دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
چهارشنبه ۴ مهر ۱۴۰۳

خط خطی كردن؛ روشی برای بیان احساسات
 
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی قزوین با بیان اینكه خط خطی كردن یك روش برای بیان احساسات است، گفت: در مورد دلایل ترسیم اشكال خط خطی به یك دلیل نمی شود اشاره كرد؛ این رفتار را نه می توان بی اهمیت دانست، نه می توان آن قدر بزرگ كرد كه یك نتیجه گیری كلی بگیریم و فرد را دارای اختلال بدانیم.
خط خطی كردن؛ روشی برای بیان احساسات دكتر محمود بهرام خانی در گفت وگو با ایسنا بیان كرد: بعضی از افراد برای تمركز روی حرفی كه می زنند یا حرفی كه می شنوند عادت دارند قلم به دست بگیرند یا بنویسند، نت بردارند و خط خطی بكنند یا یك شكلی را ترسیم كنند. یا حتی گاهی اوقات از بی حوصلگی برای شنیدن حرف هایی از سمت طرف مقابل، شروع به كشیدن خط های نامفهوم می كند كه پیام غیركلامی است بابت اینكه من حرف هایت را دوست ندارم.

وی افزود: بخش عمده ای از پیام ها كه انسان ها به همدیگر منتقل می كنند به صورت غیركلامی است. متأسفانه انسان ها از طریق بیان خیلی موضوعات را سانسور می كنند. چون معمولاً در ضمیر ناخودآگاه آن مواردی كه دوست نداریم دیگران بدانند و یا بفهمند، وقتی به زبان آورده می شود به شدت مورد سانسور قرار می گیرد. گاهی دلیلش این است كه حرف های طرف مقابل یا خودش را كم ارزش جلوه دهیم در اینجا تماس چشمی نداریم و خودمان را به یك موضوع دیگر مثل خط خطی كردن یا نقاشی مشغول می كنیم و همچنین در برخی اوقات احساسات خودشیفتگی به این شكل نشان داده می شود.

این دكترای روانشناسی بالینی با اشاره به دلایل دیگر خط خطی كردن های نامفهوم و بی دلیل اظهار كرد: ترسیم نقوش و خطوط یك شیوه كنترل احساسات و هیجانات است. هر احساسی ازجمله عصبانیت، اضطراب، ناامیدی، ترس و هر چیزی كه درآن لحظه فرد تجربه می كند؛ به هرحال یك رفتار و نشانه است و این رفتار را نه می توان بی اهمیت دانست، نه می توان آن قدر بزرگ كرد كه یك نتیجه گیری كلی بگیریم و فرد را دارای اختلال بدانیم.

وی بابیان اینكه گاهی اوقات نوع طرح هایی كه كشیده می شود، حاكی از مشكل در ادراك بینایی حركتی است اظهار كرد: مشكل در ادراك بینایی و حركتی ممكن است حاكی از یك سری مشكلات هیجانی و شدت اختلال هم باشد. لازم به ذكر است مشكل در ادراك بینایی حركتی لزوماً به معنای ترسیم این خطوط نخواهد بود.

بهرام خانی گفت: بعضی وقت ها مشكل ناتوانی یادگیری است. مثلاً فردی نمی تواند سازمان دهی ذهنی خوبی داشته باشد و نمی تواند طرح های منسجمی در ذهن خود شكل دهد و مجبور است همه این ها را روی كاغذ بیاورد و به یك ثبات و انسجامی دست پیدا كند. هرچند خود همین رفتار و ترسیم خطوط به نظر می آید كه خوب باشد و فرد سعی می كند از یك ابزار دیگری برای رفع آن نقص استفاده كند. مانند شخص نابینا كه از حس های دیگرش بیشتر استفاده می كند.

وی در پاسخ به این سؤال كه آیا این تصاویر می تواند بیانگر آنچه باشد كه در زندگی جریان دارد، خاطرنشان كرد: بخش عمده تصاویر نامفهومی كه فرد به تنهایی نشسته فكر می كند و نقاشی می كشد به دنیای درون انسان برمی گردد. مثلاً فردی از روی عصبانیت شروع به خط خطی كردن می كند، در اینجا درست است كه این حركت حاصل تلنگری از محیط به سمت فرد عصبانی است ولی اینكه در درون او چه گذشته و چه بوده علت اصلی عصبانی شدن اوست. پس درنتیجه این محتویاتی كه روی كاغذ توسط قلم برون ریزی می شود بیشتر از این كه مربوط به زندگی روزمره و جریان زندگی باشد، عمدتاً به دنیای درونی برمی گردد.

این استاد دانشگاه عنوان كرد: دنیای درونی ما یعنی اینكه افكار و احساساتی كه داریم یا مهم تر از همه برداشتی كه از خودمان و دیگران داریم، تاثیر زیادی می گذارد كه ما چه خطوط و نقش ها و شكل هایی بكشیم و چه واكنش هایی نشان دهیم.

