دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳

وقتی درد تو را بزرگ می كند/ ساخت اولین مركز مجهز توان یابی معلولان كشور در نیشابور
 
به گزارش خبرگزاری فارس از نیشابور، برای دیدن جوان نیشابوری كه اكنون سرآمد جوانان شهر شده است، به ساختمان نیمه كاره ای در خیابان 17 شهریور می روم.

شكل سازه و نوع معماری بنا، گواه این است كه كاربری بنا بسیار متفاوت است. وقتی از كارگران مشغول به كار سراغ جواد دشتكی را می گیرم یكی از آنها می گوید مهندس طبقه پایین است. در طبقه پایین جوانی را می بینم كه بر روی ویلچر نشسته و از روی نقشه باز شده روی پاهایش مقتدرانه نكاتی را به اطرافیانش گوشزد و هر بار هم این جمله را تكرار می كند از كار عقبیم! هم اینكه متوجه حضورم می شود به گرمی استقبال می كند و بعد از انجام چند كار دیگر برای گفت و گو به اتاق كارش می آید.

این جوان نیشابوری می گوید: اواخر اسفند سال 97 بود، یادم می آید آن شب كمی دیرتر به باشگاه رسیدم هنوز ساعتی از كشتی نگذشته بود كه حین تمرین دچار ضایعه نخاعی شدم. با آن كه حدود 3 سال و 7 ماه از آن حادثه می گذرد اما رنج و اندوه آن روزها هرگز از خاطرم نمی رود. با آن كه خانواده و اقوام هرگز به چشم یك فرد معلول به من نگاه نكردند اما روزهای اول خیلی سخت بود كه یك جا ثابت بمانم و نیازمند كمك كسی حتی برای دست كشیدن به صورتم باشم .

ورزشكاری كه روزی 16 ساعت را بی وقفه كار می كرد حالا در بخش آی سی یو بی حركت روزها را سپری كنم . همه ناامیدی من 4 ماه اول بود كه  از نظر روحی مشكلات زیادی را تحمل كردم. تا اینكه یكی از دوستانم مرا به مراكز توانبخشی تهران معرفی كرد . به تهران رفتم و یك سال را در مراكز مجهز توان یابی معلولان گذراندم . به هر مركزی كه معرفی می كردند رفتم . اما این  مراكز جدای از هزینه بالای درمان هیچ كدام جامع و كامل نبودند و هر كدام مشكلاتی داشتند. در بعضی از مراكز با آنكه توان تمرین بیشتری داشتم اما اجازه نیم ساعت كاردرمانی بیشتر را نمی دادند یا این كه فیزیوتراپ به خاطر نبود وقت نمی رسید كه بیشتر كار كند. همچنین مجهزترین مركز تهران كاردرمانی سالن ورزشی و فیزیوتراپی داشت اما آب درمانی نداشت. در مراكزی كه آب درمانی داشتند نیز بیمار را با دست حمل می كردند كه خطرناك بود و استخرها ساده و یا عمیق بود. به جز این ها هزینه درمان هم بسیار بالا بود. سال 98 ماهانه 15 تا 20 میلیون تومان هزینه درمانم می شد. اما در همان زمان كه در حال توان یابی بودم هر چه به دنبال مركز جامع توان یابی در استان خراسان بودم، متوجه شدم كه اصلا چنین مركزی در استان خراسان وجود ندارد. اینجا بود كه ساخت مركزی جامع و كامل در مشهد برای معلولان استان خراسان در ذهنم جرقه زد. مركزی مجهز كه معلولان نتیجه ای بهتر از آنچه كه من در تهران گرفتم بگیرند. برای همین شروع كردم به مشورت با پزشكان، اساتید دانشگاه ها، فیزیوتراپ ها، متخصصان حوزه از آنجا كه رشته تحصیلی ام در دانشگاه معماری بود در مدتی كه آنجا بودم سعی كردم اطلاعات لازم را جمع آوری كنم تا از  مجموع این اطلاعات برای ساخت مركز جامع توانبخشی در مشهد استفاده كنم.



