دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
سه شنبه ۳ مهر ۱۴۰۳

«بی صدا حلزون» برای شنیدن صدای ناشنوایان
 
تهران- ایرنا- فیلم سینمایی «بی صدا حلزون» تصویری از جامعه ناشنوایان و كم شنوایان ارائه می دهد و تلاش فیلم ساز برای توجه به ناشنوایان را برجسته می سازد.
سارا بقایی I خبرنگار

«بی صدا حلزون» برای شنیدن صدای ناشنوایان تهران- ایرنا- فیلم سینمایی «بی صدا حلزون» تصویری از جامعه ناشنوایان و كم شنوایان ارائه می دهد و تلاش فیلم ساز برای توجه به ناشنوایان را برجسته می سازد.

زمانی دوستی می گفت ناشنوایان یكی از مظلوم ترین معلولان جامعه هستند، چون حتی از یك برون ریزی خشم ساده محرومند؛ الكن ترین زبان را برای نشان دادن خشم، اندوه و عصبانیت دارند و این بیش از بیش به احساس دردشان اضافه می كند. در بی صدا حلزون این صحنه ها كم نیست. جایی كه زن و شوهری از دست هم عصبانی هستند و حتی توان داد زدن ندارند؛ نه این كه دادن زدن در زمان عصبانیت درست است اما انگار ناشنوایان دردهای انباشته شان زیاد است.

شنیده شدن در زندگی امروز تقریبا یكسره به عنوان كانالی برای درك شدن درنظر گرفته می شود؛ كسانی كه زمانی و فضایی برای شنیدن یك دیگر می گذارند حالشان بهتر است؛ حرف می زنند، می شنوند و بهتر ذهن و رفتار یكدیگر را درك می كنند اما این فضا برای ناشنوایان یكسره با كسانی محقق می شود كه همانند خود ایشان ناشنوا باشند وگرنه برای آدم های برخودار از قوه شنوایی فضای ذهنی این افراد عمدتا سخت و طاقت فرساست. به همین دلایل است كه دایره ارتباطات اجتماعی و عاطفی ناشنوایان بیش از پیش بسته و محدود می شود.

بی صدا حلزون كه این روزها در حال اكران در سینماهای كشور است، قصه زندگی كم شنوایان و ناشنوایانیست كه در جامعه ای زندگی می كنند كه توجهی به مشكلاتشان ندارد.

الهام (هانیه توسلی) زنی كم شنواست كه با سعید (محسن كیایی) همسر كم شنوای خود، مشكل بزرگی دارد و این مشكل منجر به جدایی آنها شده است. الهام می خواهد پسر كم شنوایش عمل كاشت حلزون را انجام بدهد تا بتواند به مدرسه بچه های شنوا برود و از نعمت شنیدن برخوردار شود و سعید با این عمل سر ناسازگاری دارد و دلش نمی خواهد كه یگانه فرزند آنها یعنی مهرشاد زیر تیغ این جراحی برود؛ ضمن این كه سعید در دیدگاهی خودمحورانه معتقد است كه پسرش در صورت برخورداری از قوای شنیداری دیگر او را دوست نخواهد داشت، به همین دلیل او ترجیح می دهد پسرش شبیه خودش بماند تا با او بماند.

الهام اما تقلی اش كاملا در تقابل با سعید است یعنی او می خواهد پسرش تجربه زندگی متفاوتی را به دست بیاورد، به یك مدرسه معمولی برود و یك زندگی طبیعی مانند همه همسن و سال هایش داشته باشد؛ چیزی كه او و همانندش همیشه از آن محروم بوده اند.

«بی صدا حلزون» برای شنیدن صدای ناشنوایان

از جمله نقاط قوت این فیلم قاب بندی های لطیف و زیبایی است كه همراهی مخاطب را برمی انگیزد؛ قاب هایی كه در عین رنگانگی غمی در خود نهفته دارند و بیش از پیش با حس و حال ناشنوایان همراه می شوند. تبحر بهرنگ دزفولی كارگردان این اثر به عنوان عكاسی چیره دست، قطعا در این قاب بندی ها موثر بوده است؛ همان گونه كه در سینمای جهان هم این موضوع مصدایق متعددی دارد و سینمای تام فورد به عنوان یك طراح مد در آثارش جلوه گری می كند.

نقطه قوت دیگری كه فضای بی صدا حلزون را بسیار برای همراهی مخاطب و افزایش درك او از جهان ناشنوایان و كم شنوایان مهیا می سازد، سكانس هایی است كه افراد كم شنوای فیلم با هم و یا بادیگران صحبت می كنند. در این سكانس ها صداها كاملا محو به گوش می رسد و ما در كنار افراد كم شنوای اثر، جهان پیرامون قصه فیلم را می شنویم. موضوعی كه برای لحظاتی هرچند كوتاه تلخی و سختی جهان این آدم ها را برجسته می سازد.

«بی صدا حلزون» برای شنیدن صدای ناشنوایان

بازی هانیه توسلی به عنوان یك كم شنوا كه تمام دنیایش پسرش است و برای عمل او و كاشت حلزون در گوشش به امید شنوایی می دود را نیز باید یك نقطه قوت جدی در این قصه دید؛ توسلی كه بار اصلی داستان را به دوش می كشد به خوبی از پس این نقش برآمده و تصویر بدون اغراق و قابل پذیرشی از یك كم شنوا را ارائه می دهد. این توانایی البته از تلاش توسلی برای درك جهان ناشنوایان و كم شنوایان و نشست و برخواست او با این جامعه پیش از ایفای نقش سرچشمه میگیرد.

سوی دیگر این قصه و سعید با بازی محسن كیایی است كه ابدا این قوت را ندارد و كیایی كه عمدتا او را به دلیل بازی در نقش های كمدی اش می شناسیم، نتوانسته است تا آنچنان كه باید از پس این نقش دشوار بربیاید و مانند توسلی اثرگذار و محكم ظاهر شود؛ با اینكه كارگردان سعی كرده با بیشتر كردن میزان كم شنوایی كاراكتر سعید، بازی كیایی را آسان تر كند ولی بازهم این بازیگر درگیر یك اغراق بیش از حد در نقش آفرینی خود شده است.

بر این نقد باید این نكته را افزود كه همانند بیشتر آثار سینمای ایران پایان بندی فیلم به شدت از قوت و قدرت به سرانجام رساندن مقصودش ناتوان است؛ به عبارتی باید افسوس خورد برای فیلمی كه با قصه و فضاسازی اش تا دقایق پایانی مخاطب را با خود همراه و متاثر ساخته اما در انتها یكسره از دست می رود.

برچسب ها
- سینمای ایران
- محسن كیایی
- هانیه توسلی
- زبان اشاره
- ناشنوایان
منبع خبر:
ایرنا
   تاریخ: ۰۹:۴۳ - ۲۵/۰۴/۱۴۰۱   بازدید: ۱۵۷