دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳

برای دوام ازدواج، تفاهم مهم تر است!
 
نارضایتی جنسی یكی از مسائل رایج در زندگی زوج هاست كه از دیرباز وجود داشته ولی امروزه بیش از پیش مطرح و تصریح می شود. اینكه این امر چه عللی دارد و چطور باید با آن مواجه شد، موضوع این مصاحبه با دكتر علی ناظری آستانه، متخصص اعصاب و روان و روانپزشك فعال در حوزه زوج درمانی و مشاوره ازدواج است.


به گزارش «تابناك» به نقل از عصر ایران، دكتر ناظری می گوید آمار دقیقی از تاثیر نارضایتی جنسی در وقوع طلاق در جامعه ایران وجود ندارد ولی با این حال، مطابق آمارهای موجود، بیش از نیمی از موارد طلاق ناشی از نارضایتی جنسی است.

نارضایتی جنسی عمدتا محصول "عدم رابطه جنسی" بین زن و شوهر است یا محصول "كیفیت رابطه جنسی" آن هاست؟

- بیشتر ناشی از كیفیت رابطه جنسی است؛ چون زن و شوهر طبیعتا برای داشتن رابطه جنسی تلاش می كنند. شیوع عدم تمایل به رابطه، به طور كلی كمتر از فقدان كیفیت مطلوب رابطه است كه موجب عدم رضایت زن و شوهر می شود.

در بسیاری از موارد، زن و شوهر چند سال بعد از ازدواج، تمایل زیادی به رابطه جنسی با یكدیگر ندارند. آیا رابطه جنسی اندك شمار در طول یك ماه، خودش مصداق نارضایتی جنسی است؟

- معمولا كم شدن رابطه جنسی، نشانه ای از نوعی اختلال یا مشكل است و به نارضایتی منجر می شود. ولی نمی شود به طور مطلق نظر داد. گاهی افراد از رابطه جنسی با یكدیگر راضی اند ولی میزان یا دفعات رابطه شان كم است یا نسبت به سال های اول ازدواج كاهش پیدا كرده است. اما پاسخ سوال شما به طور كلی مثبت است.

یعنی كاهش تدریجی رابطه جنسی نشانه نوعی اشكال و اختلال است كه طبیعتا نارضایتی را در طرفین رابطه یا حداقل در یكی از آن ها ایجاد می كند و این موضوعی است كه معمولا علتش تركیبی از مشكلاتی است كه زن و شوهر در رابطه جنسی و در سایر حوزه های زندگی با هم دارند.

مشكلات در سایر حوزه ها نیز می تواند منجر به فاصله گرفتن زن و شوهر از یكدیگر شود و فضایی سرد بین آن ها حاكم كند.

زن و شوهری كه پنج سال از ازدوجشان می گذرد، آیا مشاورین جنسی نظری دارند كه این ها در طول یك ماه یا یك هفته، بهتر است چند بار با هم نزدیكی داشته باشند؟

- این نظر تقریبی است. تقریبا انتظار می رود كه در طول هفته دو بار آمیزش جنسی بین چنین زوجی صورت گیرد. اگر هم بیشتر باشد، اصلا تعجب انگیز نیست. دو بار آمیزش در هفته، حداقلِ مطلوب است ولی گاهی در موارد خاص، یكبار آمیزش جنسی در طول هفته هم مقبول و طبیعی محسوب می شود.

البته باز هم تاكید می كنم: اگر رضایت دو طرف جلب شده باشد، حتی اگر دفعات رابطه جنسی كمتر از این هم باشد، مشكلی ایجاد نمی شود.

حالا اگر این زوج ده یا پانزده سال از ازدواجشان گذشت، دو بار نزدیكی در هفته برایشان نرمال است یا به صورت طبیعی كمتر می شود؟

- میل جنسی با گذشت زمان تغییری نمی كند ولی ممكن است گذشت زمان موجب محدودیت های جسمی شود. بخصوص از سنین میانسالی به سمت سالمندی، به علت محدودیت های فیزیكی، ممكن است این عدد (یعنی دو بار آمیزش در هفته) كمتر شود.
اما عدد خاصی را نمی توان معین كرد. همه چیز بستگی به شرایط جسمانی افراد دارد كه اصلا هم تابع سن نیست. ولی انتظار داریم بعد از پنجاه یا شصت سالگی، دفعات آمیزش جنسی به علل فیزیكی تا حدودی كمتر شود. این كاهش اگر با هماهنگی طرفین باشد، ایجاد نارضایتی نمی كند و نفس این كاهش هم عجیب نیست.

