دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
جمعه ۱۳ مهر ۱۴۰۳

مراقبت جدی از روان دانش آموزان در روزهای كرونایی
 
- جامعه

مراقبت جدی از روان دانش آموزان در روزهای كرونایی

مراقبت جدی از روان دانش آموزان در روزهای كرونایی دراین روزها كه چالش ها سر راه دانش آموزان زیاد است؛ از كرونا و آسیب هایش تا آموزش مجازی و دوری از همسالان و بحران های كودكی و نوجوانی جای خالی مراقبت جدی از روان آنها خود را نشان داده است.

به گزارش مشرق، دارد یكسال از روزهایی كه كرونا تمام ساخت تعلیم و تربیت را متاثر كرد می گذرد و هنوز آموزش و پرورش به صورت جدی به موضوع رفع چالش های تربیتی و آسیب های دانش آموزی در دوران كرونا ورود نكرده است. عملاً با آنكه در آموزش و پرورش دفتری برای مشاوره و آسیب های اجتماعی وجود دارد، خروجی آن مشخص نیست. مشاوران مدارس خود گلایه دارند از بلاتكلیفی هایشان، عدم دسترسی هایشان به دانش آموزان و هشدار می دهند برای شدت گرفتن مشكلات روحی و آسیب های دوران كودكی و نوجوانی.

بیشتر بخوانید: «عدالت آموزشی» زمینه ساز «عدالت اجتماعی» محمد رجایی روان شناس و مشاور تحصیلی كه سالهاست با دانش آموزان سر و كار دارد، در خصوص آسیب هایی كه این روزها عدم دسترسی راحت دانش آموزان و اولیا به مشاوران مدارس فراهم می كند، گفت: آنچه مسلم است كرونا یك چالش جدی را در خصوص بحث مشاوره و رسیدگی به آسیب ها در سطح دانش آموزی به رخ كشید. این آسیب را چه از منظر تحلیلی نگاه كنیم و چه سایر آسیب ها، مشخص می كند كه نقش و جایگاه مشاوران در آموزش و پرورش به یك بازتعریف اساسی نیاز دارد.

معلم در مقطع ابتدایی همه توان نیست

وی ادامه داد: در آموزش و پرورش عملاً مشاوران در پایه های ابتدایی فعال نیستند. این نقش به عهده معلمان ابتدایی سپرده شده است. همانطور كه سایر فعالیت های تخصصی هم به معلمان ابتدایی سپرده می شود مثل بحث ورزش و تربیت بدنی. موضوع این است كه در دوران ابتدایی آموزش و پرورش می گوید یك معلم است و 20 تا 40 دانش آموز كه از مدرسه غیردولتی تا دولتی این تعداد متغیر است و این معلم باید هم مسئول آموزش و یادگیری این دانش آموز باشد آن هم در سال های ابتدایی كه او تازه با امر آموزش رو به رو می شود، هم معلم مسئول تربیت اوست، هم مسئول پرورش جسم او و هم باید از روان این بچه مراقبت كند. این در حالی است كه معلمان ما در عمل برای چنین مسئولیت های گوناگونی آماده نمی شوند. نه معلمی كه از دانشگاه فرهنگیان می آید و نه معلمی كه با آزمون استخدامی جذب می شود و نه معلم حق التدریس و...

بیشتر بخوانید: درهای مدارس به روی دانش آموزان باز شد به گفته این مشاور اساس نگاه آموزش و پرورش به فلسفه نگاه تخصصی به معلمان اشتباه است. وی ادامه داد: در فلسفه تعلیم و تربیت این مورد قبول است كه یك معلم آن هم در دوره ابتدایی در واقع هم الگو و هم راهبر كل فرایند تعلیم و تربیت است اما این به معنای همه چیز دانی یك معلم نیست. خصوصاً در مواردی كه بحث بسیار تخصصی می شود معلم ابتدایی باید بتواند آشنایی كلی با بحث های آسیب و اهمیت فعالیت جسمانی و انواع اختلالات كودكی آشنا باشد تا بتواند به موقع به والدین یا مسئولان مدرسه هشدار بدهند برای مداخله نه اینكه صفر تا صد مسئولیت همه چیز را به او بسپاریم.