وی با بیان اینكه ترسیم اشكال لزوماً غیرعادی نیست، اظهار كرد: خیلی سخت است كه قضاوت كنیم و بگوییم حتماً یك رفتار غیرعادی است. شاید یك رفتار اجتماعی نباشد یعنی به لحاظ اجتماعی مؤدبانه نباشد وقتی كسی حرف می زند اجتماعی آن است كه تماس چشمی داشته باشیم و قوانین مؤثر در ارتباط بین فردی را رعایت كنیم. برقراری تماس چشمی، رعایت عدالت در صحبت كردن و تأكید كردن و بیان احساسات و عواطف با سر تكان دادن و تأیید ازجمله اصول ارتباط اجتماعی است.

این عضو هیئت علمی دانشكده پزشكی ادامه داد: این رفتار و كشیدن خطوط به مكان، شرایط و بافتی كه در آن قرار گرفته ایم برمی گردد. مثلا طرف مقابل صحبت، دوست خیلی نزدیك باشد ممكن است از این رفتار ما ناراحت نشود و غیرمؤدبانه هم نباشد ولی در یك محیط و بافت دیگر ممكن است این رفتار كاملاً غیرعادی و غیرمؤدبانه باشد.

مشكلات روانی از روی چند خط قابل تشخیص نیست

وی در پاسخ به این سؤال كه آیا تشخیص ناخوشی ها از طریق این اشكال امكان پذیر است، تصریح كرد: روانكاوها و روانشناس ها از روی چند تا خط و نقاشی نمی توانند ناخوشی ها و اختلال روانی در افراد را تشخیص دهند و تمام این اشكال برای روانشناس یك نشانه و تلنگر است.

این استاد دانشگاه با ذكر مثالی افزود: خطوط خیلی پررنگ كشیدن دایره به جای نقطه ها، طرح ها خیلی درهم و شكل های خیلی نوك تیز؛ شاید نشانه عصبانیت باشد و فرد با این رفتار برون ریزی می كند و عصبانیت خودش را نشان می دهد. افراد اسكیزوفرنی ممكن است طرح هایی كه می كشند خیلی باهم همپوشانی داشته باشند، تصاویر خیلی روی هم قرار بگیرند، تكرارپذیری در طرح ها خیلی زیاد است كه به آن درجاماندگی گفته می شود.

وی با اشاره به شناسایی ویژگی های شخصیتی از روی این نقوش خاطرنشان كرد: در مورد شخصیت آدم ها یك سری آزمون استاندارد داریم از نوع فرافكن یا آزمون هایی كه با قلم و كاغذ است. یك تعداد سؤال وجود دارد كه فرد باید به آن ها پاسخ دهد بعد پاسخ های فرد در یك سری تفسیرها قرار می گیرد و یك نتیجه از آن استخراج می شود. در مورد آزمون های فرافكن كار یك مقدار پیچیده تر است یعنی سؤال مستقیمی وجود ندارد كه فرد پاسخگو باشد بلكه بایستی چیزهایی را تعریف كند و ذهنیت خودش را فرافكنی كند.

بهرام خانی گفت: بنده به شدت مخالف ابزارهایی هستم كه در اینترنت گذاشته می شود یا در همایش ها یك سری پرسش نامه به افراد داده می شود تا پر كنند و با ترسیم چند خطوط در مورد یك آدم قضاوت كنند و چقدر این می تواند تأثیرگذار باشد روی فردی كه احساسات خاصی دارد و می تواند حتی آسیب زننده باشد.

وی بیان كرد: اعتقادم بر این است كه تشخیص، شناسایی، ارزیابی و سنجش آدم ها و قضاوت در موردشان كه آیا اختلال دارند یا ندارند، با چهار نشانه از خط و خطوط غیرقابل تشخیص است و شیوه ما در روانكاوی و روان درمانی این گونه نیست. با برگزاری جلسات متعدد با مراجعه كننده هایی كه خود متقاضی روانكاوی هستند؛ هرروز اطلاعات بیشتری از این افراد كسب می كنیم و به صورت كلامی و غیركلامی شناخت بیشتر به دست می آوریم.

این روانشناس بالینی افزود: یك بخش از روان انسان ها ناخودآگاه است. احساسات، افكار، ایده ها، ترس ها، اضطراب ها و آرزوهایشان بلافاصله قابل دریافت نیست و كسی كه ادعا می كند با یك آزمون و با یك نشانه مشكلات روانی را شناسایی و تشخیص می دهد؛ به شدت غیرعلمی و غیراخلاقی و سودجویانه سخن می گوید.

این عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشكی قزوین اظهار كرد: روی امضای افراد هم تحلیل هایی انجام می دهند اما یك مشكلی كه من با این رفتارها و عملكردها دارم این است كه امضا یك نشانه است. از روی یك امضا و یك خط، گفتن شخصیت و قضاوت فرد خیلی ناعادلانه است. نكته مهم اینكه درست است موضوع بحث خط كشیدن است اما تفسیر این ها در بافتی كه صورت می گیرد باید دقیق بررسی شود مثلاً اگر فردی در ارتباط با رئیسش حرفی بزند كاری انجام دهد معانی متفاوتی دارد تا زمانی كه حرفی با مادرش بگوید یا بشنود و اینكه در چه فضایی و چه موقعیت مكانی و چه احوالاتی باشد نیز خیلی مهم است.

انتهای پیام
منبع خبر:
ایسنا
   تاریخ: ۰۹:۰۵ - ۲۹/۰۳/۱۴۰۱   بازدید: ۱۷۷