دریافت اطلاعات ...
 
روابط عمومی دانشگاه علوم توانبخشی و سلامت اجتماعی
یکشنبه ۱ مهر ۱۴۰۳

ترویج كتابخوانی؛ یافتن راه های نوین برای كاربردی كردن مطالعه
 
اردبیل-ایرنا- دست اندركاران ترویج كتابخوانی باید راه های نوین برای كاربردی كردن مطالعه پیدا كنند.راه هایی كه با رفع نیازهای روزمره مخاطب همپوشانی داشته باشد.منزلت اجتماعی، ترقی و نیل به خواست ها در عرصه عمومی می تواند یكی از این راه ها باشد. اگر عموم جامعه شاهد سرآمدی دانایان باشد، برای دانایی ...
پروانه رضاقلیزاده مدیركل كتابخانه های عمومی استان اردبیل

ترویج كتابخوانی؛ یافتن راه های نوین برای كاربردی كردن مطالعه اردبیل-ایرنا- دست اندركاران ترویج كتابخوانی باید راه های نوین برای كاربردی كردن مطالعه پیدا كنند.راه هایی كه با رفع نیازهای روزمره مخاطب همپوشانی داشته باشد.منزلت اجتماعی، ترقی و نیل به خواست ها در عرصه عمومی می تواند یكی از این راه ها باشد. اگر عموم جامعه شاهد سرآمدی دانایان باشد، برای دانایی خواهد كوشید.

اثربخشی، سازندگی و فواید مترتّب بر «كتابخوانی» را باید گزارهای بدیهی دانست كه درستی آن محل تردید نیست. كتاب، حامل آزموده های بشر و حاصل تآملات او در ادوار تاریخی است و بسامان كردن زیست امروز و فردای آدمی جز با مراجعه و تدبر در دقایق آنها مقدور و میسور نمی باشد.

تحولات شگرف تاریخ هر ملت، وابسته به متغیرهای چندی است كه بی گمان یكی از آنها را باید میراث مكتوب آن ملت به شمار آورد. كتابخوان ترین ملل، مترقی ترین و برخوردارترین هستند و به طریق اولی در مناسبات جهانی نیز در جایگاه رفیعی قرار دارند.شكوفایی تمدن اسلامی و گسترش جهانی آن نیز بی ارتباط با این موضوع نبوده است.

طی قرون متمادی، آرای اندیشه ورزان مسلمان در قالب كتاب متبلور و به سراسر گیتی منتقل شده است. همچنین دانش و فلسفه ملل دیگر نیز از رهگذر نهضت ترجمه در عصر عباسی به دست مسلمانان رسیده است.

بیت الحكمه (خانة حكمت) كه توسط خاندان های دانش دوست ایرانی در قرون نخستین اسلامی راه اندازی شده بود، كتب متعدد علمی، ادبی و فلسفی را از زبان های ایران باستان، هندی، سُریانی و یونانی به عربی برگردانده و موجب گسترش دایرة دانایی شده است.

وجود كتابخانه های متعدد در دربارها، نظامی ها، بقاع و مزارات و گماشتن مشاهیر علمی و ادبی به مدیریت و كتابداری آنها مؤید توجه جدی ایرانیان مسلمان به امر مطالعه است. اما باید توجه داشت كه به گواهی داده های تاریخی، این توجه و تفطن، فراز و فرودهایی داشته و ادوار رشد و فترت را تجربه كرده است. به نظر می رسد عصر جدید را به علل مختلف، باید دورانی بینابین میان شكوفایی و ركود به شمار آورد.

از سویی توسعه مراكز آموزشی و همگانی شدن آن رجوع به منابع مكتوب را الزام آور كرده و از سوی دیگر لوازم روزگار مدرن از جمله تنوع تفننات و تعدد ابتلائات، در كنار تغییرات و تحولات زیست مانی، موجب مشغولیت فراوان شهروندان و غفلت از مطالعه شده است. هر دو سوی این معادله، صادق است!

عمده ترین چالشی كه امروز برای مطالعه غیردرسی می توان متصور شد، كاربردی كردن آن است. به بیان بهتر، پرسشی در بطن این رفتار مستتر است كه «ثُمّ مَاذَا؟» یا به قول فرنگی ها «؟So what»؛ بخوانیم كه چه شود؟ دمدستیترین پاسخی كه داده می شود، این است كه «میخوانیم تا بدانیم!» و باز پرسش نخستین مؤكداً رخ می نماید كه اینهمه بدانیم كه چه شود؟ و این تسلسل میتواند همچنان امتداد یابد.