وی بیان كرد: خلاء جدی بعدی در دوره متوسطه اول است. جاییكه اتفاقاً مشاوران حضور پر رنگی دارند چون در پایه نهم بچه ها باید استعداد یابی و هدایت تحصیلی شوند اما موضوع و چالش جدی همین است كه تعریف از مشاور در آموزش و پرورش به محدوده مشاوره تحصیلی خلاصه می شود انگار. یعنی اصل موضوع انگار هدایت بچه ها به سمت متوسطه دوم و بور از چالش انتخاب رشته تحصیلی است كه تازه آن هم به دلایل متعدد درست اجرا نمی شود.

مشاوره در سطح مدرسه فدای هدایت تحصیلی می شود

رجایی اظهار كرد: خود بحث هدایت تحصیلی با مشكلاتی رو به روست و همه مشاوران مدرسه بارها این موارد را گوشزد كرده اند. از سنجش های رغبت تا بی اهمیت بودن نظر مشاوران در شناسایی استعدادها تا نظر خود دانش آموز برای بیان خواسته اش و در نهایت باز هم نمره است كه تكلیف دانش آموز را روشن می كند و انگار مشاوران در طول سه سال اگر هم بخواهند بذری را بكارند نمی توانند به درستی به بار بنشانند. از سوی دیگر واقعاً چه تعداد از مشاوران مدارس كه برخی از آنها در رشته روان شناسی و برخی در رشته مشاوره تحصیل كرده اند، آنقدر كاربلد هستند كه با انواه چالش های روحی دانش آموزانی كه بین كودكی و نوجوانی هستند آشنا باشند، نشانه ها را دریافت كنند و بدانند چگونه باید مداخله كنند یا چگونه ارجاع بدهند. چقدر در طول سال برای مشاوران كلاس ها و كارگاه های به روز رسانی دانش برپا می شود و اساساً كارگاهی اگر هم برگزار شود چقدر كاربردی است.

مشاوران وقتی در مدرسه حضور هم داشتند و محل ارجاع می توانستند باشند باز هم به وظیفه فردی اشان بر می گشت كه چقدر مسائل دانش آموزی را دنبال كنند. ما در سطح مدارس مشاوران خلاق كم داریم. حالا بگذریم كه اساساً مشاور كم داریم. به متوسطه دوم كه می رسیم و شاید دوران بحرانی تری برای بچه هایمان است كه دیگر این خلاء بیشتر خود را نشان می دهد. بچه هایی كه در معرض انواع آسیب ها هستند به مشاوران دسترسی كمی دارند

وی بیان كرد: موضوع زیاد است. مشاوران وقتی در مدرسه حضور هم داشتند و محل ارجاع می توانستند باشند باز هم به وظیفه فردی اشان بر می گشت كه چقدر مسائل دانش آموزی را دنبال كنند. ما در سطح مدارس مشاوران خلاق كم داریم. حالا بگذریم كه اساساً مشاور كم داریم. به متوسطه دوم كه می رسیم و شاید دوران بحرانی تری برای بچه هایمان است كه دیگر این خلاء بیشتر خود را نشان می دهد. بچه هایی كه در معرض انواع آسیب ها هستند به مشاوران دسترسی كمی دارند. بچه هایی كه در معرض انواع آسیب ها هستند با استرس ادامه تحصیل رو به رو می شوند و چالش هایشان با بزرگترها آغاز می شود و.... عملاً بی پناه هستند چون در این مقطع یا مشاوری نیست یا اگر باشد هم دیگر باید واقعاً یك فرد متخصص و كاربلد باشد نه كسی كه صرفاً یك لیسانس گرفته و جذب آموزش و پرورش شده است.

