده می شوند

حجت الاسلام اژدری و دوستان همراهش كه عمری را در كنار ناشنوایان سپری كرده بودند، خوب می دانستند برای قطع زنجیره این مهجوریت، باید خودشان دست روی زانو بگذارند و با روحیه بخشی، موتور محركه ناشنوایان برای حركت و فعالیت باشند. ماحصل این نگاه از درون، یك دورهمی خانوادگی دوست داشتنی بود: «یكی از فعالیت های زیبای هیئت ناشنوایان مشهد، اجرای طرحی بود كه براساس آن، از ناشنوایان سراسر كشور دعوت می شد به مشهد بیایند. در این برنامه كه جرقه آن از دهه كرامت 12سال قبل و تاریخ ماندگار 88/8/8 زده شد، از كانون ناشنوایان هر شهر می خواستیم، 5ناشنوا را معرفی كنند تا ما در ایام میلاد امام رضا(ع) در خدمتشان باشیم.

به این ترتیب با حمایت خیّران، هر سال میزبان جمعی حدود 400تا 500هموطن ناشنوا بودیم و در این مهمانی 3 روزه علاوه بر زیارت، برایشان كارگاه های آموزشی برگزار می كردیم. در سال های بعد، تصمیم گرفتیم از هر شهر، 4نفر و یك زوج ناشنوا را به این سفر زیارتی خاص دعوت كنیم. برنامه هایی كه برای این گردهمایی معنوی سالانه در نظر می گرفتیم، هر سال متفاوت بود تا اینكه به ایده جشنواره فرهنگی مذهبی امام رضا(ع) رسیدیم.



حضور «قطب الدین صادقی» و «افسر اسدی»، اساتید بازیگری در جشنواره امام رضا(ع) ویژه ناشنوایان

از 9سال قبل كه این جشنواره كلید خورد، همه ساله طی فراخوانی از ناشنوایان كشور می خواهیم آثار خود را در رشته های نقاشی، عكاسی، سرود ناشنوایان، شعر، فیلم كوتاه، تئاتر، پوستر، ترجمه ناشنوایان، خطاطی و داستانك های تصویری برای ما ارسال كنند. آثار ارسالی توسط هیئت داوران حرفه ای مورد بررسی قرار می گیرد و بعد از معرفی برگزیدگان، از آنها دعوت می كنیم برای اختتامیه جشنواره فرهنگی مذهبی امام رضا(ع) به مشهد بیایند. همین جشنواره، انگیزه ناشنوایان را برای كار و فعالیت دوچندان كرده چراكه احساس كرده اند تلاش هایشان در جایی دیده می شود.»

 



مترجم ناشنوایان در هر شهر، پیامبر آن شهر است

ازمیان رشته های جشنواره فرهنگی ناشنوایان، حاج آقا دست می گذارد روی رشته مترجمی و در تشریح اهمیت آن می گوید: «ما در این جشنواره، به فعالیت مترجمان بها داده ایم و یك بخش ویژه برای تقدیر از این افراد در نظر گرفته ایم. تعبیر ما فعالان جامعه ناشنوایان این است كه مترجم ناشنوایان در هر شهر، می تواند پیامبر آن شهر باشد. مترجم می تواند ناشنوایان شهرش را به حركت درآورد و رو به جلو ببرد. شهری كه مترجم نداشته باشد، ناشنوایانش حتی در تأمین نیازهای اولیه خود در بیمارستان و ادارات و دادگاه و... با سختی های فراوانی مواجه می شوند. متاسفانه بعضی از شهرهای كشور هنوز هم از نعمت مترجم محرومند و مشكلات ناشنوایان در این شهرها مضاعف است.»



اگر تصور كرده اید مترجمی ناشنوایان هم مثل سایر شاخه های مترجمی، یك شغل محسوب می شود، هنوز با عمق محرومیت ناشنوایان در كشورمان آشنا نشده اید. حاج آقا اژدری كه خودش هم همچنان در كسوت مترجمی در خدمت ناشنوایان است، در این باره می گوید: «مترجمی ناشنوایان در كشورهای دیگر یك شغل رسمی محسوب می شود و این افراد به صورت هدفمند فعالیت می كنند. برای مثال، اگر یك ناشنوا به بیمارستان مراجعه كند، در سامانه ای كه به این منظور ایجاد شده، ثبت می شود و مترجم به صورت اورژانسی خودش را به آن ناشنوا می رساند. اما در بسیاری از شهرهای ما این كار، دلی و داوطلبانه انجام می شود. فرد مترجم، یا در خانواده ناشنوا بزرگ شده یا در نتیجه رفت وآمد با ناشنوایان و براساس علاقه و حس انسان دوستی، زبان اشاره را یاد گرفته و تا جایی كه بتواند به این قشر كمك می كند. بنابراین در اغلب موارد، هیچ فرآیند رسمی وجود ندارد و فرد ناشنوا طی هماهنگی شخصی و دوستانه با فردی كه به زبان اشاره آشنایی دارد، از او درخواست می كند برای انجام كارهایش همراهی اش كند.»