بعد از گذشت یكسال و با بهتر شدن وضعیت روحی و جسمی ام بعد از مشورت با اداره بهزیستی نیشابور متوجه شدم در نیشابور 9000 فرد معلول وجود دارد كه از این تعداد 3000 نفر معلولیت جسمی دارند با آگاهی از تعداد قابل توجه افراد معلول تصمیم گرفتم در مركز شهر نیشابور مكانی قابل دسترسی برای ویلچری ها و بیماران ضایعه نخاعی، ام اس، پاركینسون و یا سكته كه برای همه قابل دسترسی باشد، بسازم.

وی به دیوارهای ساختمان اشاره می كند و می گوید: اینجا خانه پدری ام بود كه به خاطر موقعیت مكانی خوبش كه در مركز شهر است تصمیم گرفتم همینجا را برای توان یابی معلولان بسازم.مكانی كه مجموعه ای از امكانات و تجهیزات  توان یابی را یك جا داشته باشد. مساحت این ساختمان 530 متر زمین با 1400 متر بنا در 3 طبقه در نظر گرفته شده است. یكی از مهندسین مشاور هم فردی است كه مثل خودم دچار ضایعه نخاعی شده است كه با پزشكان متخصص جهت مناسب سازی و بهسازی این مكان همكاری می كنند.



به پیشنهاد دشتكی به طبقه اول ساختمان برای دیدن استخر نیمه تمام مركز می روم . او با دیدن نگاه متعجب و پرسشگرم می گوید: زمانی كه در مراكز تهران بستری بودم استخرهایی كه نردبان داشت مددكاران افراد معلول و بیماران را با دست حمل كرده و به درون استخر می بردند. در مراكزی هم كه استخرها بالابر داشتند بیمار هنگام ورود به استخر با مشكلاتی مثل برق گرفتگی و سقوط روبرو بود. علاوه بر این، همه استخرها معمولی و بدون هیچ تجهیزات توان یابی بود ند به همین خاطر به فكر تعبیه رمپی جهت انتقال بدون مشكل بیمار با ویلچر یا واكر به درون استخر افتادم.

همه تلاشم این است كه این مركز مجموعه كاملی باشد تا كسانی كه نیاز به توان یابی دارند نتیجه مطلوب را بگیرند. بعد از تكمیل و بهره برداری این مركز فاز 2 را هم برای اقامت بیماران و معلولانی كه از شهرستان های استان و كشور برای توان یابی به این مركز می آیند خواهم ساخت. 

دشتكی در مورد هزینه ها می گوید همه هزینه ها با خودم است. البته با طولانی شدن كار و با بالا رفتن هزینه ها با كمبود پول مواجه شدم و مجبور به فروش دام های دامداری ام، شدم. خدا بخواهد 6 ماه دیگر پروژه تكمیل می شود. تا امروز درخواست كمك دولتی نداشتم و ار این به بعد هم تا جایی كه امكان دارد می خواهم كار را با سرمایه شخصی خودم به سرانجام برسانم.

وقتی از دشتكی می پرسم این روحیه خستگی ناپذیر را از مادرش به ارث برده یا پدرش با چهر ه ای پر از لبخند می گوید: از هر دو، من از 11 سالگی ورزش می كردم 14 سالم بود كه یتیم شدم. از آنجا كه تنها پسر خانواده بودم از همان نوجوانی روزی 16 ساعت كار می كردم.  15 سال ورزش كشتی و جودو انجام می دادم 5 مدال كشوری و 30 مدال استانی در كشتی چوخه و جودو كسب كردم با آنكه قبل از این حادثه می دانستم كه یك فرد ضایعه نخاعی كمتر از یك درصد شانس به دست آوردن توانایی هایش را دارد باز هم ناامید نشدم و همان ماه های اول حادثه با خودم گفتم اگر یك نفر ضایعه نخاعی در دنیا راه افتاده باشد من هم می توانم این روزها به جز كشاورزی و دامداری، روزی 4 ساعت ورزش می كنم تا عضلاتم تحلیل نرود.

انتهای پیام/
منبع خبر:
خبرگزاری فارس
   تاریخ: ۲۰:۳۲ - ۱۷/۰۷/۱۴۰۱   بازدید: ۱۴۹