تفاوت های فرهنگی و تربیتی چقدر در نارضایتی جنسی موثر است؟

- یكی از عوامل اصلی است. نگاه به تمایلات جنسی و شیوه پرداختن به میل جنسی، آموزش جنسی ای كه افراد قبل یا بعد از ازدواج دریافت می كنند و نیز تعامل زن و شوهر با یكدیگر یا تعاملشان با افرادی كه به آن ها نزدیك اند، مثلا اعضای خانواده كه معتمد آن ها محسوب می شوند، اگر به درستی صورت نگرفته باشد، و یا در فرهنگ های خانوادگی بسیار متفاوتی شكل گرفته باشد، حتما در زمان برقراری رابطه جنسی ایجاد اختلالاتی می كند كه به نارضایتی یكی از طرفین رابطه یا هر دوی آن ها منجر می شود.



معمولا در ایران علت نارضایتی جنسی، از حیث تفاوت های فرهنگی و تربیتی، چیست؟

- به طور خلاصه، از طرف آقایان عدم توجه به نیازهای زنان در حین رابطه جنسی است و از طرف خانم ها نوعی مذموم دانستن اصل لذت جنسی. این چیزی است كه در آموزش و فرهنگ ما وجود دارد. یعنی به خانم ها فرهنگ غلطی آموزش داده می شود كه لذت جنسی چیز جالبی نیست و تا حد امكان باید از آن گذر كرد و فقط در حد ضرورت به آن پرداخت.

به آقایان هم آموزش لازم داده نمی شود كه زن موجودی است كه در رابطه جنسی باید به او توجه ویژه شود و مرد نباید فقط در پی ارضا شدن خودش باشد. علت اصلی نارضایتی جنسی، همین دو عامل است كه برآمده از فرهنگ و نحوه آموزش جنسی در جامعه ما هستند.

در ایران نارضایتی جنسی چقدر در طلاق ها موثر است؟

- آمار دقیق و درستی در این زمینه نداریم. دست كم به دو دلیل. یكی اینكه بررسی های اصولی و علمی درباره این موضوع انجام نمی شود. دوم اینكه این مسائل در ایران، به دلیل فرهنگ ما، مشمول نوعی خودسانسوری می شوند و زن و شوهر درباره علت جدایی شان، حرف چندانی در این زمینه نمی زنند.

شاید همین دو عامل كافی باشد برای اینكه ما بگوییم آمار موجود در این زمینه نمی تواند قابل اتكا باشد. ولی با وجود همه این ها، می توانیم بگوییم در ایران نقش نارضایتی جنسی در طلاق، بالای پنجاه درصد است. بیش از نیمی از موارد طلاق، طبق همین آمار موجود، مربوط به مسائل جنسی است.

زوجی كه از هم رضایت جنسی دارند ولی در سایر حوزه های زندگی تفاهم چندانی ندارند، احتمال دوام ازدواجشان بیشتر است یا زوجی كه در سایر موارد تفاهم دارند ولی نارضایتی جنسی هم دارند؟

- البته این تفكیك كمی سخت است. رضایت جنسی تا حد زیادی یك مسئله روحی و روانی است و صرفا فیزیكی نیست. در نتیجه رغبت و تمایل به داشتن رابطه جنسی با فردی كه با او اختلاف داریم، كار دشواری است. رضایت از رابطه با كسی كه با او مشكل داریم و یا به هر دلیلی احساس می كنیم آینده خوبی با او نداریم، كار سختی است.

ولی بر فرض كه این تفكیك شما درست باشد، طبعا داشتن رضایت در سایر ابعاد بیشتر كمك می كند به دوام زندگی. داشتن رضایت جنسی، در حالی كه زن و شوهر اختلافات متعدد دیگری دارند، هرگز برای دوام یك ازدواج كاركرد ندارد. شاید برای یك رابطه موقت كافی باشد، بویژه برای آقایان، ولی برای زندگی مشترك و فرزند داشتن و زیستن مشترك در سنین میانسالی و سالمندی، هرگز كفایت نخواهد كرد.

پس به نظر شما، یك زوج كه گرایش فكری یا مثلاً سیاسی همسو دارند و به لحاظ فرهنگی در یك زیست جهان قرار دارند، در مقایسه با زوجی كه دچار اختلافات سیاسی اساسی اند و علائق فرهنگی چندان مشتركی ندارند ولی رابطه جنسی شان لذتبخش است، احتمال دوام رابطه شان بیشتر است.

- بله، چون زوج اول می توانند تلاش كنند مشكل نارضایتی جنسی را حل كنند... .

ولی فرض سوال من بقای نارضایتی جنسی بود. اگر نارضایتی رفع شود كه این سوال هم منتفی می شود.