 



سهم ناشنوایان از رسانه ملی چقدر است؟

«انتظار می رفت رسانه ملی در این سال ها خیلی بیشتر پای كار ناشنوایان بیاید. اگر اعتقاد داریم این رسانه، ملی و متعلق به همه ایرانیان است، باید همه آحاد جامعه را ببیند و امكان استفاده آنها از برنامه هایش را فراهم كند. آیا نیاز ناشنوایان فقط در اخبار خلاصه می شود كه فقط یك بخش خبری ویژه آنها در تلویزیون ایجاد شده؟ یعنی ناشنوایان نباید از سریال ها، كارتن ها، برنامه های مذهبی مثل «سمت خدا»، قرائت قرآن و ادعیه و اذان و... بهره مند شوند؟ توجه كنید بقیه اقشار جامعه می توانند از دیگر رسانه ها مثل رادیو هم استفاده كنند. اما نه تنها استفاده از رادیو برای ناشنوایان منتفی است بلكه با روند موجود، از تلویزیون هم بهره ای نمی برند چون نه می شنوند و نه می توانند لب خوانی كنند. البته تلویزیون به تازگی از رابط ناشنوایان برای برخی فیلم های سینمایی استفاده می كند اما باید بپذیریم سرعت این كارها لاك پشتی است...»



حضور حجت الاسلام اژدر محمدی در برنامه انتخاباتی دكتر جلیلی به عنوان مترجم       زبان اشاره

حاج آقا برمی گردد به چند ماه قبل و گریزی می زند به حركت نوآورانه ای كه در ایام انتخابات ریاست جمهوری انجام گرفت و می گوید: «اتفاق خوبی را هم در مناظرات انتخاباتی شاهد بودیم. دوستان ما به شبكه سلامت رفتند و به عنوان مترجم همزمان ناشنوایان، جریان مناظرات را ترجمه كردند. در ادامه، از طرف دفتر دكتر جلیلی تماس گرفتند و به ما پیشنهاد دادند در یكی از برنامه های انتخاباتی ایشان حضور داشته باشیم و ما هم استقبال كردیم. بنده به تهران رفتم و با حضور در استودیوی انتخاباتی صدا و سیما، دكتر جلیلی را در برنامه زنده همراهی كردم و برنامه هایشان را كه برای ناشنوایان ارائه می شد، با زبان اشاره ترجمه كردم. این حركت بسیار ارزشمندی از طرف ایشان بود كه نشان می داد ناشنوایان را به عنوان بخشی از جامعه دیده و برایشان اهمیت قائل شده اند.»

 



صدا و سیما غفلت كند، بدخواهان قشر ناشنوا را جذب می كنند

«اما رسانه ملی باید توجه دائمی به ناشنوایان داشته باشد. مهم این است كه ناشنوایان احساس كنند دیده می شوند. ببینید، برخی افراد مسئله دار و مخالف جمهوری اسلامی در شبكه های معاند، در برنامه های مناسبتی شان در حد چند ثانیه با زبان اشاره با ناشنوایان صحبت می كنند. همین نشان می دهد این مجری یا خواننده، ناشنوایان را هم جزو مخاطبانش دیده و به او توجه كرده. اما كدام مجری و برنامه ساز در تلویزیون ما به ناشنوایان بها داده اند؟ همین موضوع زمینه را فراهم می كند كه ناشنوایان جذب ماهواره شوند و از صدا و سیما فاصله بگیرند. بنابراین به اعتقاد من، رسانه ملی باید دوباره جای پای خود را در میان ناشنوایان محكم كند چون متاسفانه در حال حاضر، جای خود را به طور كامل به اینستاگرام واگذار كرده است. حتی در مناظرات انتخاباتی، بچه های ما در مناظره اول، در صفحه اینستاگرام خودشان لایو رفتند. به این ترتیب كه 8مترجم زبان اشاره برای 8كاندیدا در نظر گرفتیم. حتی برای آقای همتی، مترجم آذری زبان انتخاب شد. تعداد مخاطب این لایو انتخاباتی به زبان اشاره، آنقدر زیاد بود كه برای مناظره دوم، از شبكه سلامت تماس گرفتند و گفتند بیایید در استودیوی شبكه و مناظره را برای ناشنوایان ترجمه كنید. یعنی، این ایده به ذهن مدیران و برنامه سازان تلویزیون نرسیده بود و از خود ناشنوایان ایده گرفتند!