منظور از كاربردی كردن مطالعه، گذاشتن نقطه پایان به این تسلسل كه فلاسفه آن را باطل می دانند و عبث می خوانند و یا رسیدن به توافقی متقاعدكننده در این باب است. كتابخوانی تا روزی كه نتیجه عینی، مادی و ملموس آن برای مخاطب، در زیست روزمره اش محسوس نباشد، همگانی نخواهد شد و مهمترین چالش برای افزایش تعداد كسانی كه كتاب می خوانند، همین است.

دست اندركاران ترویج كتابخوانی باید راه های نوین برای كاربردی كردن مطالعه پیدا كنند. راه هایی كه با رفع نیازهای روزمره مخاطب همپوشانی داشته باشد.منزلت اجتماعی، ترقی و نیل به خواست ها در عرصه عمومی می تواند یكی از این راه ها باشد. اگر عموم جامعه شاهد سرآمدی دانایان باشد، بی شك برای دانایی خواهد كوشید.

یك نمونه عینی كه می تواند الگوی مناسبی برای ترویج كتابخوانی باشد، توفیق شركت های دانش بنیان است كه كسب دانش و تولید ثروت را توأمان و لازم و ملزوم یكدیگر معرفی می كند. تعجب نباید كرد اگر مدعی شویم، كتابخوانی باید به تولید ثروت، رفع بیكاری و حل آسیب های اجتماعی منجر شود كه اگر اینگونه باشد، اساساً از اختصاص هرگونه هزینه ای برای تبلیغ كتابخوانی بی نیاز خواهیم شد.البته كه این امر نیازمند سیاست گذاری كلان و مشاركت همة اركان سیستم دولتی و دستگاه های اجرایی است.

اگر كتابخوان ها برای دریافت تسهیلات بانكی در اولویت باشند، اگر سهمیه ویژه ای به دارندگان اطلاعات عمومی كه حاصل مطالعات غیردرسی است در استخدام ها اختصاص یابد، اگر سواد عمومی و اشراف به میراث مكتوب یكی از مؤلفه های مؤثر در ترفیع اداری باشد، اگر ادارات و شركت ها و مؤسسات فقط یكبار در سال به برگزاری مسابقه كتابخوانی برای كاركنان خود مبادرت ورزند، اگر امتیازاتی چون یارانه مطالعه به طالبان و واجدان شرایط آن ارائه شود، اگر حمایت های مالیاتی از مشاغل مرتبط با كتاب و كتابخوانی به صورت چشمگیر ارتقا یابد، اگر دستگاه های پرمراجعه و پرمخاطب، به ایجاد كتابخانه در دسترس برای مراجعان خود اقدام كنند، اگر در كنار ملزم بودن پیمانكاران و انبوه سازان به تعبیه آسانسور و پله اضطراری، ساخت كتابخانه نیز در منازل (حداقل در آپارتمان های سه خوابه و بیشتر) مورد توجه باشد و مهمتر از همه اینها اگر مطالعه به یك هنجار و ارزش اجتماعی تبدیل شود، آن وقت ما توانسته ایم در پروسه كاربردی كردن كتابخوانی موفق شویم و پس از آن، از ثمرات و مواهب عدیده اش برخوردار خواهیم شد.

شك نكنید كه ربط وثیق و نسبت مستقیمی میان افزایش سرانه مطالعه و كاهش طلاق، اعتیاد، نزاع، مسئولیت ناپذیری، بی نظمی، قانون گریزی و... وجود دارد كه نتایج حاصل از پژوهش ها و پیمایش های علمی دال بر آن است. جامعه كتابخوان، جامعه ای بسامان و بقاعده است و بسیاری از آسیب ها و معضلاتی كه با آن مواجه هستیم، در آن جایی ندارد و یا دقیق تر بگوییم كه در كمترین حد آن است.

از دیگر چالش های پیشِ روی كتابخوانی و كتابخانه ها، جلب و جذب حمایت های مردمی است. از سال 1384 كه كتابخانه های عمومی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی منفك و نهاد كتابخانه های عمومی تأسیس شد، یكی از اهداف و افق های ترسیم شده، خصوصی سازی فرهنگی و زمینه سازی برای مشاركت مردمی در امر كتابخوانی بود. موضوعی كه در مدیریت كتابخانه های عمومی در سراسر جهان مورد توجه و تأكید است. بسیاری از كتابخانه های عمومی در دنیا با كمك های مردمی احداث شده اند و پس از راه اندازی نیز میلیون ها دلار هدایای نقدی برای توسعه خدمات خود دریافت كرده اند.