این مشاور در خصوص پیچیدگی این اوضاع در دوران كرونا گفت: به كرونا و تعطیلی مدارس كه رسیدیم دو اتفاق افتاد. یكی اینكه خود دوری از همسالان، و مدرسه، در خانه ماندن، آموزش مجازی و قدرت انتقال دانش در این دوران یك سختی های پر چالشی برای دانش آموزان داشت كه هنوز هم ادامه دارد و با مسائل كودكی، نوجوانی عجین شد كه بسته به خصوصیات فردی دانش آموزان كه متاسفانه در دوران آموز حضوری شناسایی هم نشده بود بروزش فرق داشت. از سوی دیگر خود كرونا و اضطراب هایش مثل هر فرد دیگری در جامعه روی دانش آموزان اثر گذار بود. ببینید موضوع اصلی زیرساخت هاست. اگر در دوران آموزش حضوری هر دانش آموز در هر مقطعی یك پایش جدی شده بود حالا چه از منظر خصوصیات شخصیتی یا آموزشی و… و جایی اینها ثبت شده بود می شد از متخصصان كمك گرفت كه دانش آموزان در معرض آسیب بیشتر در این شرایط را شناسایی كرد. متاسفانه این یك واقعیت است كه شمار نوجوانان و كودكان دارای اختلالات جدی روانپزشكی كه این روزها به متخصصان مراجعه می كنند بسیار نگران كننده است. و اینكه این مشكلات دارد به شكل های جدی و باشدت خود را نشان می دهد. از جمله اختلال پانیك كه در نوجوانان بسیار شایع شده است.

تعلیم و تربیت ما نقشه منسجمی ندارد

وی ادامه داد: نداشتن یك نقشه راه، یك انسجام در كارها در امر تعلیم و تربیت آسیب هایش را دارد نشان می دهد. شاید مسئولان بگویند مدارس مگر مسئول همه امور مربوط به دانش آموزان هستند. نقش والدین چه می شود؟ واقعیت این است كه هیچ بخشی از ساختار جامعه ما وظیفه آگاهی بخشی به والدین را به عهده نمی گیرد. در واقع برای والد شدن فرد باید میزان دانش و آگاهی هایش در همه ابعاد رشد پیدا كند اما كجا؟ توسط چه كسانی؟ صدا و سیما چقدر در این باره برنامه دارد؟ مدرسه چقدر با والدین در تعامل است؟ باشد ما می گوییم مدرسه موظف نیست لزوماً همه آسیب های نوجوانی را پوشش دهد و مسئول اتفاقات درون مدرسه است. هر چند همین هم مساله شده در دوران كرونا كه عملاً مدرسه ای وجود ندارد. ولی اگر هم مسئول نباشد آیا مسئول آگاهی بخشی به والدین هم نیست؟ آیا مسئول آگاهی بخشی به خود دانش آموزان برای مراقبت از خودشان و آماده شدن در آینده برای مراقبت از فرزندانشان هم نیست؟ خب كجا اینها اتفاق می افتد؟ همه چیز را به حفظیات و پیشرفت تحصیلی محدود كرده ایم. سراغ مهارت آموزی هم كه می رویم وارد مسائلی كلی می شویم. یاد دادن نه گفتن به بچه ها یا بالا بردن اعتماد به نفسشان! اینها خوب است اما در وهله اول یك فرد را باید به خودشناسی برسانیم و باید بتواند به دركی از احساسات و احوال خودش برسد تا در صورت نیاز كمك هم بگیرد حالا چه از معلم چه از مشاور و چه از والدین.