واقعاً چرا این دوستان همیشه عقب هستند؟ متاسفانه در اثر همین غفلت ها، تعدادی از ناشنوایان جذب معاندین شده اند و بعد از پناهندگی، حالا خودشان هم در صفحات اینستاگرامشان مشغول سمپاشی علیه نظام هستند. خب، این اتفاقات واقعاً دردناك است. الان تعداد زیادی از جوانان ناشنوا، دنبال كننده و مخاطب این افراد هستند اما از حقیقت ماجرای آنها و پشت پرده حرف هایشان خبر ندارند و ممكن است در دام این افراد بیفتند. در این میان، صدا و سیمای ما كجاست؟»

 


قسمتی از زیارت عاشورا به زبان اشاره

وقتی ناشنوایان با سی دی زیارت عاشورا به زبان اشاره، هیئت برگزار می كنند

قرار به شرح مشكلات و بی مهری ها باشد، گفتنی فراوان است اما حجت الاسلام اژدر محمدی ترجیح می دهد از قدم های رو به جلویی بگوید كه به همراه دوستانش در حوزه فرهنگی برای ناشنوایان برداشته اند: «از چند سال قبل در هیئت عزاداران علمدار كربلا در زمینه تولیدات رسانه ای ویژه ناشنوایان شروع به فعالیت كردیم. در این طرح، برخی ادعیه مثل زیارت عاشورا، حدیث كساء، مناجات امیرالمؤمنین(ع) و برخی سوره های كوچك قرآن و همچنین داستان حركت كاروان امام حسین(ع) از مكه و مدینه تا كربلا را با زبان اشاره در استودیو اجرا و ضبط كردیم و در جشنواره امام رضا(ع) در قالب دی وی دی در اختیار دوستان ناشنوا قرار دادیم.

وقتی این محصولات به دست ناشنوایان رسید، بازخوردهای جذابی دریافت كردیم. بعضی از ناشنوایان می گفتند: «ما هیئت و سخنران و مداح نداریم. دور هم جمع می شویم، سی دی زیارت عاشورای شما را می گذاریم و از همین طریق، هیئت برگزار می كنیم»... گرچه متاسفانه این تجربه موفق به دلیل مشكلات استودیو و... ادامه پیدا نكرد، اما الحمدلله به تازگی دارد قدم های مثبتی برداشته می شود تا بتوانیم تولید محصولات رسانه ای در استودیو را گسترش دهیم و این بار در زمینه احكام شروع به كار كنیم. به هر حال، احكام رساله حتی برای افراد عادی هم بعضاً نیاز به توضیح دارد، چه برسد به عزیزان ناشنوا كه با بسیاری از مفاهیم این حوزه اصلاً آشنایی ندارند. به طور كلی، درك مفاهیم انتزاعی برای ناشنوایان بسیار مشكل است. درواقع زبان اشاره، اشاره به حسیّات است و درباره مفاهیم انتزاعی كه مصادیق عینی یا واقعی ندارند، كاربرد ندارد.»

 



سهم بانوان ناشنوا محفوظ است

«ما تا جایی كه بتوانیم، احكام و مفاهیم مرتبط با زندگی زناشویی را برای زوج های ناشنوا، ساده سازی كرده و با زبان اشاره به آنها انتقال می دهیم. در سال های گذشته، از فرصت برگزاری جشنواره به خوبی برای این منظور استفاده كردیم و در آن سه روز مهمانی ناشنوایان در مشهد، بنده به آقایان و همسرم به بانوان آموزش های لازم را ارائه كردیم.»

انگار نكته مهمی در ذهن حاج آقا جرقه زده باشد، مكثی می كند و در ادامه می گوید: «بارها به دوستان حوزه علمیه گفته ام، وقتی یك خانم سئوال شرعی داشته باشد، پیش شما می آید، سرش را پایین می اندازد و با هزار خجالت، سئوالش را می پرسد. اما تصور كنید یك خانم ناشنوا ناچار است مستقیم به منِ طلبه آشنا به زبان اشاره نگاه كند و سئوالش را بپرسد. ببینید چقدر برایش سخت است. نتیجه این است كه حیا می كند و اصلاً نمی آید سئوالش را بپرسد. و بدیهی است كه به این دلیل، چه مشكلات شخصی و خانوادگی برایش به وجود خواهد آمد... همه این دغدغه ها باعث شده همسرم در این مسیر با من همراه شود.»