اخبار و پژوهش ها حاكی از این است كه در سراسر دنیا كتابخانه های واقع در نزدیكی اماكن پرتردد و مراكز كسب و كار بیشترین مراجعه را دارند و حتی مناسبات عمیقی میان آنها برقرار است. به گونه ای كه كتابخانه های عمومی از پایگاه های مهم استارت آپ ها هستند؛ به شهروندان برای یافتن شغل مناسب كمك می كنند؛ دوره های آموزشی ویژه مشاغل مختلف برگزار می كنند و اموری از این دست كه روزبه روز ارتباط آنها را ناگسستنی تر می كند. حاصل سخن اینكه كتابخانه های عمومی امروزه دیگر یك واحد آموزشی و پژوهشیِ صِرف و مستقل نیستند؛ بلكه به یك واحد اجتماعی پویا تبدیل شده اند. واحدی كه نه فقط بركنار از دغدغه های اجتماعی نیست، بلكه در متن آنها قرار دارد.

توسعه ارتباط و همكاری میان مراكز آموزش عالی و كتابخانه های عمومی نیز از دیگر چالش هاست. هرچند دانشگاه ها خود دارای كتابخانه و مركز اسناد هستند و شاید در نگاه نخست، از این نظر بی نیاز از این ارتباط باشند اما باید اذعان كرد كه ارتباط دانشگاه با كتابخانه های عمومی به همان اندازه حائز اهمیت است كه ایجاد دفاتر ارتباط با صنعت در دانشگاه ها. جریان های اجتماعی در كتابخانه های عمومی قابل رصد هستند و دانشگاه، به هیچ وجه بی نیاز از اشراف بدان نیست. دانشگاه ها بی ارتباط با رخدادهای اجتماعی و ذائقة عمومی، جزایر دورافتاده ای خواهند بود كه یافته ها، تحلیل ها و راهكارهایشان در حوزه های مختلف علوم با آنچه مورد مطالبه جامعه است، سنخیتی نخواهد داشت.

نكته دیگر تعریف مسئولیت اصلی كتابخانه های عمومی است. رسالت محوری كتابخانه ها مجموعه سازی است. سابق بر این، فقط كتاب ها، منابعی بودند كه استحقاق مجموعه سازی داشتند اما امروزه با توسع در مفهوم منابع و میراث مكتوب، صداها، دست خط ها، امضاها، تصاویر، فیلمها و... همگی در شمول این تعریف جای می گیرند.

جلب و جذب مشاركت مردمی فقط در حوزه هدایای نقدی نیست. صندوق ها و پستوهای اغلب منازل، منبع عظیم میراثی است كه شایستگی قرار گرفتن در مجموعه كتابخانه های عمومی را دارا هستند. تصاویر قدیمی، برگه های مكتوب اسناد و... كه در هر خانه ای و نزد هر خانواده ای یافت می شود، میتواند با گردآوری در كتابخانه های عمومی به یك میراث قومی و ملی مبدل شود و داده های پژوهش های محققان را فراهم كند.

از صمیم قلب امیدوارم كه فرهنگ اهدای كتب خطی، اسناد و مكاتبات و تصاویر و فیلم های قدیمی به كتابخانه های عمومی در جامعه ما فراگیر شود. كتابخانه مركزی اردبیل با دارا بودن بخش ویژه نگهداری نفایس خطی در استانداردترین شرایط لازم، مركزی است كه باید بیش از اینها مورد استقبال و توجه شهروندان قرار گیرد. همچنین لازم است تا هنرمندان، مفاخر و مشاهیر دیارمان نسخه ای از آثارشان را برای بایگانی در این بخش برای ما ارسال كنند و امكان و اجازه ضبط و نگهداری صدا و تصویرشان را فراهم آورند. امری كه مشتاقانه و با آغوش باز پذیرای آن هستیم.

برای پایان این رشته سخنِ بی پایان، لازم است تا تأكید كنیم كه ترویج كتابخوانی و ارتقای سرانه مطالعه، در عین دشواری، هدف سهل الوصولی است مشروط بر اینكه واقعاً بخواهیم و صد البته در گام اول و پیش از ارائه هر ایده ای، خود نیز بخوانیم!

برچسب ها
- وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
- اردبیل
- كتاب
- كتابخوانی
منبع خبر:
ایرنا
   تاریخ: ۰۹:۱۵ - ۲۱/۰۸/۱۴۰۱   بازدید: ۱۴۰