اگر نارضایتی جنسی حل نشود، ادامه رابطه زوج اول كار دشواری است ولی غیرممكن نیست. ولی زوج دوم در سوال شما، رابطه شان صرفا برای ارتباط جنسی است و بعد از مدتی كاركرد خودش را از دست می دهد چونكه انسان صرفا برای ارضای جنسی حاضر نیست یك آدم دیگر را در خیلی از شئونات دیگر زندگی خودش شریك كند. چنین زوجی بیشتر تبدیل به چیزی می شوند كه غربی ها به آن می گویند سكس پارتنر.

پس به نظر شما برای دوام ازدواج، تفاهم مهم تر از لذت جنسی است.

بله، در صورتی كه رابطه دو نفر صرفا مبتنی بر ارضای جنسی باشد، قطعا در درازمدت ادامه پیدا نمی كند. عوامل دیگری برای دوام رابطه ضرورت دارند.

علت اساسی نارضایتی جنسی در رابطه زن و شوهر، آیا ساختار روانی مرد نیست؟ چون بعضا گفته می شود چند سال بعد از ازدواج، زن دیگر برای شوهرش محرك جنسی نیرومندی نیست و زنان دیگر از این حیث بیشتر مصداق محرك جنسی برای آن مرد هستند. و همین موجب می شد كار مرد به خیانت بكشد و بعد هم رغبتش به آمیزش جنسی با همسرش كاهش یابد.

- این ساختار وجود دارد ولی می تواند موجب ایجاد نارضایتی جنسی نشود. یعنی آقایان می توانند همچنان به قدر كافی با همسرشان رابطه جنسی داشته باشند. میل جنسی مرد، در زمانی كه باید ارضا شود، چیزی كمتر از میل او به غذا و در نتیجه روی آوردن به دست پخت همسرش نیست. وقتی مرد گرسنه است و همسرش برای او غذا پخته، لزوما به خاطر غذای فلان رستوران، از خوردن دست پخت همسرش اجتناب نمی كند. ولو اینكه غذای خانگی تكراری باشد نسبت به غذای رستوران. بنابراین صرف تكراری بودن آمیزش جنسی با همسر، منجر به نارضایتی نمی شود.

ولی استعداد تنوع طلبی در حیات جنسی، قطعا در آقایان وجود دارد اما مردها می توانند آن را مدیریت كنند. علت اصلی نارضایتی جنسی معمولا این است كه توجه آقایان به نیاز جنسی همسرشان یا از ابتدا كم است یا بعد از مدتی كمرنگ می شود. در فرهنگ ما هم خانم ها زیاد به نیاز جنسی خودشان اهمیت نمی دهند و فكر می كنند با گذشت زمان و بچه دار شدن و پیرتر شدن، دیگر اجازه ندارند حق و حقوق خودشان را نسبت به این موضوع مطرح كنند. یعنی خجالت می كشند به این موضوع بپردازند. در نتیجه سردی جنسی ایجاد می شود و زنان از سر تكلیف رابطه جنسی خواهند داشت و مردان هم می خواهند ظرف مدت كوتاهی رضایت جنسی خودشان را بدست آورند.

ناتوانی جنسی عمدتا یك امر مردانه است؟ برای رفع آن چه اقداماتی می توان انجام داد؟

- میل جنسی در هر دو طرف می تواند دچار مشكل باشد. چه مرد چه زن. اما اصطلاح ناتوانی جنسی را معمولا برای عدم تحریك جنسی در آقایان به كار می برند. این طبیعتا یك بیماری است و می تواند صرفا روانپزشكی باشد یا تركیبی از مشكلات عروقی و هورمونی و روانشناسی باشد كه در هر صورت از طریق متخصصین مربوطه پیگیری و درمان می شود.

اگر نارضایتی جنسی بین یك زوج رفع نشود، بهتر است آن زن و شوهر از هم جدا شوند؟

- اولین قدم این است كه تا جایی كه می توانند تلاش كنند این نارضایتی را از بین ببرند. گاهی عوامل مختلفی وجود دارند كه جدایی را دشوارتر می كنند. در چنین مواردی، ممكن است افراد با توجه به نوع شخصیت شان بتوانند بدون پرداختن به مسئله جنسی، خانواده ای را كه تشكیل داده اند، حفظ كنند.

یعنی خسارت های از هم پاشیدن آن خانواده برای روح و روانشان بیش از خسارت های نارضایتی جنسی در صورت دوام آن خانواده باشد. ولی این وضعیت نادر است. نارضایتی جنسی عمدتا راهی به غیر از جدایی ندارد مگر اینكه درمان شود.
منبع خبر:
تابناک
   تاریخ: ۰۹:۲۰ - ۰۵/۰۴/۱۴۰۱   بازدید: ۱۴۴