خدمت خانوادگی، از دیگر ویژگی های جذابی است كه فعالیت های حجت الاسلام رضا اژدر محمدی در حوزه ناشنوایان را متمایز كرده. وقتی مشتاقانه از كیفیت حضور خانم خانه در این فعالیت ها می پرسم، حاج آقا لبخندبرلب می گوید: «همسرم در خلال ارتباط با پدر و مادرم، به مرور با زبان اشاره آشنا شد. ضمن اینكه خاله ایشان هم ناشنواست و همین باعث شده بود با این وادی غریبه نباشد. از 7سال قبل كه ازدواج كردیم، همسرم با دغدغه من برای خدمت به ناشنوایان همراه شد و با علاقه، زبان اشاره را یاد گرفت. حالا ایشان با وجود 3فرزند در سفرهای تبلیغی به شهرهای مختلف با من همراه می شود و بخش آموزش احكام به بانوان و پاسخ به سئوالات آن ها را به عهده می گیرد. با توجه به اینكه ایشان كارشناسی روانشناسی دارد، از تخصصش هم برای ارائه مشاوره خانوادگی به بانوان ناشنوا بهره می گیرد.»

 



از راست: حجت الاسلام «محمد فلاح»(رییس اداره تبلیغات اسلامی مشهد)، حجت الاسلام «رضا اژدر محمدی» و آقای «ستوسر»،(مسئول فرهنگی بهزیستی استان خراسان)

منتظر طلبه های جهادی آشنا به زبان اشاره باشید

با تغییر و تحولاتی كه اخیراً در فضای مذهبی فرهنگی شهر مشهد اتفاق افتاده، به نظر می رسد می توان به آمدن روزهای خوب برای ناشنوایان این شهر و حتی تمام كشور امیدوار بود. حاج آقا در این باره می گوید: «در دیداری كه با حجت الاسلام «فلاح»، رییس جدید اداره تبلیغات اسلامی مشهد برای تشریح مشكلات و نیازهای ناشنوایان داشتیم، ایشان گفتند با طلبه های جهادی در ارتباط هستند كه سرشان درد می كند برای تبلیغ دین در گوشه وكنار كشور. طبق تفاهمی كه صورت گرفت، قرار شد ما زبان اشاره را به یك گروه جهادی تبلیغی متشكل از طلبه های آقا و خانم آموزش دهیم تا بتوانند در شهرهای مختلف برای ناشنوایان سخنرانی كنند و احكام دین را به آنها آموزش بدهند. البته حوزه علمیه قم خوشبختانه از چند سال قبل در این زمینه وارد شده است. بعد از دیدار جمعی از ناشنوایان با یكی از مراجع تقلید، گروهی از طلبه های قم زبان اشاره را آموزش دیدند و مشغول فعالیت هستند. حالا تكرار این اتفاق در شهر مشهد، خبر بسیار خوبی برای جامعه ناشنوایان است. امیدواریم با همكاری اداره تبلیغات، آموزش زبان اشاره به طلبه ها و تولید اپلیكیشن احكام به زبان اشاره محقق شود.»

 



در روزهای كرونایی، بیشتر هوای ناشنوایان را داشته باشید

«گرچه جامعه ناشنوایان مشكلات و نیازهای متعددی دارند، برای مثال انتظار دارند هویت زبان آنها(زبان اشاره) به عنوان یك زبان مستقل به رسمیت شناخته شود، اما این روزها و در دوران كرونا، یك تقاضای ساده بر تمام خواسته های آنها سایه انداخته است؛ «لطفاً در مواجهه با یك ناشنوا – با رعایت فاصله اجتماعی - ماسك خود را بردارید.»

حاج آقا مكثی می كند و در پایان می گوید: «كرونا، فعالیت های ما را كاهش داد و محدود به فضای مجازی كرد. اما مشكل بزرگتر، آنجا بود كه زدن ماسك در این دوره، ارتباط ناشنوایان با افراد جامعه را بیش از پیش محدود كرد. اگر بدانیم زبان اشاره، تركیبی از حركات دست و صورت است، بهتر درك می كنیم ماسك تا چه اندازه ارتباط گرفتن را برای ناشنوایان سخت تر كرده است. ناشنوایان به ادارات و مراكز مختلف مراجعه می كنند اما چون پرسنل آن مراكز ماسك به صورت دارند، فرد ناشنوا اصلاً متوجه صحبت های آنها نمی شود. بنابراین از همین جا از همه هموطنان عزیز درخواست می كنم در مواجهه با ناشنوایان، ماسك خود را بردارند؛ البته با رعایت فاصله اجتماعی.»

 

انتهای پیام/
منبع خبر:
خبرگزاری فارس
   تاریخ: ۰۹:۱۲ - ۰۸/۰۹/۱۴۰۰   بازدید: ۲۸۶