الگوی بدی برای دانش آموزان نباشیم

رجایی درباره اینكه توصیه اتان به والدینی كه این روزها میان ناسازگاری فرزندانشان، خسته شدن هایشان از آموزش مجازی و افت عملكرد تحصیلی گیر كرده اند چیست، گفت: وقتی زمان سازگاری طولانی می شود چالش ها هم جدی تر می شود. فاصله ای كه میان معلمان و به طور كلی مدرسه و دانش آموزان رخ داده قابل چشم پوشی نیست. موضوع این است كه راه گریزی هم نیست. اینجا موضوع اصلی سازگاری است اما در وهله نخست این بزرگترها هستند كه باید سازگاری را به نمایش بگذارند. معلمی كه هنوز نمی تواند با این واقعیت كه باید آموزش را به صورت غیرحضوری به ارتقا برساند و چالش هایش را بپذیرد و راه حل برایش داشته باشد رو به رو شود چه انتظاری باید از دانش آموز این معلم داشت؟ بله معلمان زحمت زیاد می كشند اما هنوز شمار زیادی از معلمان ما نمی توانند و یاد نگرفته اند ناامیدی، چالش ها و خستگی خود را به سمت دانش آموزان فرافكنی نكنند یا آنجا جا به جا نكنند. در سطح دانشگاه هم همین است. اصلاً نفس پرورش روحی كسی كه در مقام معلم است فراموش شده است. باز والدین هم این را یاد نگرفته اند ولی ما از بچه هایمان انتظار داریم اینها را ببینند و اثر نگیرند یا الگو نشود برایشان!

یاد بگیریم تفاوت های فردی بچه هایمان را ببینیم

وی ادامه داد: ما در مشاوره می گوییم برای هیچ دو نفری نمی توان نسخه واحد پیچید. انگیزه های درونی و میزان واكنش نشان دادن بچه ها به مشوق های بیرونی متفاوت است. همانطور كه تاب آوری شان متفاوت است. الان در دوران كرونا تجربه هایشان از آسیب های كرونا متفاوت است. سال بعد آنها با تفاوت های روانی بیشتری قرار است كنار هم بنشینند. آنچه اصل است شناخت است. شناخت فرد از خودش، شناخت والدین از فرزندانشان، شناخت معلمان از دانش آموزانشان. اینگونه می توان علت هر رفتاری را شناسایی كرد و بعد برای مداخله و تغییر تصمیم گرفت. شاید یك دانش آموز با دوبار حرف یك مشاور انگیزه بگیرد و مشكلات را پشت سر بگذارد. شاید مشكلات یك دانش آموز درونی تر و عمیق تر است. شاید اصلاً علت جایی غیر از درس و مدرسه است. واقعاً نمی شود نسخه واحد پیچید. ببینید عموماً كودك و نوجوان از برنامه گریزان هستند. باید با آنها به توافق رسید نه اینكه چیزی را به آنها تحمیل كرد. باید اجازه داد خودشان را پیدا كنند. این یك توصیه كلی است. ما عموماً مدیریت اوضاع را با كنترل گری اشتباه می گیریم. در همین داستان استفاده بچه ها از گوشی و تبلت هم همین كار را می كنیم. ما باید بتوانیم بچه هایمان را مدیرت كنیم نه كنترل. ما باید یاد بگیریم تفاوت فردی بچه هایمان را ببینیم و به آن احترام بگذاریم.

وی در پایان اظهار كرد: واقعیت این است كه همه ما از معلم و والدین و مشاوران و روان شناسان و… كار سختی را پیش رو داریم. بچه هایمان متاسفانه آسیب دیده اند و ما باید راه ترمیم را بلد باشیم. هنوز هم دیر نیست و آموزش و پرورش می تواند به جای اینهمه برنامه ریزی برای عقب نماندن بچه ها از تحصیل و برگزار شدن سرموقع تقویم آموزشی، به مسائل بنیادی تر فكر كند و برای آن برنامه بریزد. اینكه ما چگونه نسلی را برای آینده می خواهیم. خصوصاً با وقفه ای كه كرونا ایجاد كرده و اثرات گسترده ای گذاشته است.

منبع: مهر
منبع خبر:
مشرق
   تاریخ: ۰۵:۱۹ - ۲۸/۱۱/۱۳۹۹   بازدید: ۱۴۷